گنجور

 
عنصری

آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر

ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر

دادمش دو بوسه. بر کجا؟ بر لب تر

لب بد؟ نه. چه بد؟ عقیق. چون بد؟ چو شکر

 
 
 
زبان با ترانه
منتسب به هر دو سخنور
رودکی

آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر

ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر

عنصری

همین شعر » بیت ۱

آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر

ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر

رودکی

آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر

ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر

دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر

لب بُد؟ نه، چه بُد؟ عقیق، چون بُد؟ چو شکر

ابوالعلاء شوشتری

می‌گفت به دندان بتم عقد درر

من همچو توام خوشاب و پاکیزه کهر

خندان‌خندان به زیر لب گفت : خموش

بر‌بسته دگر باشد و بر‌رسته دگر

ابوسعید ابوالخیر

یا رب به دو نور دیدهٔ پیغمبر

یعنی بدو شمع دودمان حیدر

بر حال من از عین عنایت بنگر

دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر

فرخی سیستانی

گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر

دل تافته گشتی و گران کردی سر

از بهر سه بوسه ای بت بوسه شمر

چو گاو به چرمگر، به من در منگر

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
خواجه عبدالله انصاری

لولا شقاوة جدی ما عرفتکم

ان الشقی الذی یشقی بمن غروا

الی اللّه کل الامر فی الخلق کله

ولیس الی المخلوق شیء من الامر

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه