لطفاً توجه داشته باشید که حاشیهها برای ثبت نظرات شما راجع به همین شعر در نظر گرفته شدهاند. در صورتی که در متن ثبت شدهی شعر در گنجور غلط املایی مشاهده کردید، یا با مقابله با نسخهی چاپی در دسترستان اشتباهاتی یافتید، در مورد این شعر نظر یا احساس خاصی دارید یا مطلب خاصی در مورد آن میدانید یا دوست دارید دربارهی آن از دیگران چیزی بپرسید یک حاشیه برای آن بنویسید. لطفاً از درج مطالب غیرمرتبط با متن این شعر خاص خودداری فرمایید و حتیالامکان سعی کنید متن حاشیهی خود را با حروف فارسی درج کنید (حاشیهها بازبینی خواهند شد و موارد غیرمرتبط و ناقض این نکات حذف میشوند).
بحثهای مذهبی و اعتقادی و ارجاع توهینآمیز نسبت به بزرگان ادیان و همینطور بحثهای قومیتی و توهین به فرهنگها و قومیتها و زبانها از مصادیق حاشیههای نامناسب محسوب میشوند.
لطفاً در صورتی که اشتباهات را با استناد به نسخههای چاپی گزارش میکنید این مسئله را (حتیالامکان با ذکر نام مصحح) ذکر نمایید تا بتوانیم بین پیشنهادهای تصحیحی حدسی حاشیهگذاران و پیشنهادهای مستند تمایز قایل شویم.
حاشیه بگذارید
خوراک حاشیههای این شعر را با این نشانی به خبرخوان خود اضافه کنید.
چنان غریو برآورده بودم از غم عشق
که بر موافقتم زهره نوحه گر میگشت
از غم عشق چنان فریادی برآوردم و گریستم که زهره=ناهید که نماد شادی و طرب است با من به سوگ نشست
Comment by 7 — خرداد ۵, ۱۳۹۵ @ ۱۲:۵۷ ب.ظ
همای شخص من از آشیان شادی دور
چو مرغ حلق بریده به خاک بر میگشت
چو مرغ حلق بریده به خاک (در) میگشت
همای شخص من=جان کالبد من
چنان وجودم از شادی دور افتاده بود که همچون مرغ گلو بریده ای که در خاک می غلتد در حال جان کندن بودم
Comment by 7 — خرداد ۵, ۱۳۹۵ @ ۱:۰۷ ب.ظ
همای شخص من از آشیان شادی دور
چو مرغ حلق بریده به خاک بر میگشت
همای=مرغ خوب،مرغ فرخنده
هوماک
هو=خو=خوب(هوتن،هوتخش)
ماک=مرغ ماکیان=مرغان
Comment by 7 — مرداد ۵, ۱۳۹۶ @ ۲:۱۱ ق.ظ
چنان غریو برآورده بودم از غم عشق
که بر موافقتم زهره نوحه گر میگشت
آوای غم عشقم چنان بود که زهره نیز (خدای شادی) با من همنوا شده بود.
Comment by 7 — اردیبهشت ۱۳, ۱۳۹۷ @ ۱۱:۰۶ ب.ظ