گنجور

 
آذر بیگدلی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «سپهدار جهان، سالار عالم» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «م» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
ج
د
ر
س
ش
ف
ق
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: پیش ازین، مدح هر که گفتندی - یافتندی ز جود او صله‌ها

شماره ۲ - تعریف شمشیر: درخشنده تیغ ابوالفتح خان - زلالی است از چشمه ی آفتاب

شماره ۳ - ماده تاریخ - ۱۱۹۰ هجری قمری: سر دفتر اصحاب فتوت فرج الله - کش رزق جهان را کف بخشنده کفیل است

شماره ۴ - در مدح حاجی سلیمان صباحی: ای باد صبحگاه، صباحت بخیر باد؛ - بخرام، کز خرام توام شادکامی است!

شماره ۵ - قطعه: آذر کسان که با تو دم از شاعری زنند - جغدند و جغد را نفس بلبل آرزوست

شماره ۶ - رباعی: چون تیر قلم گرفت و دفتر برداشت - خواجه زر و، من عشق و، هما پر برداشت

شماره ۷ - و له هزل حاجی: ای به دیدار ضحکه ضحاک - وی به کردار حجت حجاج

شماره ۸ - قطعه: کشت فرهاد را اگر خسرو - خود بپاداش جان شیرین داد

شماره ۹ - و له علیه الرحمه: چل سال کشیدم انتظارش - تا وعده ی وصلم از وفا داد

شماره ۱۰ - قطعه: سپهر منزلتا، تا سپهر راست مدار؛ - مدار آن بمرادت چنانکه خواهی باد

شماره ۱۱ - تاریخ جلوس ابوالفتح خان ابن کریم خان زند - (۱۱۹۳ ه.ق): چرا خون نگریم، چرا می ننوشم؟! - که رفت از جهان کسری و خسرو آمد!

شماره ۱۲ - ماده تاریخ (۱۱۷۶ه.ق): دریغا ز ناسازگاری گردون - که ویران شد از وی سرای محمد

شماره ۱۳ - قطعه: شنیدم ز قیصر ستمدیده‌ای - چنین گفت چون قصر قیصر نماند

شماره ۱۴ - و له علیه الرحمه: خوش آمد این کهن رسمم از آنان - که خود را از بزرگان میشمارند

شماره ۱۵ - و له قطعه: ای که در بارگاه زیبایی - نازنینان تو را نیاز آرند

شماره ۱۶ - تاریخ وفات درویش مجید علیه الرحمه (۱۱۸۶ ه.ق): حیف و صد حیف که از کجروشیهای سپهر - بسته بر ناقه اجل، محمل درویش مجید

شماره ۱۷ - بتاریخ مولود پسران خود گفته (۱۱۹۴ ه.ق): شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار - دو شکفته گلم، از گلبن آمال دمید

شماره ۱۸ - خواجه ی نوکیسه: شبی بخلوتی از چشم تنگ چشمان دور - نه هوشیار و نه مست و نه خفته نه بیدار

شماره ۱۹ - نامه به صباحی: صبح است صبا، کوش که این نظم کنی گوش - و آنگاه زنی دامن همت بکمر بر

شماره ۲۰ - و له فیه داد و دهش: خلاف ظالم و ممسک، بچشم هوشمند آذر؛ - بود داد و دهش، از هر چه در گیتی است خود خوشتر

شماره ۲۱ - و له قطعه عینک: صاحبا! ای ز دیدن رویت - یافته چشم اهل بینش نور

شماره ۲۲ - تاریخ فوت محمد قلی بیگ (۱۱۷۹ه.ق): آه، که ابری سیه، بست تتق در چمن - آه که بادی خنک، کرد به گلشن عبور

شماره ۲۳ - فی المقطعات: الا ای نسیم سحر، پیش از آن - که خیزد به تکبیر بانگ خروس

شماره ۲۴ - تاریخ زفاف ابوالفتح خان زند (۱۱۸۵ ه.ق): المنه لله، که سراسر همه ایران - شد غیرت روضات جنان، رشک فرادیس

شماره ۲۵: چون کیسه ز زر تهی شود کاسه ز آش - گردد هنرت نهان، شود عیبت فاش

شماره ۲۶ - در مدح درویش مجید رحمه الله: کجا رفت آن نسیم صبحگاهی؟ - که آمد از نفس بوی بهارش!

