فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «سوسن داری شکفته برمه روشن» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ن» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین غزنوی: بر آمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا
شماره ۲ - مدح خواجه عمید ابومنصور سیداسعد گوید: نیگلون پرده برکشید هوا
شماره ۳ - در مدح امیر محمدبن محمود بن سبکتگین: دوست دارم کودک سیمینبر بیجاده لب
شماره ۴ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصرالدین سبکتگین: تا ببردی از دل و از چشم من آرام و خواب
شماره ۵ - در تهنیت ولادت پسری از امیر ابویعقوب یوسف برادرسلطان محمود: سپیده دم که هوا بر درید پرده شب
شماره ۶ - در مدح امیرابویعقوب یوسف بن سبکتگین گوید: چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
شماره ۷ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین سبکتگین: باغ دیبا رخ پرند سلب
شماره ۸ - در مدح عضد الدوله امیر یوسف برادر سلطان محمود: روزه از خیمه ما دوش همی شد بشتاب
شماره ۹ - در مدح خواجه جلیل عبدالرزاق بن احمدبن حسن میمندی: ز آفتاب جدا بود ماه چندین شب
شماره ۱۰ - در مدح یمین الدولة سلطان محمود بن سبکتگین گوید: ای ملک گیتی گیتی تر است
شماره ۱۱ - در صفت گوی بازی سلطان و مهمان شدنش بخانه یکی از فرزندان: ای فعل تو ستوده و گفتارهات راست
شماره ۱۲ - در مدح امیر ابویعقوب عضدالدوله یوسف بن ناصرالدین: گر چون تو بترکستان ای ترک نگاریست
شماره ۱۳ - در مدح خواجه بزرگ احمد بن حسن میمندی گوید: ای وعده تو چون سر زلفین تو نه راست
شماره ۱۴ - در مدح میر ابوالفتح فرزند سید الوزراء احمد بن حسن میمندی: من ندانم که عاشقی چه بلاست
شماره ۱۵ - در مدح ابوالحسن علی بن الفضل بن احمد معروف به حجاج: ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست
شماره ۱۶ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری گوید: دل آن ترک نه اندر خور سیمین بر اوست
شماره ۱۷ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی گوید: همی تا خسرو غازی خداوند جهان باشد
شماره ۱۸ - در ذکر مراجعت سلطان محمود از فتح سومنات گوید: یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
شماره ۱۹ - در دعای به سلطان محمود غزنوی گوید: چندانکه جهانست ملک شاه جهان باد
شماره ۲۰ - در صفت شراب خوردن سلطان محمدبن محمود غزنوی: خسرو می خواست هم از بامداد
شماره ۲۱ - در تقاضا و مدح محمدبن محمودبن ناصر الدین گوید: ای همه ساله زخوی تو دل سلطان شاد
شماره ۲۲ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود: هر روز مرا عشق نگاری بسر آید
شماره ۲۳ - در تهنیت جلوس سلطان محمد پس از سلطان محمود گوید: هر که بود از یمین دولت شاد
شماره ۲۴ - در مدح خواجه عبد الرزاق بن احمد بن حسن میمندی گوید: ای دل من ترا بشارت داد
شماره ۲۵ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم سلطان محمود: عاشقان را خدای صبر دهاد
شماره ۲۶ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری: ای پسر گر دل من کرد همی خواهی شاد
شماره ۲۷ - در تهنیت خلعت وزارت گوید: ای دل میر اولیا بتو شاد
شماره ۲۸ - در مدح خواجه ابوعلی حسنک میکال نیشابوری: از باغ باد بوی گل آورد بامداد
شماره ۲۹ - در تهنیت جشن سده و مدح وزیر گوید: گر نه آیین جهان از سر همی دیگر شود
شماره ۳۰ - در ذکر مراجعت سلطان محمود از هندوستان و فتح ثانی: قوی کننده دین محمد مختار
شماره ۳۱ - در صفت باغ نو و کاخ ومجلس و دریاچه کاخ سلطان محمود گوید: بفرخنده فال و بفرخنده اختر
