گنجور

 
آذر بیگدلی

ای بسا خشم، که صد لطف عیان است ازو

ای بسا لطف، که صد زخم نهان شد در وی

روی در هم کشم، از بوسهٔ شیرین لب یار

همچو مستی که کشد رو به هم از تلخی می

بشکر خنده گشایم دهن از دیدن غیر

همچو آن شیر که روباه ببیند از پی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode