کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگانها
سر ما و به راه عشق بودن گوی میدانها
درین درگه محرم مزن بهر گشایش دم
که اینجا بس شهان را سر شکست از چوب دربانها
از این دریای پهناور به زودی رخت بیرون بر
که عمری بایدت سر کوفت بر سنگ بیابانها
مرو در طور ای موسی بیا در کوی مشتاقان
بسی انوار طالع بین از این چاک گریبانها
گذشت آن عهد نوح و قصه دریا و طوفانش
که او یک بار طوفان دید ما هر لحظه طوفانها
نسیم صبحگاهی کن گذر ز آنجا که میدانی
بگو ای دوستان آخر چه شد آن عهد و پیمانها
شما ساکن به گلشنها و ما سرگرم گلخنها
ز (صامت) هم به یاد آرید در طرف گلستانها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حضور حسین و زیباییهای او اشاره میکند و میگوید که عشق و علاقه به او باید در میدان عشق نمایان شود. او به افرادی که در اینجا حضور دارند هشدار میدهد که نباید در این مکان پرخطر و با شهان سرشکسته، به دنبال گشایش درها باشند. شاعر از سختیهای زندگی و بیثباتیهای عاطفی صحبت میکند و به یادآوری زمانهای گذشته و عهدهایی که فراموش شدهاند میپردازد. او دعوتمند است که دوستان به یاد عهد و پیمانهای خود بیفتند و در کنار یکدیگر در جستجوی عشق و یاد حسین باشند. در نهایت، شاعر تفاوتهای زندگی ساکنان باغها و کسانی که در دشواریها به سر میبرند، را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اکنون که دور حسین افتاده، با زلف و چوگانهایش، سر ما در دست عشق است و در میدان عشق به بازی مشغولیم.
هوش مصنوعی: در این مکان مقدس بیهوده درخواست نکن، زیرا اینجا بسیاری از پادشاهان به خاطر دربانها و عدم پذیرش آنها دچار ناامیدی شدهاند.
هوش مصنوعی: به زودی از این دریای وسیع بیرون بیا، زیرا باید مدت زیادی را در سختی و ناامیدی سپری کنی.
هوش مصنوعی: ای موسی، به کوه نرو و اینجا در میان مشتاقان بیا. نورهای فراوانی که از سرنوشت روشن حکایت دارد، از این چاکهای گریبانها نمایان است.
هوش مصنوعی: دیگر زمان ماجراهای نوح و طوفانش گذشت. او یک بار طوفان را تجربه کرد، اما ما در هر لحظه با طوفانها مواجه هستیم.
هوش مصنوعی: باد صبحگاهی از آنجا عبور کن که میدانی و به دوستان بگو که بالاخره چه شد آن وعدهها و توافقها.
هوش مصنوعی: شما در باغها و گلستانها زندگی میکنید، در حالی که ما در کورهخانهها مشغول به کار هستیم. به یاد بیاورید که از صامت هم در جانب باغها و گلهای زیبا یاد کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حکیمان را چه میگویند چرخ پیر و دورانها
به سیر اندر ز حکمت بر زبان مهر و آبانها
خزان گوید به سرماها همین دستان دی و بهمن
که گویدشان همی بیشک به گرماها حزیرانها
به قول چرخ گردان بر زبان باد نوروزی
[...]
اگر نه مدِّ بسمالله بودی تاجِ عنوانها
نگشتی تا قیامت نو خط شیرازه دیوانها
نه تنها کعبه صحراییست دارد کعبهٔ دل هم
به گرد خویشتن از وسعت مشرب بیابانها
به فکر نیستی هرگز نمیافتند مغروران
[...]
به تنگ آمد دل، از خودسازی این باغ و بستانها
دگر دست من است و، دامن پاک بیابانها
ز دست درد مجنونمشربان را در بیابانها
به دامن میرسد مانند گل چاک گریبانها
مبادا خار خواهش دامن دل را به چنگ آرد
در این گلشن به رنگ غنچه جمع آرید دامانها
چرا شیرین نباشد گفتگوی شکرین لعلی
[...]
زهی چون گل به یاد چیدن از شوق تو دامانها
چو صبح آوارهٔ چاک تمنایت گریبانها
ز محفل رفتگان در خاک هم دارند سامانها
مشو غافل ز موسیقار خاموشی نیستانها
ز چشمم چون نگه بگذشتی و از زخم محرومی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.