در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از نظامی را عیناً نقل قول کرده است:
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴ :: نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
حافظ (بیت ۴): سرشکِ گوشهگیران را چو دریابند، دُر یابند - رخِ مِهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند
نظامی (بیت ۴۳): هر که این کان گشاد زر باید - بلکه در یابد آن که دریابد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷ :: نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۹ - خواستاری اسکندر روشنک را
حافظ (بیت ۸): راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی - خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجِل بود
نظامی (بیت ۹۵): به پیروزهٔ بوسحاقیش داد - سخن بین که با بوسحاقان فتاد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲ :: نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد
حافظ (بیت ۱): بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش - بتِ سنگین دلِ سیمین بناگوش
نظامی (بیت ۱): پریپیکر نگار پرنیانپوش - بت سنگیندل سیمین بناگوش
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷ :: نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۶ - بازگشتن اسکندر از چین
حافظ (بیت ۲): غمِ غریبی و غربت چو بر نمیتابم - به شهرِ خود رَوَم و شهریارِ خود باشم
نظامی (بیت ۶): ولیکن چو بینی سرانجام کار - به شهر خودست آدمی شهریار
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰ :: نظامی
حافظ (بیت ۳): قلم را آن زبان نَبْوَد، که سرِّ عشق گوید باز - ورای حدّ تقریر است، شرح آرزومندی
نظامی (بیت ۰): حدیث آرزومندی به صد دفتر نمیگنجد - چگونه شرح مشتاقی به یک طومار بنویسم؟
این بیت در دیوان قصاید و غزلیات نظامی گردآوری شده توسط سعید نفیسی موجود است.
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷ :: نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را
حافظ (بیت ۱): بیا با ما مَوَرز این کینهداری - که حق صحبت دیرینه داری
نظامی (بیت ۴۰): نه بوی شفقتی در سینه داری - نه حق صحبت دیرینه داری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳ :: نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۲ - پاسخ خسرو شیرین را
حافظ (بیت ۹): اگر چه رسم خوبان تندخوییست - چه باشد گر بسازد با غمینی؟
نظامی (بیت ۲۳): اگر چه رسم خوبان تند خویی است - نکویی نیز هم رسم نکویی است
-
حافظ » ساقی نامه :: نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶ - در حسب حال و انجام روزگار
حافظ (بیت ۱): بیا ساقی، آن مِی که حال آوَرَد، - کرامَت فَزاید، کمال آوَرَد،
نظامی (بیت ۱): بیا ساقی آن می نشان ده مرا - از آن داروی بیهشان ده مرا