گنجور

 
عنصری رودکی

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۳۰ :: رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴

    عنصری (بیت ۱): آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر - ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر

    رودکی (بیت ۱): آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر - ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود:دل مرا عجب آید همی ز کار هوا - که مشک‌بوی سلب شد ز مشک‌بوی صبا


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۸:به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا - به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی


  2. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴ - در مدح یمین الدوله محمود غزنوی:گفتم متاب زلف و مرا ای پسر متاب - گفتا که بهر تاب تو دارم چنین بتاب

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰:بر ماه مشک بینم و بر سنبل آفتاب - آنسال نه بحلقه و این سال نه بخواب

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۵:گفتم که چیست بر رخت آن زلف پر زتاب - گفتا ببوی و رنگ عبریست و مشگ ناب


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۸:تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟ - تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟


  3. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در مدح سلطان محمود:نگر به لاله و طبع بهار رنگ پذیر - یکی برنگ عقیق و دگر ببوی عبیر

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - در مدح سلطان محمود غزنوی:اگر به تیر مه از جامه بیش باید تیر - چرا برهنه شود بوستان چو آید تیر

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی:جمال لفظ فزای و کمال معنی گیر - به رسم تهنیت عید از آفرین امیر


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۵:همی بکشتی تا در عدو نماند شجاع - همی بدادی تا در ولی نماند فقیر


  4. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی:چه چیزست رخساره و زلف دلبر - گل مشگبوی و شب روز پرور


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۲:کسی را که باشد به دل مهر حیدر - شود سرخ رو در دو گیتی به آور


  5. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - ایضاً در مدح سلطان فرماید:چنین نماید شمشیر خسروان آثار - چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در مدح سلطان محمود:ز عشق خویش مگر زلف آن پری رخسار - شکسته شد که چنین چفته گشت چنبروار

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در صفت عمارت و باغ خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی گوید:بهار زینت باغی نه باغ بلکه بهار - بهار خانۀ مشکوی و مشکبوی بهار

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - در صفت اسب و مدح سلطان غزنوی گوید:چهار پایی کش پیکر از هنر هموار - نگار گر ننگارد چو او بخامه نگار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵۳:رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او - چنان کجا برود فوج فوج موج بحار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵۴:هزار لاله و گردش ز مشک لاله هزار - بهار چین و شکفته در او نهفته بهار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵۵:اگر چه باد ندارد ز نقش و عطر خبر - بتابش اندر نقاش گردد و عطار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵۶:اگر همیشه بشادیش خواهم ای عجبی - چرا همیشه بتیمار خواهدم هموار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵۸:ز بیقراری زلفش بمانده ای بعجب - نه او بطبع چنانست ازو شگفت مدار


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۷:اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت - هر آینه چو همه می‌خورد گل آرد بار


  6. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی:به از عید نشناسم از روزگار - نه از مدح خسرو به آموزگار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۱:فغان زان پریچهر عیار یار - که با منش دائم به پیکار کار

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۲:حکایت کند نرگس اندر چمن - ز چشم دلارام روز خمار

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۳۱:به افرنجه افراطن نامدار - یکی پادشاهی بدی کامکار

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۳۵:دمان همچنان کشتی مارسار - که لرزان بود مانده اندر سنار


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۶ - در مدح ابوالطیب طاهر مصعبی:مرا جود او تازه دارد همی - مگر جودش ابر است و من کشتزار

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۱۷:کفیدش دل از غم، چون آن کفته نار - کفیده شود سنگ تیمار خوار

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۱۸:درخش، ارنخندد به وقت بهار - همانا نگرید چنین ابر زار

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۳:بدین آشکارت ببین آشکار - نهانیت را بر نهانی گمار


  7. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین گوید:گه آن آراسته زلفش زره گردد گهی چنبر - گه آن پیراسته جعدش ببارد مشگ و گه عنبر


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۳:نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت - سه پیراهن سلب بوده‌ست یوسف را به عمر اندر


  8. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در مدح سلطان مسعود غزنوی:از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار - در دست مشک دارم و در دیده لاله زار


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۹:ای خواجه، این همه که تو بر می‌دهی شمار - بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار


  9. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - قصیدهٔ ذیل متعلق به غضائری است که عنصری در قصیدهٔ خود که بدنبال خواهد آمد بانتقاد و خرده گیری از آن پرداخته است:اگر کمال بجاه اندر است و جاه بمال - مرا ببین که ببینی کمال را بکمال