شماره ۲۷ - در مدح آقا محمد هاشم زرگر: ای آنکه کسی مثل تو ننوشته خط نسخ - تا خامه ی قدرت رقم نون زده با کاف

شماره ۲۸ - و له قطعه: دوشم که نسود دیده بر هم - از فرقت جان گزای هاتف

شماره ۲۹ - و له قطعه رحمه الله: ای خنک دی که از بهار افزون - هست هنگام عیش وعیش شگرف

شماره ۳۰ - تاریخ ده خوایق که محمد حسین خان تعمیر کرد.: آرایش زمانه، آقا حسین کامد - طبعش ببحر مایل، دستش به جود شایق

شماره ۳۱ - و له هزل: شعر مردان، بمدح نامردان - هست دور از من و تو حیض رجال

شماره ۳۲ - قطعه: بر آستانه ی جانان، که روضه ی ارم است؛ - اگر تو را گذری افتد ای نسیم شمال

شماره ۳۳ - تاریخ آب انبار (۱۱۸۹ ه.ق): فخر زمانه، حضرت حاجی ابوالحسن - کو راست صفوت صفی ز خلت خلیل

شماره ۳۴: دوش، از گردش فلک که مدام - شاد غمگین کند، عزیز ذلیل

شماره ۳۵ - تاریخ آب انبار اصفهان (۱۱۸۹ ه.ق): بعهد دولت دارای گیتی - سپهدار جهان، سالار عالم

شماره ۳۶ - قطعه: دو نگاهی که کردمت همه عمر - نرود تا قیامت از یادم

شماره ۳۷: ایا رسیده بآن منزلت که میرسدت - بهر که هست بگویی که: نیست مانندم

شماره ۳۸ - هجو: ناکسی بی‌خبر از کار که باد - از سرش سایه درویشان کم

شماره ۳۹ - ماده تاریخ (۱۱۹۲ ه.ق): فریاد ز زال چرخ کز جور - رحمش نامد بجان کلثوم

شماره ۴۰ - ماده تاریخ (۱۱۷۱ه.ق): آه کز ناسازی گردون دون - وز جفای چرخ و دور آسمان

شماره ۴۱ - و له هزل آذر: با هم، زن و شوی خردسالی - دور از ره و رسم هوشمندان

شماره ۴۲: ای عادلی که دیده رعایای این دیار - عدل تو را معاینه، عفو تو را عیان

شماره ۴۳ - تاریخ وفات محمد امین خان بیگدلی (۱۱۸۳ ه.ق): آه که خصمی نمود، دست به غارت گشود - شحنه گردون که بود روز و شب اندر کمین

شماره ۴۴ - و له قطعه: چهل هندوانه، چو گوی ز برجد - که کردیش غلطان ز چوگان سیمین

شماره ۴۵ - ماده تاریخ (۱۱۸۸ ه.ق): بفرمان دارای ایران که بودش - بکف تیغ رستم، بسر تاج خسرو

شماره ۴۶ - و له ایضا: روز و شب، این دعاست در باغم - گرچه آذر نه بلبلم نه تذرو

شماره ۴۷ - قطعه سرو: ای رسته از شکفتگی قد و خد تو - بر طرف باغ گل، به لب جویبار سرو

شماره ۴۸ - و له رحمه الله: بخرام صبا سوی قم از خطه ی کاشان - ای چون سخن من، حرکات تو لطیفه

شماره ۴۹ - و له قطعه: ایا خان زمان، کز بیم خشمت؛ - کند بهرام خون آشام لاوه

شماره ۵۰ - و له قطعه: ای بسا خشم، که صد لطف عیان است ازو - ای بسا لطف، که صد زخم نهان شد در وی

شماره ۵۱ - و له فیه: ایا خان عاقل، که زنجیر من - به افسون و افسانه برداشتی

شماره ۵۲ - و له علیه الرحمه: کریمی گر نباشد در زمانه - بباید با لئیمان ساخت چندی

شماره ۵۳ - قطعه: غریب آزار دزد ساوجی شد - به ساوه شحنه، نه هوشی نه هنگی

شماره ۵۴ - قطعه در مدح میرزا محمد حسین وزیر در مطالبه کلیات جامی: در ایام سلطان حسین، آنکه نامش - سرآمد بعدل از سلاطین نامی

شماره ۵۵ - و له فیه: جهان مکرمت ای میرزا حسین که کرده - ز جان و دل فلکت بندگی سپهر غلامی

شماره ۵۶ - و له قطعه: ای صاحب مهربان که فیضت - برخرد و کلان رسیده دانی

شماره ۵۷ - و له قطعه: اصفهان، مصر بود و شد کوفه - ای که سر خیل کنیه‌ورزانی

sunny dark_mode