صبح روش رخ نمود از پردهٔ تاریک شام
آفتاب ملک بیرون آمد از ظل غمام
مملکت را گر چه نقصان بود چون مه در محاق
منت ایزد را که از مهر منور شد تمام
ماه اوج نصرت و خورشید گردون ظفر
سوی برج خویش آمد با هزاران احترام
داور اعظم محمد شاه کز بهر شرف
خسرو گردون رکاب او ببوسید چون غلام
آنکه دارد تا ابد از لطف و تائید ازل
چون علی جود و شجاعت، چون محمد خلق و نام
مهر جوزا منطقه، برجیس کیوان اقتدار
ماه انجم لشکر شب پرچم گردون خیام
بر فلک از برق تیغش برده هفت اورنگ رنگ
بر سپهر از سهم تیر او شده بهرام رام
چاکرانش استران را از مه نو کرده نعل
بندگانش از مجره کرده اسبان را ستام
آستانش گر به کیوان عقل نسبت کرد دوش
آسمان گفتا ندانم این کدام است، آن کدام
از زمین چون نعل اسب او بر انگیزد غبار
بر فلک جرم زمین را عنبرین گردد مشام
هر که اندر مدح غیر او کند سحر حلال
همچو سحر اندر شریعت خصلتی باشد حرام
ای سرافرازی که خاک پای تو در مرتبه
بر فراز ذروهٔ افلاک مییابد مقام
گر ز بحر دست تو فایض نگشتی قطرهای
خون فشاندی ابر بر جای لآلی از مسام
شیر آز از خوان تو گر ریزهای یابد چو مور
سیر گردد تا ابد بیرون نیاید از کنام
داشت یک ذره سکندر آتش قهرت به تیغ
خضر را یک قطره بود از آب لطف تو به جام
بس بود تیغ گهروار تو سد آهنین
گر به دفع فتنهٔ یاجوج بنمائی قیام
آن زمان کز گرد لشکر آسمان گردد زمین
سیل خون بارد به جای آب از ابر حسام
لعل یمگانی شود پیکان ز خود صفدران
پر دلان را زر شود رخسار همچون سیم خام
خار و خارا پوشد از خون بداندیشت لیاس
دیو و دد یابد ز اجزای حسود تو طعام
در میان بحر خون بدخواه تو بی دست و پا
گر گریزد همچو ماهی درع او گردد چو دام
تیغ را در کار دشمن کن که آسایش مباد
این یکی را در جهان و آن دگر را در نیام
گر شنیدی ضرب شمشیرت که شد ضربالمثل
بازگشتی از صلابت رستم اندر صلب سام
ابلق ایام کو سر میکشد از توسنی
از تو رایض گشت اگر چه بود وقتی بدلگام
ملک بود اندر دهان شیر و کام اژدها
تو برآوردی به مردی تا ابد بادت به کام
گفتهام شعری چو سلک دُر اگر آری به گوش
منتظم احوال گردم، شعر من یابد نظام
تا مرا روزی رسد از مهر تو نوری به دل
چون فلک گشتم میان موج خون در صبح و شام
هست الطاف شما در حق ما رسم قدیم
مانده همچون مملکت موروث آبای کرام
گر تو از عین عنایت بر من اندازی نظر
بندهٔ مخصوص گردد داخل انعام عام
تا عظامی از سلف ماند به گیتی یادگار
تا میان خلق مشهور است اسلاف عظام
تو خلف باش از سلف جاوید در عز و شرف
هم مرادت مستقیم و هم سعادت مستدام
از دعا و ختم دیدم دولت دیدار تو
بر دعایت باد ختم شعر ناصر والسلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف صبح و طلوع آفتاب میپردازد که از تاریکی شب رهایی مییابد و مملکت را روشن میکند. شاعر با ستایش از پادشاه محمد شاه، او را همچون خورشید و ماه توصیف میکند و به قدرت و شجاعت او اشاره میکند. همچنین، شاعر از قدرت و بزرگی افرادی چون علی و محمد یاد میکند و به وفور نعمتها و لطف خداوند بر پادشاه اشاره دارد. در ادامه، شاعری از پیروزیهای او و آثارش بر زمین و آسمان صحبت میکند، و با توصیف نبردها و خطرات، از قدرت پادشاه در مقابله با دشمنان سخن میگوید. سرانجام، عواطف خود را از دعا و آرزوی موفقیت برای پادشاه به تصویر میکشد و خواستار برکت و موفقیت برای او میشود.
