گنجور

 
حافظ عراقی

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از عراقی را عیناً نقل قول کرده است:


  1. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷ :: عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲

    حافظ (بیت ۳): به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد - گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه

    عراقی (بیت ۱۱): گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه - سفید کردن آن نوعی از محالات است

  2. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷ :: عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴

    حافظ (بیت ۱): در دیرِ مغان آمد، یارم قدحی در دست - مست از می و میخواران از نرگسِ مستش مست

    عراقی (بیت ۱): از پرده برون آمد، ساقی، قدحی در دست - هم پردهٔ ما بدرید، هم توبهٔ ما بشکست

  3. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶ :: عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶

    حافظ (بیت ۱): دردِ ما را نیست درمان الغیاث - هجرِ ما را نیست پایان الغیاث

    عراقی (بیت ۹): درد ما را نیست درمان در جهان - درد ما را روی او درمان بود



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:من با کمر تو در میان کردم دست - پنداشتمش که در میان چیزی هست


    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:ای جملهٔ خلق را ز بالا و ز پست - آورده ز لطف خویش از نیست به هست

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:پیری ز خرابات برون آمد مست - دل رفته ز دست و جام می بر کف دست

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:بیمار توام، روی توام درمان است - جان داروی عاشقان رخ جانان است


  2. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همی‌دار امید - وز گردش روزگار می‌لرز چو بید


    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:ای از کرمت مصلح و مفسد به امید - وز رحمت تو به بندگان داده نوید

    عراقی » لمعات » لمعۀ چهارم:خود گفت حقیقتی و خود شنید - زآن روی که خود نمود خود را خود دید


  3. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز


    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:اندر همه عمر خود شبی وقت نماز - آمد بر من خیال معشوق فراز


  4. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ماهی که نظیر خود ندارد به جمال - چون جامه ز تن برکشد آن مشکین‌خال


    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲:خاک سر کوی آن بت مشکین خال - می‌بوسیدم شبی به امید وصال


  5. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:قسّام بهشت و دوزخ آن عقده‌گشای - ما را نگذارد که درآییم ز پای


    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:ای لطف تو دستگیر هر بی‌سر و پای - احسان تو پایمرد هر شاه و گدای

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸:عشقی نبود چو عشق لولی و گدای - افگنده کلاه از سر و نعلین از پای

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۹:عیشی نبود چو عیش لولی و گدای - او را نه خرد، نه ننگ و نه خانه، نه جای

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۰:نی بر سر کوی تو دلم یافته جای - نی در حرم وصل نهاده جان پای


  6. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۰:روح القدس آن سروش فرخ - بر قبهٔ طارم زبرجد


    عراقی » لمعات » لمعۀ هفتم:آن را که بخود وجود نبود - او را ز کجا جمال باشد؟


  7. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۴:در این ظلمت‌سرا تا کی، به بوی دوست بنشینم - گهی انگشت بر دندان، گهی سر بر سر زانو


    عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵:دریغا روزگار خوش که من در جنب میمونت - بدم با بخت هم کاسه، بدم با کام همزانو

    عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:دریغا روزگار ما و آن ایام در مهرش - همی گویم به صد زاری، سر ادبار بر زانو

    عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷:چو یاد آرم از آن ساعت که خرم طبع بنشستم - لبم پر خنده، با یاران و با احباب همزانو


  8. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹:بیا، که بی‌تو به جان آمدم ز تنهایی - نمانده صبر و مرا بیش ازین شکیبایی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:زهی! جمال تو رشک بتان یغمایی - وصال تو هوس عاشقان شیدایی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:کشید کار ز تنهاییم به شیدایی - ندانم این همه غم چون کشم به تنهایی؟

    عراقی » لمعات » لمعۀ سیزدهم:حجاب روی تو هم روی تو است در همه حال - نهانی از همه عالم، ز بس که پیدائی


  9. حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:چنانم از هوس لعل شکرستانی - که می‌برآیدم از غصه هر نفس جانی


  10. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت - به قصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:به یک گره که دو چشمت بر ابروان انداخت - هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:چو آفتاب رخت سایه بر جهان انداخت - جهان کلاه ز شادی بر آسمان انداخت


  11. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:دو اسبه پیک نظر می‌دوانم از چپ و راست - به جست و جوی نگاری، که نور دیدهٔ ماست

    عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱:میان یک دله یاران بسی حکایت‌هاست - که آن سخن به زبان قلم نیاید راست


  12. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:در دیرِ مغان آمد، یارم قدحی در دست - مست از می و میخواران از نرگسِ مستش مست


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:از پرده برون آمد، ساقی، قدحی در دست - هم پردهٔ ما بدرید، هم توبهٔ ما بشکست


  13. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است - زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟ - کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:در کوی خرابات، کسی را که نیاز است - هشیاری و مستیش همه عین نماز است


