کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگانها
سر ما و به راه عشق بودن گوی میدانها
درین درگه محرم مزن بهر گشایش دم
که اینجا بس شهان را سر شکست از چوب دربانها
از این دریای پهناور به زودی رخت بیرون بر
که عمری بایدت سر کوفت بر سنگ بیابانها
مرو در طور ای موسی بیا در کوی مشتاقان
بسی انوار طالع بین از این چاک گریبانها
گذشت آن عهد نوح و قصه دریا و طوفانش
که او یک بار طوفان دید ما هر لحظه طوفانها
نسیم صبحگاهی کن گذر ز آنجا که میدانی
بگو ای دوستان آخر چه شد آن عهد و پیمانها
شما ساکن به گلشنها و ما سرگرم گلخنها
ز (صامت) هم به یاد آرید در طرف گلستانها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حکیمان را چه میگویند چرخ پیر و دورانها
به سیر اندر ز حکمت بر زبان مهر و آبانها
خزان گوید به سرماها همین دستان دی و بهمن
که گویدشان همی بیشک به گرماها حزیرانها
به قول چرخ گردان بر زبان باد نوروزی
[...]
اگر نه مدِّ بسمالله بودی تاجِ عنوانها
نگشتی تا قیامت نو خط شیرازه دیوانها
نه تنها کعبه صحراییست دارد کعبهٔ دل هم
به گرد خویشتن از وسعت مشرب بیابانها
به فکر نیستی هرگز نمیافتند مغروران
[...]
به تنگ آمد دل، از خودسازی این باغ و بستانها
دگر دست من است و، دامن پاک بیابانها
ز دست درد مجنونمشربان را در بیابانها
به دامن میرسد مانند گل چاک گریبانها
مبادا خار خواهش دامن دل را به چنگ آرد
در این گلشن به رنگ غنچه جمع آرید دامانها
چرا شیرین نباشد گفتگوی شکرین لعلی
[...]
زهی چون گل به یاد چیدن از شوق تو دامانها
چو صبح آوارهٔ چاک تمنایت گریبانها
ز محفل رفتگان در خاک هم دارند سامانها
مشو غافل ز موسیقار خاموشی نیستانها
ز چشمم چون نگه بگذشتی و از زخم محرومی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.