شماره ۳۲ - در صفت لشکر سلطان محمود و خلعت دادن بدانان: هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
شماره ۳۳ - درمعنی عشق گوید: مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور
شماره ۳۴ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر غزوات و فتوحات او در گنگ: بهار تازه دمید ای بروی رشک بهار
شماره ۳۵ - در ذکر سفر سومنات و فتح آنجا و شکستن منات و رجعت سلطان گوید: فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
شماره ۳۶ - در مدح سلطان محمود و ذکر شکار او گوید: ای مبارک پی جهاندار و همایون شهریار
شماره ۳۷ - در ذکر شکار جرگه سلطان محمود پس از بازگشت از جنگ: ای ز کار آمده و روی نهاده به شکار
شماره ۳۸ - در شکر گزاری از اسبی که سلطان محمود داده است: ای آنکه همی قصه من پرسی هموار
شماره ۳۹ - در مدح سلطان محمود بن ناصر الدین گوید: بخندد همی باغ چون روی دلبر
شماره ۴۰ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر فتوحات او گوید: سال و ماه نیک و روز خرم و فرخ بهار
شماره ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است: پار آن اثر مشک نبودهست پدیدار
شماره ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید: شهر غزنی نه همانست که من دیدم پار
شماره ۴۳ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمودبن ناصر الدین سبکتگین گوید: عشق خوشست ار مساعدت بود از یار
شماره ۴۴ - در مدح امیر محمد بن محمود بن ناصر الدین گوید: ای زینهار خوار بدین روز گار
شماره ۴۵ - در عذر لاغری معشوق و توصیف لاغری و مدح امیر محمد بن محمود گوید: دل من لاغر کی دارد شاهد کردار
شماره ۴۶ - در مدح امیر ابو احمد محمدبن محمود غزنوی: دی ز لشکر گه آمد آن دلبر
شماره ۴۷ - در مدح میر ابواحمد محمدبن محمود بن ناصر الدین و وصف شکارگاه: چهار چیز گزین بود خسروان را کار
شماره ۴۸ - در تهنیت عید فطر و مدح امیر محمد بن محمود گوید: رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر
شماره ۴۹ - تجدید مطلع: ای دریغا دل من کان صنم سیمین بر
شماره ۵۰ - در وصف بهار و مدح ابواحمد محمدبن محمود بن سبکتگین: مرحبا ای بلخ بامی همره باد بهار
شماره ۵۱ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود غزنوی گوید: شبی گذاشته ام دوش خوش به روی نگار
شماره ۵۲ - در مدح امیر ابواحمد محمدبن محمود غزنوی گوید: ای دل تو چه گویی که زمن یاد کند یار
شماره ۵۳ - در مدح امیر محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید: مرا چه وقت خزان و چه روزگار بهار
شماره ۵۴ - در صفت شکار جرگه میر ابواحمد محمدبن محمود گوید: با من امروز که بوده ست بدین دشت اندر
شماره ۵۵ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود گوید: نبود عاشقی امسال مر مرا در خور
شماره ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید: ای از در دیدار پدید آی و پدید آر
شماره ۵۷ - در مدح امیر محمد فرزند سلطان محمود غزنوی گوید: ای سرا پای سرشته ز می و شیر وشکر
شماره ۵۸ - در مدح امیرابواحمد محمد بن محمود غزنوی گوید: ای دل نا شکیب مژده بیار
شماره ۵۹ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصرالدین سپاهسالار: دوش متواریک بوقت سحر
شماره ۶۰ - نیز در مدح امیر یوسف سپهسالار گوید: سروی گر سرو ماه دارد بر سر
شماره ۶۱ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف و تهنیت ولادت پسری از وی: مرا بپرسید از رنج راه و شغل سفر
