گنجور

 
حافظ

جای حضور و گلشن امن است این سرای

زین در به شادمانی و عیش و طرب در آی

ای کاخ دولتی ز چه خاکی؟ که مدرج است

در شاخسار گلشن تو سایهٔ همای

هر صبح در هوای درت می‌کند صبوح

جمشید تخت چرخ به جام جهان‌نمای

فرخنده نوگل تو چمن را حیات‌ده

جعد بنفشهٔ تو صبا را گره‌گشای

خورشید در هوای تو چون ذره پای‌کوب

جمشید در حریم تو چون بندگان بپای

حافظ مقیم درگه او باش و عیش کن

کاندر بهشت بهتر از این گوشه نیست جای