دوش با پیک خیالت گفتگویی داشتیم
تا سحر مانند مستان های و هویی داشتیم
از سر بیمغز ما کیفیتی حاصل نشد
جز که بار دوش خود حالی سبوئی داشتیم
مرحبا ای عشق صلح انگیز کز تاثیر تو
یار شد با ما به عالم گر عدوئی داشتیم
گر نشد از شرم کاری پیشرفت ما نشد
ورنه نزد دلبر خود آبرویی داشتیم
همچو قمری در خیال قد آن سرور روان
بسته اندر طوق بیتابی گلویی داشتیم
همچو قمری در خیال قد آنسرور روان
بسته اندر طوق بیتابی گلویی داشتیم
چون فقیری کو بنان جو قناعت میکند
دوش بیرویت به سوی ماه روئی داشتیم
جز گل نشگفتگی نشگفت از گلزار من
یاد آن عهدی که چون ل رنگ و بویی داشتیم
سستی طالعنگر (صامت) که اندر دوستی
شد به زشتی فاش هر نام نکویی داشتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.