شماره ۶۲ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپهسالار برادر سلطان محمود: خیز تا هر دو بنظاره شویم ای دلبر
شماره ۶۳ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپهسالار گوید: هر که را مهتریست اندر سر
شماره ۶۴ - درمدح عضدالدوله امیریوسف سپاهسالار برادر سلطان محمود: این هوای خوش و این دشت دلارام نگر
شماره ۶۵ - نیز در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپاهسالار برادر سلطان محمود گوید: همی نسیم گل آرد بباغ بوی بهار
شماره ۶۶ - در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین گوید: کاشکی کردمی از عشق حذر
شماره ۶۷ - در مدح امیر یوسف سپاهسالار: ای پسر! جنگ بنه، بوسه بیار
شماره ۶۸ - در مدح سلطان مسعود ولیعهد سلطان محمود گوید: ترک مه روی من از خواب گران دارد سر
شماره ۶۹ - نیز درمدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید: مرا با عاشقی خوش بود هموار
شماره ۷۰ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی گوید: بدین خرمی جهان، بدین تازگی بهار
شماره ۷۱ - در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید: ز بس پیچ و چین تاب و خم زلف دلبر
شماره ۷۲ - نیز در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید: ماه دو هفته من برد مه روزه بسر
شماره ۷۳ - در ستایش سلطان مسعود غزنوی گوید: بدین خرمی و خوشی روزگار
شماره ۷۴ - در مدح شمس الکفاة خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی: یکروز مانده باز زماه بزرگوار
شماره ۷۵ - نیز در مدح شمس الکفاة ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی وزیر گوید: تاخم می را بگشاد مه دوشین سر
شماره ۷۶ - در مدح خواجه احمد بن حسن میمندی و وزارت یافتن او بعد از عزل ٦ ساله: ای ترک همی باز شود دل بسرکار
شماره ۷۷ - درمدح وزیر زاده جلیل ابوالفتح عبدالرزاق بن احمد بن حسن میمندی گوید: برفت یار من و من نژند و شیفته وار
شماره ۷۸ - در تهنیت عید فطر و مدح خواجه جلیل عبدالرزاق بن احمد بن حسن میمندی گوید: حدیث نوشدن مه شنیده ای به خبر
شماره ۷۹ - در مدح امیر ایاز اویماق منظور و محبوب سلطان محمود گوید: غم نادیدن آن ماه دیدار
شماره ۸۰ - در مدح خواجه عمیدابوالحسن منصور گوید: شمار روزه همی بر گفت روز شمار
شماره ۸۱ - در مدح خواجه سید منصور بن حسن میمندی: ای دل ز تو بیزارم واز خصم نه بیزار
شماره ۸۲ - در وصفت بهار و مدح وزیر زاده ابوالحسن حجاج علی بن فضل بن احمد گوید: امسال تازه روی تر آمد همی بهار
شماره ۸۳ - در مدح عارض سپاه محمودی ابوبکر عمید الملک قهستانی: پشت من بشکست همچون پر شکن زلفین یار
شماره ۸۴ - در مدح خواجه ابوبکر عبدالله بن یوسف حصیری ندیم سلطان محمود: ای بالب پر خنده و با شیرین گفتار
شماره ۸۵ - در مدح ابوبکر عبدالله بن یوسف حصیری ندیم سلطان محمود: ماه فروردین از گنج گهر یافت مگر
شماره ۸۶ - در مدح ابوبکر عبدالله بن یوسف حصیری سیستانی ندیم سلطان محمود گوید: بردم این ماه به تسبیح و تراویح بسر
شماره ۸۷ - در صفت داغگاه امیر ابو المظفر فخر الدوله احمدبن محمد والی چغانیان: چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار
شماره ۸۸ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری عبدالله بن یوسف سیستانی ندیم گوید: چند روزست که از دوست مرا نیست خبر
شماره ۸۹ - در مدح خواجه ابوالمظفر گوید: دلم در جنبش آمد بار دیگر
شماره ۹۰ - در مدح خواجه ابوسهل دبیر، عبدالله بن احمد بن لکشن گوید: دوش ناگاه بهنگام سحر
شماره ۹۱ - نیز در مدح خواجه ابوسهل دبیر، عبدلله بن احمد بن لکشن: بوستان سبز شد و مرغ در آمد به صفیر
