فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «م» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود: دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
شماره ۲ - در مدح امیر نصر بن سبکتگین: چنان باشد بر او عاشق جمالا
شماره ۳ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین: هر سؤالی کز آن لب سیراب
شماره ۴ - در مدح یمین الدوله محمود غزنوی: گفتم متاب زلف و مرا ای پسر متاب
شماره ۵ - در مدح سلطان مسعود غزنوی: شهریار دادگستر خسرو مالک رقاب
شماره ۶ - در مدح شاه ناصر الدین بوالمظفر: عنبر است آن حلقه گشته زلف او یا چنبر است
شماره ۷ - در مدح ابوالمظفر نصر بن سبکتگین: بت که بتگر کندش دلبر نیست
شماره ۸ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین گوید: سده جشن ملوک نامدارست
شماره ۹ - در مدح یمین الدوله محمود غزنوی: باد نورزی همی در بوستان بتگر شود
شماره ۱۰ - در مدح سلطان محمود: تا همی جولان زلفش گرد لالستان بود
شماره ۱۱ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوبد: ماه رخسارش همی در غالیه پنهان شود
شماره ۱۲ - در مدح سلطان محمود: نگر به لاله و طبع بهار رنگ پذیر
شماره ۱۳ - در مدح سلطان محمود غزنوی: منقش عالمی فردوس کردار
شماره ۱۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی: چه چیزست رخساره و زلف دلبر
شماره ۱۵ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین: غنودستند بر ماه منور
شماره ۱۶ - نیز در مدح امیر نصر بن ناصر الدین: پدید آرد آن سرو بیجاده بر
شماره ۱۷: نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
شماره ۱۸ - در مدح امیر نصر بن سبکتگین: رامش افزای باد و نیک اختر
شماره ۱۹ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین: ای پری روی آدمی پیکر
شماره ۲۰ - در مدح سلطان محمود غزنوی: اگر به تیر مه از جامه بیش باید تیر
شماره ۲۱ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید: بدان ماند که یزدان گرو گر
شماره ۲۲ - ایضا در مدح سلطان فرماید: چنین نماید شمشیر خسروان آثار
شماره ۲۳ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن سبکتکین: چگونه برخورم از وصل آن بت دلبر
شماره ۲۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی: جمال لفظ فزای و کمال معنی گیر
شماره ۲۵ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی: به از عید نشناسم از روزگار
شماره ۲۶ - در مدح سلطان محمود غزنوی: مراد عالم و شاه زمین و گنج هنر
شماره ۲۷ - ایضا در مدح سلطان محمود: اگر چه کار خرد عبرت است سرتاسر
شماره ۲۸ - در مدح سلطان محمود: ز عشق خویش مگر زلف آن پری رخسار
شماره ۲۹ - ایضا در مدح سلطان محمود: عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
شماره ۳۰ - در صفت عمارت و باغ خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی گوید: بهار زینت باغی نه باغ بلکه بهار
شماره ۳۱ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین گوید: گه آن آراسته زلفش زره گردد گهی چنبر
شماره ۳۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی: گر نه مشکست از چه معنی شد سر زلفین یار ؟
شماره ۳۳ - در مدح خواجه ابوالحسن: اتفاق افتاد پنداری مرا با زلف یار
شماره ۳۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی: ایا شنیده هنرهای خسروان بخبر
شماره ۳۵ - در صفت اسب و مدح سلطان غزنوی گوید: چهار پایی کش پیکر از هنر هموار
شماره ۳۶ - در مدح ابوالمظفر نصر بن ناصرالدین: نوروز فراز آمد و عیدش باثر بر
شماره ۳۷ - در مدح سلطان مسعود غزنوی: از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
شماره ۳۸ - در مدح ابو جعفر محمد بن ابی الفضل: هزار گونه زره بست زلف آن دلبر
شماره ۳۹ - در مدح محمد بن ابراهیم طائی: نه خفته ست آن سیه چشم و نه بیدار
شماره ۴۰ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین سبکتگین: گر از عشقش دلم باشد همیشه زیر بار اندر
شماره ۴۱ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین: نگاری که بد طیلسان پرنیانش
شماره ۴۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی: مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال
شماره ۴۳ - قصیده ذیل متعلق به غضائری است که عنصری در قصیده خود که بدنبال خواهد آمد بانتقاد و خرده گیری از آن پرداخته است: اگر کمال بجاه اندر است و جاه بمال
شماره ۴۴ - در مدح سلطان محمود و انتقاد از قصیده غضائری: خدایگان خراسان و آفتاب کمال
شماره ۴۵ - قصیده ثانی غضایری که در جواب عنصری گفته است: پیام داد بمن بنده دوش باد شمال
شماره ۴۶ - در مدح سلطان محمود: نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
شماره ۴۷ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی: امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام
شماره ۴۸ - در مدح سلطان محمود غزنوی: آن زلف سرافکنده بر آن عارض خرم
شماره ۴۹: دژم شده ست مرا جان از آن دو چشم دژم
شماره ۵۰: همیشه سر زلف آن سیمتن
شماره ۵۱: آمد ای شاه دوش ناگاهان
شماره ۵۲ - در مدح سلطان محمود: توانگری و بزرگی و کام دل بجهان
شماره ۵۳ - در مدح سلطان محمود فرماید: چو تن به جان و به دانش دل و به عقل روان
شماره ۵۴ - در صفت بهار و مدح سلطان محمود: بخار دریا بر اورمزد و فروردین
شماره ۵۵ - در مدح امیر ناصر بن ناصر الدین سبکتگین: فرو شکن تو مرا پشت و زلف بر مشکن
شماره ۵۶ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین سبکتگین: گل نوشکفته است و سرو روان
شماره ۵۷ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین سبکتیگن: همی روم بمراد و همی زیم به امان
شماره ۵۸ - در مدح سلطان محمود غزنوی: گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان
شماره ۵۹ - در مدح سلطان محمود غزنوی: چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان
شماره ۶۰ - در مدح سلطان محمود غزنوی: قویست دین محمد بآیت فرقان
شماره ۶۱ - در مدح سلطان محمود غزنوی: خدایگان بزرگ آفتاب ملک زمن
شماره ۶۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید: بفال نیک و بفرخنده روزگار ، جهان
شماره ۶۳ - در مدح سلطان محمود غزنوی: بدان گردیست آن سیمین زنخدان
شماره ۶۴ - در مدح ابوالمظفر نصر بن ناصرالدین: لاله دارد توده توده ریخته بر پرنیان
شماره ۶۵ - در مدح سلطان محمود غزنوی: شه مشرق و شاه زابلستانی
شماره ۶۶ - در مدح سلطان محمود: گل خندان خجل گردد بهاری
شماره ۶۷ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی وزیر: ای شکسته زلف یار از بسکه تو دستان کنی
شماره ۶۸ - در مدح سلطان محمود غزنوی: چو آفرید بتا روی تو ز دوده خدای
شماره ۶۹ - در مدح سلطان محمود غزنوی: ای جهان را دیدن تو فال مشتری
شماره ۷۰ - در مدح سلطان محمود غزنوی: ایا شکسته سر زلف ترک کاشغری
شماره ۷۱: شکفته شد گل از باد خزانی
شماره ۷۲ - ایضا در مدح سلطان محمود: چو جای داد بود پادشاه دادگری