گنجور

 
صامت بروجردی

جلوه گر گردد چو حسن او را جفایی لازمست

عشق چون شد پرده در او را وفایی لازمست

منع دل ای همسفر از ناله بی‌جا مکن

کاروان عشق را بانگ درائی لازمست

در طریق دل رفیقی بهتر از توفیق نیست

پیچ در پیچ است این ره رهنمایی لازمست

گر روزی اندر دهان مار بی‌همت مرو

هر کجا باشی در آنجا آشنایی لازمست

کار در دست نگار تندخوی مهو شیست

(صامتا) سرپنجه مشکل‌گشایی لازمست