  14. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:اگر روم ز پِی‌اش فتنه‌ها برانگیزد - ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:چنین که غمزهٔ تو خون خلق می‌ریزد - عجب نباشد اگر رستخیز انگیزد


  15. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:در ازل هر کو به فیضِ دولت ارزانی بُوَد - تا ابد جامِ مرادش همدمِ جانی بُوَد


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷:ای خوشا دل کاندر او از عشق تو جانی بود - شادمان جانی که او را چون تو جانانی بود


  16. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰:چو برشکست صبا زلفِ عنبرافشانش - به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲:صلای عشق، که ساقی ز لعل خندانش - شراب و نقل فرو ریخته به مستانش


  17. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعه‌ای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶:بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک - درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷:بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک - درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸:دلی، که آتش عشق تواش بسوزد پاک - ز بیم آتش دوزخ چرا بود غمناک؟

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:گر آفتاب رخت سایه افکند بر خاک - زمینیان همه دامن کشند بر افلاک


  18. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:خوش خبر باشی ای نسیمِ شِمال - که به ما می‌رسد زمانِ وصال


    عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - ایضاله:حبذا صفهٔ سرای کمال - خوشتر از روی دلبران به جمال

    عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - وصف کعبهٔ معظم:حبذا صفهٔ بهشت مثال - برترین آسمانش صف نعال


  19. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:ز دستِ کوتهِ خود زیرِ بارم - که از بالابلندان شرمسارم


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲:چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟ - اگر با من خوشستی غمگسارم

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟ - اگر در من نگه کردی نگارم


  20. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:گر دست دهد خاکِ کفِ پایِ نگارم - بر لوحِ بَصَر خطِّ غباری بنگارم


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴:بر من نظری کن، که منت عاشق زارم - دلدار و دلارام به غیر از تو ندارم


  21. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم - یعنی غلامِ شاهم و سوگند می‌خورم


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟ - وآن دولت از کجا که تو بازآیی از درم؟

    عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در نعت رسول اکرم (ص):شهبازم و شکار جهان نیست در خورم - ناگه بود که از کف ایام برپرم

    عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم:گفتا به صورت ار چه ز اولاد آدمم - از روی مرتبت به همه حال برترم


  22. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:تاب بنفشه می‌دهد طرّهٔ مشک‌سای تو - پردهٔ غنچه می‌درد خندهٔ دلگشای تو


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:ای دل و جان عاشقان شیفتهٔ لقای تو - سرمهٔ چشم خسروان خاک در سرای تو


  23. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:شهریست پرظریفان وز هر طرف نگاری - یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۴:چون در جهان خوبی امروز کامکاری - شاید که عاشقان را کامی ز لب بر آری


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷:تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟ - چون می‌شویم عاشق بر چهرهٔ تو باری


  24. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی - ای پسر جام می‌ام ده که به پیری برسی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:از کرم در من بیچاره نظر کن نفسی - که ندارم به جز از لطف تو فریادرسی


  25. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۰:سُلَیمیٰ مُنذُ حَلَّت بِالْعراقِ - أُلاقی مِن نَواها ما أُلاقی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:الا قم، واغتنم یوم التلاقی - و در بالکاس وارفق بالرفاقی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹:فمالی لم اطا سبع الطباقی - و لم اصعد علی اعلی المراقی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:لقد فاح الربیع و دار ساقی - وهب نسیم روضات العراق


  26. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:سلام الله ما کر اللیالی - و جاوبت المثانی و المثالی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵:الا، قد طال عهدی بالوصال - و مالی الصبر عن ذاک الجمال


  27. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی - که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی


    عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - ایضاله:دلا در بزم عشق یار، هان، تا جان برافشانی - که با خود در چنان خلوت نگنجی، گر همه جانی


  28. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی - خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۳:خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی - که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸:بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟ - گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟


  29. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳:دلی دارم، چه دل؟ محنت سرایی - که در وی خوشدلی را نیست جایی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:سحرگه بر در راحت سرایی - گذر کردم شنیدم مرحبایی

    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:همی گردم به گرد هر سرایی - نمی‌یابم نشان دوست جایی


  30. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری


    عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:نگارا، کی بود کامیدواری - بیابد بر در وصل تو باری؟


  31. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد


    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱:از بخت به فریادم و از چرخ به درد - وز گردش روزگار رخ چون گل زرد

    عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:گر من روزی ز خدمتت گشتم فرد - صد بار دلم از آن پشیمانی خورد


  32. حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:دور مجنون گذشت و نوبت ماست - هرکسی پنج روز نوبت اوست


    عراقی » عشاق‌نامه » فصل پنجم » بخش ۳ - غزل:در هوای تو جان و تن بارست - جان فدا کرد عاشق و وارست