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در مدح سلطان محمود و انتقاد از قصیدهٔ غضائری:خدایگان خراسان و آفتاب کمال - که وقف کرد برو ذوالجلال عزّو جلال

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - قصیدهٔ ثانی غضایری که در جواب عنصری گفته است:پیام داد بمن بنده دوش باد شمال - ز حضرت ملک مال بخش دشمن مال


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۰:کسان که تلخی زهر طلب نمی‌دانند - ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال


  10. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود غزنوی:امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام - بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۶:چرا بگرید زار ار نه غمگنست غمام - گریستنش چه باید که شد جهان پدرام

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۷:سخاوت تو ندارد درین جهان دریا - سیاست تو ندارد بر آسمان بهرام

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۸:عجب دو چیز بیک چیز داد یک چیزش - بملک داد سر تیغ او قرار و قوام


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۱:دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام - بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۳:اگر امیر جهاندار داد من ندهد - چهار ساله نوید مرا که هست خرام


  11. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۰:همیشه سر زلف آن سیمتن - گره بر گره یا شکن بر شکن

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر نصر بن ناصرالدین سبکتگین:گل نوشکفته است و سرو روان - برآمیخته مهر او با روان


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۹:اگر باشگونه بود پیرهن - بود حاجت برکشیدن زتن


  12. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۱:آمد ای شاه دوش ناگاهان - فیلسوفی به نزد من مهمان

    عنصری » اشعار منسوب » شمارهٔ ۱۷ - ملک‌الشعرا عنصری گوید، فی اللعز:آمد ای شاه دوش ناگاهان - فیلسوفی به نزد من مهمان


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۲:یاد کن: زیرت اندرون تن شوی - تو برو خوار خوابنیده، ستان


  13. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - در صفت بهار و مدح سلطان محمود:بخار دریا بر اورمزد و فروردین - همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۱:ترنج بیدار اندر شده به خواب گران - گل غنوده برانگیخته سر از بالین


  14. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۸ - در مدح سلطان محمود غزنوی:گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان - گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۱۸:چون سیم سفچه شاخ درختان جویبار - چون زرّ خفچه برگ درختان بوستان


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۰:هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان - زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان

    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۴:ای مج، کنون تو شعر من از بر کن و بخوان - از من دل و سگالش، از تو تن و روان


  15. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - در مدح سلطان محمود غزنوی:چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان - بیروان تن پیکری پاکیزه چون بی‌تنْ روان

    عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابوالمظفر نصر بن ناصرالدین:لاله دارد توده توده ریخته بر پرنیان - مشک دارد حلقه حلقه بافته بر ارغوان

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۶:پاسخی ده تا نشان یابم ز ناپیدا دهان - در جهان هرگز که دید از چیز ناپیدا نشان


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱۲:خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان - لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان


  16. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - در مدح سلطان محمود غزنوی:بدان گردیست آن سیمین زنخدان - بدان خمیدگی زلفین جانان

    عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۵:تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب - جهود و گبر و ترسا و مسلمان


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۶:چه چیزست آن رونده تیرک خرد؟ - چه چیزست آن پلالک تیغ بران؟


  17. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - در مدح سلطان محمود غزنوی:شه مشرق و شاه زابلستانی - خداوند اقران و صاحبقرانی


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۴:کسی را چو من دوستگان می چه باید؟ - که دل شاد دارد بهر دوستگانی


  18. عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - در مدح سلطان محمود غزنوی:چو آفرید بتا روی تو ز دوده خدای - مجوی فتنه و روی ز دوده را مزدای


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۰:سپید برف برآمد به کوهسار سیاه - و چون درونه شد آن سرو بوستان آرای


  19. عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۳۰:آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر - ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر


    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر - ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر


  20. عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۳۶:گفتم صنما پیشۀ تو ؟ گفت : ستم - گفتم نگری به غَمگِنان ؟ گفتا : کم

    عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۴۵:گفتم که چه نامی ای پسر ؟ گفتا : غم - گفتم نگری بعاشقان ؟ گفتا : کم


    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:واجب نبود به کس بر، افضال و کرم - واجب باشد هر آینه شکر نعم


  21. عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۴۸:دیدار بدل فروخت نفروخت گران - بوسه با جان فروشد و هست ارزان


    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳:در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان - از گریهٔ خونین مژه‌ام شد مرجان

    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:دیدار به دل فروخت، نفروخت گران - بوسه به روان فروشد و هست ارزان

    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:رویت دریای حسن و لعلت مرجان - زلفت عنبر، صدف دهن، در دندان


