در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از جمال‌الدین عبدالرزاق را عیناً نقل قول کرده است:
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶ :: جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵ - آری شود ولیک بخون جگر شود
حافظ (بیت ۲): گویند سنگ لَعل شود در مَقامِ صبر - آری شود، ولیک به خونِ جگر شود
جمال‌الدین عبدالرزاق (بیت ۲۴): گویند صبر کن که شود خون ز صبر مشک - آری شود ولیک بخون جگر شود
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰:لعل تو ازان زمرد آورد نبات - تا باید از افعی دو زلف تو نجات
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همی‌دار امید - وز گردش روزگار می‌لرز چو بید
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰:ای وصل تو شایسته چو عمر جاوید - وی در دل من غم تو شیرین چو امید
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷:ای روی تو را برده مه چرخ نماز - زلفت چو شب هجر سیه رنگ و دراز
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی - کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۴:ما را ندهد سپهر یک جرعه می - کو را نبود زود خماری در پی
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:قسّام بهشت و دوزخ آن عقده‌گشای - ما را نگذارد که درآییم ز پای
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۰:در ساخته بر غم من دیگر جای - ز (آری مگر) ت تعمیه می باشد رای
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۲:باز این دل سرگشته هجران پیمای - افتاد به دام عاشقی دیگر جای
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۰:روح القدس آن سروش فرخ - بر قبهٔ طارم زبرجد
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در مدح رکن الدین صاعد و توصیف قلم:ای سعد فلک ترا مساعد - اعدای ترا فلکه معاند
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی می‌خواهم و مُطرب، که می‌گوید رسید؟
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۷ - شیخ ابوعامر:خسروا زاصطبل تو کو معمور باد - وارث اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت - بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْ‌فام - مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - درمدح امام اجل معین الدین:ای دو یت و مسند تو دین و دولت را نظام - وی بکلک و خاتم تو شرع و ملت را قوام
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۴ - سوم چه فرمائی:بزرگوارا در انتظار بخشش تو - نمانده است مرا طاقت شکیبائی
-
حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شجاع:شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان - از پرتو سعادت شاه جهان‌ستان
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - این قطعه متوسط را یکی از بزرگان عصر از طبع خود باستاد جمال الدین نوشته و او را نزد خود خوانده:ای نقشبند عالم جان اندرین جهان - نی نی که نیست هیچ پذیرای نقش جان
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - استاد جمال الدین در جواب نگاشته:ای کلک نقشبند تو آرایش جهان - وی لفظ دلگشای تو آسایش جنان
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مرثیت قوام الدین و تهنیت رکن الدین برای برء مرض:منت خدایرا که بتایید آسمان - شد روح عقل تازه و شخص کرم جوان
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - تعزل:ای حسن بسته برقمرت رنگ ارغوان - وایزد نهاده برشکرت شکل ناردان
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹:دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد - ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴:دلم زدرد تو خون شدترا چه غم دارد - نه عشق تو چو منی در زمانه کم دارد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسری‌ست که از دل به در شود - مهرت نه عارضی‌ست که جای دگر شود
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵ - آری شود ولیک بخون جگر شود:ایخسروی که هر که کند بندگی تو - هم تاج بخش گردد و هم تاجور شود
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:بر سرِ آنم که گر ز دست برآید - دست به‌کاری زنم که غصّه سرآید
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶:جور و جفای تو نیک و بد بسر آید - خط تو آخر بدیر و زود برآید
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۰ - در مدح شهاب الدین خالص و شکایت از قحطی اصفهان:ای بر سر آمده تو ز ابنای روزگار - وی کرده روزگار بجاه تو افتخار
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر - هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - در مدح اقضی القضات صدرالدین صاعد مسعود:زهی موافق رای تو جنبش تقدیر - به دست بخت جوانت عنان عالم پیر
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:اگر شراب خوری جُرعه‌ای فَشان بر خاک - از آن گناه که نَفعی رسد به غیر چه باک؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک - گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - در موعظه حسنه:بذروه ملکوت آی ازین نشیمن خاک - که نیست لایق تخت ملوک تحت مغاک
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح امام عالم صدرالدین:بخوب طالع و فرخنده روز و فرخ فال - بتافت از افق شرع آفتاب کمال
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم - یعنی غلامِ شاهم و سوگند می‌خورم
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - درمدح صدرالدین:ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم - وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵:در خراباتِ مُغان گر گذر افتد بازم - حاصلِ خرقه و سجاده، روان دربازم
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳:بی تو چونان زغم هجر تو می بگدازم - که بگوشی نرسد صعب ترین آوازم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طرب‌انگیز گشت و توبه‌شکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - قصیده:زهی گشاده بمدح تو روزگار دهن - زهی نهاده بحکم تو آسمان گردن
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - قصیده:رسول مرگ پیامی همی رساند بمن - که میخ خیمه دل زینسرای گل برکن
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری - خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۷ - مدیح:اگر مدیحت گویم نیابم از تو عطا - وگر نگویمت از من همی بیازاری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی - که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته میخوانی
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - هجای روا:اگر در شعر من زین پس یکی بیت هجا گفتم - مرا معذور باید داشت چون آن بیت میخوانی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹:صبح است و ژاله می‌چکد از ابر بهمنی - برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - مرگ و سوگ:از مرگ تو نشست بهر گوشه ماتمی - وزسوگ تو بخاست زهر کلبه شیونی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:سلامی چو بوی خوش آشنایی - بدان مردم دیده روشنایی
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵:زهی بیوفا خود نگوئی کجائی - اگر هرگزم خود نبینی نیائی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت می‌دمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - شکایت از دوری:هست سوگندم بنام آنکه هست - پیش علمش ذره همچون آفتاب
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۹:جای حضور و گلشن امن است این سرای - زین در به شادمانی و عیش و طرب در آی
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۰ - قصیده:ای چشم چرخ چون تو ندیده هنرنمای - چون تو نزاده مادر گردون گره گشای
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد
جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۵:شاها بتو ایزد همه آفاق سپرد - نتوان بدو ماه شهرهای تو شمرد