شماره ۹۲ - در مدح خواجه عمید سید ابواحمد تمیمی گوید: آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در
شماره ۹۳ - در مدح خواجه عمید اسعد کدخدای امیر ابوالمظفر والی چغانیان: بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
شماره ۹۴ - در وزارت یافتن وخلعت پوشیدن خواجه ابو علی حسنک وزیر گوید: نیک اختیار کرد خداوند ما وزیر
شماره ۹۵ - نیز در مدح خواجه ابو علی حسنک وزیر گوید: ای ترک دلفریب دل من نگاهدار
شماره ۹۶ - نیز در مدح سیدالکفاة خواجه ابوعلی حسنک وزیر گوید: باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
شماره ۹۷ - نیز در مدح خواجه ابوعلی حسنک وزیر گوید: مهرگان امسال شغل روزه دارد پیش در
شماره ۹۸ - در مدح ابوبکر عمید الملک قهستانی عارض لشکر گوید: ای غالیه کشیده ترا دست روزگار
شماره ۹۹ - در مدح خواجه حسین بن علی گوید: دلم همی نشود بر فراق یار صبور
شماره ۱۰۰ - در مدح خواجه ابوسهل دبیر گوید: کوس فرو کوفت ماه روزه بیکبار
شماره ۱۰۱ - در مدح عضد الدوله امیر یوسف برادر سلطان محمود: یاد باد آن شب کان شمسه خوبان طراز
شماره ۱۰۲ - در مدح شمس الکفاة خواجه احمدبن حسن میمندی: سرو ساقی وماه رود نواز
شماره ۱۰۳ - در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود غزنوی: آشتی کردم با دوست پس از جنگ دراز
شماره ۱۰۴ - در مدح سلطان محمود و ذکر مراجعت او از رزم و فتح قلعه هزار اسب: بر کش ای ترک و بیکسو فکن این جامه جنگ
شماره ۱۰۵ - در ذکر شکارگاه و شکار کردن سلطان محمود غزنوی گوید: خدایگان جهان خسرو بزرگ اورنگ
شماره ۱۰۶ - در مدح سلطان محمدبن سلطان محمود گوید: مرا سلامت روی تو باد ای سرهنگ
شماره ۱۰۷ - در مدح محمد بن محمود بن ناصر الدین گوید: چه فسون ساختند و باز چه رنگ
شماره ۱۰۸ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین گوید: همی بنفشه دمد گرد روی آن سرهنگ
شماره ۱۰۹ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی گوید: تا گرفتم صنما وصل تو فرخنده به فال
شماره ۱۱۰ - در مدح عضد الدوله امیر یوسف برادر سلطان محمود: همیشه گفتمی اندر جهان به حسن و جمال
شماره ۱۱۱ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف بن ناصر الدین گوید: عشق نو و یار نوو نوروز و سر سال
شماره ۱۱۲ - در مدح امیر فخر الدوله ابوالمظفر احمدبن محمد والی چغانیان: تا خزان تاختن آورد سوی باد شمال
شماره ۱۱۳ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین: بگذرانیدی سپاه از رود هایی کز قیاس
شماره ۱۱۴ - در مدح امیرابواحمد محمد بن سلطان محمود: مجلس بساز ای بهار پدرام
شماره ۱۱۵ - در مدح سلطان محمد بن محمود غزنوی: دوش تا اول سپیده بام
شماره ۱۱۶ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غازی غزنوی: عید عرب گشادبه فرخندگی علم
شماره ۱۱۷ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف سپاهسالار گوید: گل بخندید و باغ شد پدرام
شماره ۱۱۸ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف برادر سلطان محمود: همی روم سوی معشوق با بهار بهم
شماره ۱۱۹ - در مدح سلطان محمود غزنوی و تقاضا گوید: ای شهی کز همه شاهان چو همی در نگرم
شماره ۱۲۰ - در مدح میر ابو یعقوب عضدالدوله یوسف بن ناصر الدین: روز خوش گشت و هوا صافی وگیتی خرم
شماره ۱۲۱ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپاهسالار گوید: ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
شماره ۱۲۲ - در مدح سلطان ابو سعید مسعود بن محمود غزنوی: جشن سده و سال نو و ماه محرم