  22. عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۵۲:آمد به سمرقند شه از رغم عدو - اینک ملک مشرق بدخواهش کو


    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ای از گل سرخ، رنگ بربوده و بو - رنگ از پی رخ ربوده، بو از پی مو


  23. عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۶۷:شمشاد قد و نوش لب و عاج بری - سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری

    عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۷۷:از حور بتی چون تو نزاید پسری - چون سنگ دلی داری و گون سیم بری ؟


    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:دل سیر نگرددت ز بیدادگری - چشم آب نگرددت، چو در من نگری


  24. عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۵:مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد - عاشق شود کسیکه بروی تو بنگرد


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۱:چون بچهٔ کبوتر منقار سخت کرد - هموار کرد پرّ و بیوکند مویِ زرد،


  25. عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۸:دل و دامن تنور کرد و غدیر - سرو و لاله کناغ کرد و زریر


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۳:وقت شبگیر بانگ نالهٔ زیر - خوشتر آید به گوشم از تکبیر


  26. عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۹۰:ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ - پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ


    رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:در جستن آن نگار پر کینه و جنگ - گشتیم سراپای جهان با دل تنگ


  27. عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۵:ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی - هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۷:ای بر همه میران جهان یافته شاهی - می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی


  28. عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۷:ز زلف تو برده ست شبوّی بوی - ازو گشت پر مشک مشکوی و کوی

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۹۴:چنان دان که این هیکل از پهلوی - بود نام بتخانه ار بشنوی


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۰:جوان چون بدید آن نگاریده روی - به سان دو زنجیر مرغول موی

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۱:به خنیاگری نغز آورد روی - که: چیزی که دل خوش کند، آن بگوی


  29. عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۴۲:فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی - بدین زره ببری و بدان ز ره ببری


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۹:مشوشست دلم از کرشمهٔ سلمی - چنان که خاطر مجنون ز طرهٔ لیلی


  30. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۵:بود مرد آرمده در بند سخت - چو جنبنده گردد شود نیکبخت

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۱۲:بصد جای تخم اندر افکند سخت - بتندید شاخ برآور درخت


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۵:گرفت آب کاشه ز سرمای سخت - چو زرین ورق گشت برگ درخت


  31. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۱۵:مرا هرچه ملک و سپاهست و گنج - همی زان تست و ترا زوست خنج


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۷:چو گشت آن پریروی بیمار غنج - ببرید دل زین سرای سپنج


  32. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۱۸:برو جست عذرا چو شیر نژند - بزد دست و چشم ادانوش کند

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۲۷:پریچهرگان رزم را دلپسند - بپولاد پوشیده چینی پرند


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۱۴:ببادافره جاودان کردمند - به دوزخ بماند روانش نژند


  33. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۵۵:نیابد همی کوهکان سیم پاک - بکان اندرون گوهرش گشته خاک

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۵۶:به پیشش بغلتید وامق بخاک - ز خون دلش خاک همرنگ لاک

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۵۷:همی گفت و پیچید بر خشک خاک - ز خون دلش خاک همرنگ لاک

    عنصری » اشعار منسوب » شمارهٔ ۱۱:بگویش که من نامه‌ای نغزناک - فراز آوریدستم از مغز پاک


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۲:تن از خوی پر آب و دهان پر ز خاک - زبان گشته از تشنگی چاک چاک


  34. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۵۸:همانگه سپاه اندر آمد بجنگ - سپه همچو دریا و دریا چو گنگ

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۵۹:ابا ویژگان ماند وامق بجنگ - نه روی گریز و نه جای درنگ

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۰:بتندید عذرا چو مردان جنگ - ترنجید بر بارگی تنگ تنگ


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۹:می لعل پیش آر و پیش من آی - به یک دست جام و به یک دست چنگ

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۳:فگندند بر لاد پر نیخ سنگ - نکردند در کار موبد درنگ


  35. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۴:سپه پهلوان بود با شاه جم - بخّم اندرون شاد و خرّم ببم

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۷:هزاران بدش اندرون طاق و خم - به بجکم درش نقش باغ ارم


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۵:دو جوی روان از دهانش ز خلم - دو خرمن زده بر دو چشمش ز خیم

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۶:بهارست همواره هر روزیم - به منکر فراوان، به معروف کم

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۲۷:مکن خویشتن از ره راست گم - که خود را به دوزخ بری بافدم


  36. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۵:بر آن راهداران جوینده کام - یکی مهتری بد دیانوش نام

