شماره ۱ - در توحید حضرت باری تعالی عز اسمه: ای نام تو تاج سر هر نامه که خوانند
شماره ۲ - در نعت سیدالمرسلین فرماید: مرا چو بحر لب خشک و دیده تر باشد
شماره ۳ - در نعت نبی اکرم فرماید: ای ز تأیید ازل نقد امانت را امین
شماره ۴ - در مدح امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا: صبح درآمد ز دلو یوسف زرین رسن
شماره ۵ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: همی دهند بشارت مبشران صبا
شماره ۶ - در مدح مولانا قاضی شمس الدین: صبحدم مژده وصل تو همیداد صبا
شماره ۷ - در مدح یکی از بزرگان سروده است: صبا آراست از گل بوستان را
شماره ۸ - در مدح جلالالدین هوشنگ گوید: قد تو داد به باد آبروی طوبی را
شماره ۹ - در مدح خواجه عبیدالله وزیر و صاحبدیوان: ز آفتاب رخ تست بر دل من تاب
شماره ۱۰ - در مدح خواجه حسن قاضی دمشق: گر باده نیست میخورم از خون دل شراب
شماره ۱۱ - در مدح شیخ صفیالدین اردبیلی گوید: میرود قافله عمر رفیقان به شتاب
شماره ۱۲ - در مدح شیخ شهابالدین گوید: ای زلف و عارض تو با هم چو روز در شب
شماره ۱۳ - در مدح تاجالدین قاضی شیخ علی گوید: زهی بنا که جناب تو قبله فضلاست
شماره ۱۴ - در مدح جلالالدین هوشنگ: گل از نشاط به صد برگ مجلسی آراست
شماره ۱۵ - در موعظه و پند: درویش را که ملک قناعت مسلم است
شماره ۱۶ - در مدح قاضی شیخ علی گوید: مرا چو زلف بتان خاطر پریشانست
شماره ۱۷ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه گوید: سواد سنبل او بر بیاض یاسمن است
شماره ۱۸ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: بر آفتاب روی تو تا دیده عاشق است
شماره ۱۹ - در مدح یکی از پادشاهان: یا رب این عید مبارک چو همایون قدم است
شماره ۲۰ - در مدح یکی از مشایخ و بزرگان زمان خود: دلا کسی که مقید به قید خویشتن است
شماره ۲۱ - تفاخر و تعریف از خود گوید: دیوانهام وین عقل کل طفل دبستان من است
شماره ۲۲ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: خدای خواست که بدهد جهانیان را داد
شماره ۲۳ - در موعظه و بی اعتباری دنیا: ایزد اساس قصر بقا بر فنا نهاد
شماره ۲۴ - در مدح مجدالدین صدر: میزند خوش نفس باد صبا جان دارد
شماره ۲۵ - در وصف طبیعت: صبا افتان و خیزان گرد گل بسیار میگردد
شماره ۲۶ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: اگر نقاب شب از روی مه براندازد
شماره ۲۷ - در مدح یکی از بزرگان و خواجگان و درخواست عبا: لطافت تو به آب خضر بقا بخش
شماره ۲۸ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: ماه روز افزون من چون مهر خنجر میکشد
شماره ۲۹ - در مدح خواجه عبیدالله وزیر: خوش است عید از آن خوشتر اینکه یار آمد
شماره ۳۰ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: به دل رسید بشارت که دلستان آمد
شماره ۳۱ - در مدح سلطان اویس: کعبتین روز و شب در طاق اخضر کردهاند
شماره ۳۲ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: رسید مژده دولت یار میآید
شماره ۳۳ - در مدح امیرزاده محمد: خط غباری نوشت حسن تو بر خد
شماره ۳۴ - در مدح محمد شاه غازی معزالدین ملک حسین کرت: ای آفتاب حسن به دوران روزگار
شماره ۳۵ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: چو چشم مست تو بیمار گشتهام ز خمار
شماره ۳۶ - در لغز و مدح سلطان اسکندر: چه ماهی است که او را بود بر آب گذر
شماره ۳۷ - در مدح خواجه علی وزیر: پیام گل سوی بلبل رساند باد سحر
شماره ۳۸ - در تهنیت عید و مدح شاه ابوالمعالی: صباح عید و نسیم بهار جان پرور
شماره ۳۹ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: ای چو خورشیدت ندیده دیده انجم نظیر
شماره ۴۰ - در مدح خواجه عوض شاه وزیر: ترک چشمت دو کمان دارد و ترکش پر تیر
شماره ۴۱ - در مدح خواجه ناصرالدین و حسب حال خود هنگام عزیمت به زیارت مکه: مطربا بر سر راهیم به آهنگ حجاز
شماره ۴۲ - در مدح خواجه شیخ: دوش چون در تشت خون پنهان شد این زرینه تاس
شماره ۴۳ - در مدح خواجه خلیل: ای رفته و باز آمده از ارض مقدس
شماره ۴۴ - در مدح یکی از بزرگان صاحب علم و با نفوذ: نماز شام که بر وفق رأی بطلمیوس
شماره ۴۵ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: صباح عید که برخاست عزم میدانش
شماره ۴۶ - در مدح غیاثالدین خواجه شیخ: به توفیق یزدان و یاری طالع
شماره ۴۷ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: چو زهره ماه مغنی به ساز دف در چنگ
شماره ۴۸ - در مدح معزالدین ملک حسین پادشاه: نشست خسرو گردون به بارگاه حمل
شماره ۴۹ - در مدح سلطان اسکندر: سحر ز خون شب بریخت می در جام
شماره ۵۰ - در مدح خواجه عبیدالله وزیر و صاحبدیوان: درد سر دارم از خمار مدام
شماره ۵۱ - در مدح قاضی جلالالدین: طلوع کوکب اقبال اسلام
شماره ۵۲ - در مدح محمد شاه: صبح روش رخ نمود از پرده تاریک شام
شماره ۵۳ - در مدح سلطان عزالدین محمد شاه ثانی: از صدق میزنم به مهرت چو صبح دم
شماره ۵۴ - در مفاخرت و مباهات و تعریف از خود گوید: آفرین بر من که من از آفرینش برترم
شماره ۵۵ - در مدح وزیر و صاحبدیوان خواجه عبیدالله: چو یاد خط تو بگذشت بر زبان قلم
شماره ۵۶ - تحیتنامهایست که از شام به بخارا میفرستد: صبا تحیت بلبل به گلستان برسان
شماره ۵۷ - در وصف پائیز و مدح امیر شرفالدین محمد و یادی از بخارا: صباغ ماه از خم نیلی آسمان
شماره ۵۸ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: نماز شام که از دور چرخ روئین تن
شماره ۵۹ - در مدح سلطان اسکندر خان: بر جناب سفر به وجه حسن
شماره ۶۰ - در مدح خواجه جلالالدین که یکی از بزرگان و عالمان بوده است: تنم چو ذره خاک است و دل چون قطره خون
شماره ۶۱ - در مدح امیر اعظم امیر محمود خلدالله دولته: ز زلف تو به خطا گر صبا برد یک چین
شماره ۶۲ - در وصف بنای جلالالدین هوشنگ شاه: زهی بنای مبارک اساس متین
شماره ۶۳ - در مدح اوحدالدین: سحرگه قضا همچو انگشترین
شماره ۶۴ - در مدح سلطان شیخ اویس: طراوتی ست زمین را ز فر فروردین
شماره ۶۵ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: حبذا رفتن و باز آمدن موکب شاه
شماره ۶۶ - در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: ز مهر روی تو نوریست بر دلم چون ماه
شماره ۶۷ - در مدح سلطان اعظم جلالالدین شیخ حسین ایلکانی: دوش چون آفتاب روشن رای
شماره ۶۸ - در مدح خواجه شمسالدین قاضی: نماز شام که باران رحمت باری
شماره ۶۹ - در مدح جلالالدین وزیر: صباحت خبر باد ای یار شامی
شماره ۷۰ - در مدح یکی از شیوخ و قاضیان: دل بری از دلبران در دلبری
شماره ۷۱ - در تفاخر و تعریف از خود: ملک سخن مراست که آمد به داوری
شماره ۷۲ - در مدح مولا شمسالدین وزیر و حسب حال خود: گر من به قرب جستن روی تو چستمی