فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «گرچه هر تیر جفا کز تو رسد مطلوبست» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ت» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱: آتش عشق کنون سوخت دیگر پیکر ما
شماره ۲: چنان به سوخت شرار غم تو جان مرا
شماره ۳: تا به خاک قدمت روی نیاز است مرا
شماره ۴: بلندآوازه بلبل در گلستان کرد دستان را
شماره ۵: باز آراسته بینم صف مژگان تو را
شماره ۶: از پس عمری که بگشود آن جفا جو دیده را
شماره ۷: آشنا منما به گیسوی پریشانه شانه را
شماره ۸: گرفته نور ز داغ جگر نظاره ما
شماره ۹: تلخی صبر است بس بر طبع شکر ریز ما
شماره ۱۰: همین بود سبب دیر آشنایی ما
شماره ۱۱: کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگانها
شماره ۱۲: ای خوش آن روز که دل به هر غمت جایی داشت
شماره ۱۳: به دامنم نبود گر دل فکار منست
شماره ۱۴: اختلاف اهل دل خوبس اهل دل کجاست
شماره ۱۵: از تیر خطا کردن تو دل گلهمند است
شماره ۱۶: تبسم لبت از لعل آبدارتر است
شماره ۱۷: خندهات نوش لب ز آب بقا شیرینتر است
شماره ۱۸: اطراف رخت را خط شبرنگ گرفته است
شماره ۱۹: ز خوب و زشت جهان یار ما به ما کافی است
شماره ۲۰: گرچه هر تیر جفا کز تو رسد مطلوبست
شماره ۲۱: جلوه گر گردد چو حسن او را جفایی لازمست
شماره ۲۲: در سر کوی وفا عشاق را منزل یکیست
شماره ۲۳: کشتن منصور نزد عاشقان دشوار نیست
شماره ۲۴: مرد خدا فریفته مال و جاه نیست
شماره ۲۵: به غیر جلوه رویت مرا بهاری نیست
شماره ۲۶: جز مهر تو ای مه سروکارم به کسی نیست
شماره ۲۷: فلک همان نه تو را مهربان به ما نگذاشت
شماره ۲۸: مرد عاشقپیشه از کفران نعمت ننگ دارد
شماره ۲۹: خوش آن تنی را که مو به موی شکنج زلفت بتاب دارد
شماره ۳۰: ای دل از این ناله گر تاثیر میخواهی ندارد
شماره ۳۱: سر دار محبت سر فرازی برنمیدارد
شماره ۳۲: قیمت به خود از عشق تو ارزان بگذارد
شماره ۳۳: طره صیادی مرا در زلف خود زنجیر کرد
شماره ۳۴: غمت آن روز که جا در دل ویرانم کرد
شماره ۳۵: دو شینه دل از دوری دلبر گله میکرد
شماره ۳۶: دلم بهانه رویت زیاد میگیرد
شماره ۳۷: دگر دل بهر بدنامی ره تدبیر میگیرد
شماره ۳۸: در این ویران سر بیجا کسی منزل نمیگیرد
شماره ۳۹: هر زمان بویی از آن جعد سمنسا میرسد
شماره ۴۰: هجوم غم رسید اندر دل و راه فغان گم شد
شماره ۴۱: دو زلفت ای صنم چون عقرب جرار میماند
شماره ۴۲: همیشه افسر فرماندهی بر سر نمیماند
شماره ۴۳: تا مرا گردن به طوق آشنایی بستهاند
شماره ۴۴: چینیان در چین گر از زلف تو چینی داشتند
شماره ۴۵: خوبان اگر که منع نگاهی به ما کنند
شماره ۴۶: دمی که باده عشترت بتان به جام کنند
شماره ۴۷: کسی که در صف مستان به احتراز نشیند
شماره ۴۸: پیش از آنی که محبت به جهان باب نبود
شماره ۴۹: من نمیگویم چرا با دوستانت کین بود
شماره ۵۰: تنک بر جان در گلو راه نفس کی میشود
شماره ۵۱: دلم دائم ز هجرت خویش را بیمار میخواهد
شماره ۵۲: از قفس راندی و گفتی رو که آزادی دگر
شماره ۵۳: هر چه خواهی بر من ای دنیا ز تلخی تنگ گیر
شماره ۵۴: آن مشک که در چین به صدا اعزاز خرندش
شماره ۵۵: ز بسکه در غم روی تو انتظار کشیدم
شماره ۵۶: اگر از بیوفاییهای تو حرفی به لب دارم
شماره ۵۷: تا سرو کار بدان طره پر خم دارم
شماره ۵۸: ترک دین و دل نمودم ترک جان هم میکنم
شماره ۵۹: ما از دو کون پای به دامن کشیدهایم
شماره ۶۰: دوش با پیک خیالت گفتگویی داشتیم
شماره ۶۱: بس که در باغ رخت محو تماشا ماندیم
شماره ۶۲: روزگاریست که ما طالب دیدار توئیم
شماره ۶۳: نگارا زخم دل را مرحمش کن
شماره ۶۴: دلی کز عشق مفتون نیست یا رب پر ز خونش کن
شماره ۶۵: شد از آن روزی که صحرای جنون ماوای من
شماره ۶۶: نمیدانم شب هجر تو را باشد سحر یا نه
شماره ۶۷: رخت را ماه میگفتیم اگر مه داشت پیرایه
شماره ۶۸: چه خوش بود ار ز عشق اول دلی شیدا نمیکردی
شماره ۶۹: خوش به حال آن که روز بیکسی یارش تو باشی
شماره ۷۰: در شهرت ریا شد عمرم تمام نیمی
شماره ۷۱: تا کی از بخت فرو بسته گره وا نکنی
شماره ۷۲: مردم از تیر بلایت امتحانم میکنی