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۶:یکی تیز پائی و دانوش نام - گذشته برو بر بسی کام و دام

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۷۱:یکی دوستش بود توفان بنام - بسی آزموده بنا کام و کام

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۷۲:زن بد کنش معشقولیه نام - نبودش جز از بد دگر هیچ کام


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۲:دریغ آن که گرد کرد با رنج - کزو نیست بهر من جز سوتام


  37. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۷۷:جزیره یکی بد بیونان زمین - کروتیس بدنام [و] شهری گزین

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۷۹:کسی کرد نتوان ز زهر انگبین - نسازد ز ریکاشه کس پوستین


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱۰:بسی خسرو نامور پیش ازین - شدستند زی ساری و ساریان


  38. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۹۵:لب بخت پیروز را خنده ای - مرا نیز مرو ای فرخنده ای


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۶:لب بخت پیروز را خنده ای - مرا نیز مروای فرخنده ای


  39. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳:شاه غزنین چو نزد او بگذشت - چون دویزه بگردش اندر گشت

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶:مرورا گشت گردن و سر و پشت - سر بسر کوفته بکاج و بمشت

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۲:سرد آهش چو زنگیانی زشت - که ببیزند خردۀ انگشت


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱:تا سمو سر برآورید از دشت - گشت زنگار گون همه لب کشت

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۳:زرع و ذرع از بهار شد چو بهشت - زرع کشتست و ذرع گوشهٔ کشت


  40. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۴:آن صنم را ز گاز و ز نشکنج - تن بنفشه شد و دو لب نارنج


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:مهر مفگن برین سرای سپنج - کین جهان پاک بازیی نیرنج


  41. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۱۸:از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد - کوه یر نوف شد هوا پر گرد


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۴:اشتر گرسنه کسیمه برد - کی شکوهد ز خار؟ چیره خورد


  42. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۳:بر سر باد تند و موج بلند - تا بیک آبخوستشان افکند


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۶:دیوه هر چند کابرشم بکند - هرچه آن بیشتر به خویش تند


  43. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۷:با درفش ار تپانچه خواهی زد - باز گردد بتو هر آینه بد


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴۰:بخت و دولت چو پیشکار تواند - نصرة و فتح پیشیار تو باد


  44. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۴:بارگی خواست شاد بهر شکار - بر نشست و بشد بدیدن شار


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴ - بر رخش «زلف» عاشق است چو من:بر رخش زلف عاشق است چو من - لاجرم همچو منش نیست قرار

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۸:دور ماند از سرای خویش و تبار - نسری ساخت بر سر کهسار


  45. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۶:گفتم این و گریختم ز عسس - شاه شطرنج را نگیرد کس


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۲:گر نه بدبختمی، مراکه فگند؟ - به یکی جاف جاف زود غرس

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۹:گرچه نامردمست آن ناکس - نشود سیر ازو دلم یرگس


  46. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۸:شد مژه گرد چشم او ز آتش - نیش [و] دندان کژدم و کربش


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷۳:بت، اگرچه لطیف دارد نقش - نزد رخسارهٔ تو هست خراش

    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱۲:آن که از این سخن شنید ارزش - باز پیش آر، تا کند پژهش


  47. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۳:تبنک را چو کژ نهی بیشک - ریخته کژ برآید از تنبک


    رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۶:ای لک، ار ناز خواهی و نعمت - گرد درگاه او کنی لک و پک


  48. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۷:از گهر گرد کردن بفخم - نه گهر چید هیچکس نه درم


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱۷:از تو خالی نگارخانهٔ جم - فرش دیبا فگنده بر بجکم


  49. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۹:تیره بر چرخ راه کاهکشان - همچو گیسوی زنگیان بنشان


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۱:باد بر تو مبارک و خنشان - جشن نوروز و گوسپند کشان


  50. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۵۲:مرد ملاح تیز اندک رو - راند بر باد کشتی اندر ژو


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۳:چون نهاد او پهند را نیکو - قید شد در پهند او آهو


  51. عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶۰:کار زرگر به زر شود بر راه - زر به زرگر سپار و کار بخواه

    عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶۱:بندیان داشت بی زوار و پناه - برد با خویشتن بجمله براه


    رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۵:از شبستان ببشکم آمد شاه - گشت بشکم ز دلبران چون ماه


  52. عنصری » اشعار منسوب » شمارهٔ ۱:جز بمادندر نماند این جهان کینه جوی - با پسندر کینه دارد همچو با دختند را


    رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵:جز به مادندر نماند این جهان گربه‌روی - با پسندر کینه دارد همچو بادختندرا