ایا خان زمان، کز بیم خشمت؛
کند بهرام خون آشام لاوه
پی اندود ایوان تو کیوان
کشد از ماه نو بر دوش ناوه
چو خواند خطبه ی جاه تو برجیس
علا گردد ز آغازش علاوه
تند خورشید، از خط شعاعی
برای بند شمشیرت کلاوه
چو لیلی، هر شبت تا بر شبستان
نهد ناهید ازین مشکین کجاوه
بود کمتر دبیر مجلست تیر
بچشمش گر ز خور نبود غشاوه
روان کردم پیاده قاصدی دوش
سپهرش گر نه باز آرد ز آوه
پیامی چند از من سویت آورد
طمع دارم که نشماریش یاوه
نهی گر نامه ام بر سر، عجب نیست؛
که شد چتر فریدون نطع کاوه
جوابی درخورش ده تا نگوید:
معاذ الله من تلک القساوه
مبادا از خوی شرمش چو آید
شود صحرای قم، دریای ساوه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.