شماره ۱۲۳ - در مدح خواجه احمد بن حسن میمندی گوید: بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام
شماره ۱۲۴ - در مدح خواجه ابو سهل عراقی گوید: کی نشینیم نگارا من و تو هر دوبهم
شماره ۱۲۵ - در مدح خواجه ابواحمد تمیمی گوید: بفزوده ست بر من خطر قیمت سیم
شماره ۱۲۶ - در مدح خواجه سید ابوالطیب بن طاهر: بار بر بست مه روزه وبر کند خیم
شماره ۱۲۷ - در مدح خواجه ابوسهل عبدالله بن احمد بن لکشن دبیر گوید: بر بناگوش تو ای پاکتر از در یتیم
شماره ۱۲۸ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین گوید: خداوند ما شاه کشورستان
شماره ۱۲۹ - در مدح یمین الدولة و امین الملة محمود بن ناصرالدین: بزرگی و شرف و قدر و جاه و بخت جوان
شماره ۱۳۰ - درمدح یمین الدوله ابوالقاسم محمود بن ناصر الدین گوید: بنفشه زلف من آن آفتاب ترکستان
شماره ۱۳۱ - در مدح سلطان محمود سبکتگین گوید: چه روز افزون و عالی دولتست این دولت سلطان
شماره ۱۳۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید: ای شهریار بیقرین ، ای پادشاه پاک دین
شماره ۱۳۳ - در تهنیت عید و مدح سلطان محمودغزنوی: عید فرخ باد بر شاه جهان
شماره ۱۳۴ - در مدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین: بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان
شماره ۱۳۵ - در مدح سلطان محمود غزنوی: جاودان شاد باد شاه جهان
شماره ۱۳۶ - در حسب و حال و رنجش خاطر سلطان و طلب عفو گوید: ای ندیمان شهریار جهان
شماره ۱۳۷ - در مدح سلطان محمد بن محمود غزنوی: سوسن داری شکفته برمه روشن
شماره ۱۳۸ - نیز در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود گوید: گفتم مرا سه بوسه ده ای شمسه بتان
شماره ۱۳۹ - در مدح محمد بن محمود بن ناصرالدین: هم از سعادت و اقبال بود و بخت جوان
شماره ۱۴۰ - در مدح امیر ابو احمد محمد بن محمود بن ناصر الدین: سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان
شماره ۱۴۱ - نیز در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود غزنوی: نتوان کردازین بیش صبوری نتوان
شماره ۱۴۲ - نیز در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود گوید: همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
شماره ۱۴۳ - درمدح عضدالدوله امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین: ای نیمشب گریخته ز رضوان
شماره ۱۴۴ - در حسب حال و ملال خاطر امیر یوسف و سه سال مهجور ماندن از خدمت او و شفاعت امیر محمد گوید: خوشا بهاران کز خرمی و بخت جوان
شماره ۱۴۵ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین غزنوی: مکن ای دوست بما بدنتوان کرد چنین
شماره ۱۴۶ - در مدح عضدالدوله یوسف بن ناصر الدین: جشن فریدون خجسته باد و همایون
شماره ۱۴۷ - نیز در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین: آن کمر باز کن بتا ز میان
شماره ۱۴۸ - در مدح عضد الدوله امیر ابو یعقوب یوسف سپهسالار گوید: دی چو دیوانه بر آشفت و به زه کرد کمان
شماره ۱۴۹ - در مدح امیرابویعقوب یوسف برادر سلطان محمود گوید: همه گره گره است آن دو زلف چین بر چین
شماره ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین: ای روی نکو! روی سوی من کن و بنشین
شماره ۱۵۱ - نیز در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین گوید: تا پرنیان سبز بورن کرد بوستان
شماره ۱۵۲ - در صفت خزان و مدح امیر ابوالمظفرنصر بن سبکتگین برادر سلطان محمود گوید: چو زر شدند رزان، از چه؟ از نهیب خزان
شماره ۱۵۳ - در تقاضای معاودت سلطان مسعود از اصفهان به غزنین پس از فوت محمود: ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین
شماره ۱۵۴ - در مدح سلطان مسعود و فتوحات او و کشتن او شیر را: بدان خوشی و بدان نیکویی لب و دندان
شماره ۱۵۵ - در وزارت یافتن خواجه احمد بن حسن میمندی بعد از عزل شش ساله: میغ بگشاد و دگرباره بیفروخت جهان
شماره ۱۵۶ - در مدح شمس الکفاة خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی: مکن ای ترک مکن قدر چنین روز بدان
شماره ۱۵۷ - در مدح شمس الکفات خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی: آمد آن نو بهار توبهشکن
شماره ۱۵۸ - در مدح خواجه احمد بن حسن میمندی وزیر گوید: نگار من آن لعبت سیمتن
شماره ۱۵۹ - در مدح شمس الکفات احمد بن الحسن میمندی: گفتم گلست یا سمنست آن رخ و ذقن
شماره ۱۶۰ - در مدح خواجه ابوالفتح فرزند وزیرگوید: سیه زلف آن سرو سیمین من
شماره ۱۶۱ - در مدح خواجه ابوسهل دبیر وزیرامیر یوسف: اندر آمد به باغ باد خزان
شماره ۱۶۲ - در مدح خواجه ابوالحسن حجاج، علی بن فضل بن احمد گوید: بت من آن به دو رخ چون شکفته لاله ستان
شماره ۱۶۳ - در مدح خواجه ابوالحسن حجاج علی بن فضل بن احمد گوید: پیچان درختی نام او نارون
شماره ۱۶۴ - در مدح عمیدالملک خواجه ابوبکر علی بن حسن قهستانی عارض سپاه: دی به سلام آمد نزدیک من
شماره ۱۶۵ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم سلطان محمود گوید: چند ازین تنگدلی ای صنم تنگ دهان
شماره ۱۶۶ - نیز در مدح خواجه فاضل ابوبکر حصیری ندیم سلطان گوید: ای پسر نیز مرا سنگدل و تند مخوان
شماره ۱۶۷ - نیز درمدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم گوید: من پار دلی داشتم بسامان
شماره ۱۶۸ - در مدح خواجه عمید المک ابوبکرقهستانی عارض لشکر: بوستانیست روی کودک من
شماره ۱۶۹ - در مدح خواجه ابو سهل دبیر، عبدالله بن احمد بن لکشن وزیر ابویعقوب عضدالدوله یوسف بن سبکتگین: باغ پر گل شد و صحرا همه پر سوسن
شماره ۱۷۰ - در مدح ابو منصور دواتی قراتکین حاکم غرجستان: مرا دلیست که از چشم بد رسیده به جان
شماره ۱۷۱ - درمدح فخر الدوله ابو المظفر احمد بن محمد والی چغانیان و توصیف شعر گوید: با کاروان حله برفتم ز سیستان
شماره ۱۷۲ - در مدح خواجه ابو علی حسنک وزیر: ای عهد من شکسته بدان زلف پر شکن
شماره ۱۷۳ - در ذکر مسافرت از سیستان به بست و مدح خواجه منصور بن حسن میمندی: چون بسیج راه کردم سوی بست از سیستان
شماره ۱۷۴ - در توصیف شکار سلطان گوید: اندر این هفته شکاری کرد کز اخبار آن
شماره ۱۷۵ - در مدح ملک زاده مسعود بن محمود بن سبکتگین: ای خانه مبارک و باغ بآفرین
شماره ۱۷۶ - در دعای سلطان و تقاضای ملازمت سفر گوید: ای بر گذشته از ملکان پایگاه تو
شماره ۱۷۷ - در مدح خواجه ابوسهل احمد بن حسن حمدوی گوید: سروی شنیده ای که بود ماه بار او ؟
شماره ۱۷۸ - در تهنیت عید و مدح سلطان محمود غزنوی: ز بهر تهنیت عید بامداد پگاه
شماره ۱۷۹ - در مدح سلطان محمود بن سبکتگین غزنوی: با من به شابهار به سر برد چاشتگاه
شماره ۱۸۰ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی: به فرخی و به شادی و شاهی ایران شاه
شماره ۱۸۱ - در مدح سلطان محمود بن ناصر الدین غزنوی: هر که خواهنده دین باشد و جوینده راه
شماره ۱۸۲ - در مدح امیر ابو یعقوب عضدالدوله یوسف بن ناصر الدین: زلف مشکین تو زان عارض تابنده چو ماه
شماره ۱۸۳ - در مدح امیر ابو احمد محمد بن محمودبن ناصر الدین: عروس ماه نیسان را جهان سازد همی حجله
شماره ۱۸۴ - نیز در مدح امیر ابواحمد محمدبن محمد غزنوی: بامدادان پگاه آمد با روی چو ماه
شماره ۱۸۵ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین: عید خوبان سرای آمد و خورشید سپاه
شماره ۱۸۶ - نیز در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین: از پی تهنیت روز نو آمد برشاه
شماره ۱۸۷ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسین میمندی: زمانه رغم مرا ای به رخ ستیزه ماه
شماره ۱۸۸ - در مدح خواجه ابوالحسن علی بن فضل بن احمد معروف به حجاج: به جان تو که نیارم تمام کرد نگاه
شماره ۱۸۹ - در مدح خواجه بزرگ و عذر تفصیر خدمت: ای رسانیده مرا حشمت و جاه تو به جاه
شماره ۱۹۰ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری ندیم سلطان محمود گوید: آن سمن عارض من کرد بناگوش سیاه
شماره ۱۹۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی: ای صورت بهشتی در صدره بهایی
شماره ۱۹۲ - در لغز آتش سده و مدح سلطان محمود گوید: یکی گوهری چون گل بوستانی
شماره ۱۹۳ - در تحریض به حرکت هندو تسخیر کشمیر گوید: هنگام گلست ای به دو رخ چون گل خود روی
شماره ۱۹۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید: مهرگان آمد و سیمرغ بجنبید از جای
شماره ۱۹۵ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود: ای دوست به صدگونه بگردی به زمانی
شماره ۱۹۶ - در مدح ابو احمد محمدبن محمودبن ناصر الدین: به من باز گرد ای چو جان و جوانی
شماره ۱۹۷ - در مدح امیر ابواحمد محمدبن محمود غزنوی: همی سراید چنگ آن نگار چنگسرای
شماره ۱۹۸ - در مدح محمد بن محمود غزنوی گوید: دل من همی جست پیوسته یاری
شماره ۱۹۹ - در مدح امیر ابو احمد محمد بن محمود گوید: ای باد بهاری خبر از یار چه داری؟
شماره ۲۰۰ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود غزنوی: دل من خواهی و اندوه دل من نبری
شماره ۲۰۱ - در مدح امیر محمد و تهنیت ولادت پسر وی گوید: گر مرا از تو به سه بوسه نباشد نظری
شماره ۲۰۲ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود گوید: ای ابر بهمنی که به چشم من اندری
شماره ۲۰۳ - در مدح امیر محمد ولیعهد سلطان محمود: دلم مهربان گشت بر مهربانی
شماره ۲۰۴ - در مدح محمدبن محمودبن ناصرالدین گوید: مرا دلیست گروگان عشق چندین جای
شماره ۲۰۵ - در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین: دوش همه شب همی گریست به زاری
شماره ۲۰۶ - در تهنیت مهرگان و مدح عضد الدوله امیر یوسف: مهرگان رسم عجم داشت به پای
شماره ۲۰۷ - در بهبود یافتن امیر یوسف از مرض و مدح اوگوید: هزار منت بر ما فریضه کرد خدای
شماره ۲۰۸ - در توصیف باغ امیر یوسف سپهسالار گوید: باغیست دلفروز و سراییست دلگشای
شماره ۲۰۹ - در مدح امیر یوسف بن ناصر الدین سپاهسالار: ای ترک دگر خیره غم روزه نداری
شماره ۲۱۰ - در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید: خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی
شماره ۲۱۱ - در مدح خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی گوید: دل من همی داد گفتی گوایی
شماره ۲۱۲ - در مدح خواجه عمید حامد بن محمدالمهتدی گوید: تا دل من ز دست من بستدی
شماره ۲۱۳ - در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید: زنخدانی چون سیم وبراو از شبه خالی
شماره ۲۱۴ - در مدح خواجه ابوسهل احمدبن حسن حمدوی گوید: ای پسر هیچ ندانم که چگونه پسری
شماره ۲۱۵ - نیز در مدح خواجه ابوسهل حمدوی گوید: ای قصد تو به دیدن ایوان کسروی
شماره ۲۱۶ - در مدح امیر ابو احمد محمد بن محمود غزنوی گوید: چون موی میان داری چون کوه کمر داری