هوش مصنوعی: صبح که شد، چهرهٔ زیبایش از پس ابرهای تیرهٔ شب نمایان شد و آفتاب همانند پادشاهی از سایهٔ ابرها بیرون آمد.
هوش مصنوعی: کشور اگرچه نقص و کمبودهایی دارد، اما مانند ماهی که در زمان محاق کم نور است، امید خداوند وجود دارد که از محبت او، همه چیز به کمال برسد.
هوش مصنوعی: ماه به اوج پیروزی رسیده و خورشید در مسیر پیروزی خود به سمت جایگاه خود با احترام فراوان نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: محمد شاه، داور بزرگ، به خاطر عظمت و شرف پادشاهی، رکاب خسرو آسمان را چون یک خدمتکار بوسید.
هوش مصنوعی: کسی که همواره از رحمت و تأیید الهی برخوردار است، مانند علی است که بخشش و شجاعت دارد و مانند محمد که دارای خلق و نام نیکوست.
هوش مصنوعی: در منطقه جوزا، ستارهی برجیس بر فراز آسمان درخشان است و سیاره کیوان به عنوان نمادی از قدرت ماه در لشکر شب به انتظار نشسته است. پرچم آسمان، نشاندهندهی آرزوها و امیدهای خیام است.
هوش مصنوعی: در آسمان به خاطر درخشش تیغش، رنگهای هفت کواکب تغییر کرده و به خاطر تیر او، سیاره بهرام آرام و قرار یافته است.
هوش مصنوعی: خدمتگزاران او مانند اسبهای ناز پرورش یافتهاند و در زمان نو به خوبی آماده میشوند. نعلهای بندگانش نیز از چنان کیفیتی برخوردارند که میتواند اسبها را به خوبی مدیریت کند.
هوش مصنوعی: اگر کسی شب در آستانه عقل بایستد و به کیوان (ستارهای در آسمان) اشاره کند، آسمان میگوید که نمیداند کدام یک از اینها چیست و کدام یک از آنها.
هوش مصنوعی: وقتی که نعل اسبش از زمین بلند میشود، غبار آن به آسمان میرود و بوی خوش همچون عنبر به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: هر کس که در ستایش دیگری غیر از او سخن بگوید، همانند سحر کردن در دین، عملی نادرست و ناپسند است.
هوش مصنوعی: ای بلندمرتبهای که خاک پای تو در بالاترین درجات آسمانها نیز ارج و مقام دارد.
هوش مصنوعی: اگر از دریا به دستت چیزی نرسید، ابر اشکهایی را ریخت که مانند دانههای درخشان مروارید در دل خاک نشستهاند.
هوش مصنوعی: اگر شیر گرسنهای از سفرهات حتی یک تکه کوچک بیابد، مانند موری که سیر میشود، تا همیشه راضی و سیر خواهد ماند و دیگر از لانهاش خارج نخواهد شد.
هوش مصنوعی: قدرت و شدت خشم سکندر از آتش بیشتر بود، اما در مقابل، قطرهای از رحمت و لطف تو به قدری ارزشمند است که میتواند همه آن خشم را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی با قدرت و استواری تو، در برابر مشکلات و فتنهها قامت برافرازی، کافی است تا مخالفان را با ارادهات ریشهکن کنی.
هوش مصنوعی: زمانی خواهد آمد که به جای بارش آب از ابرها، سیل خون بر زمین برخواهد خاست و این واقعه ناشی از لشکری است که از آسمان به سوی زمین میآید.
هوش مصنوعی: گویی لعل یمگانی (جواهر گرانبها) تبدیل به تیر میشود و دلیران شجاع را زینت میبخشد. چهره آنان همچون نقرهای درخشان میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که بداندیش و حسود است، به عذاب و رنج مبتلا میشود و در نهایت، خود را دچار مشکلاتی میکند که ناشی از رفتار بدش است. او با درشتی و زشتیهای روح خود، دچار عواقب منفی خواهد شد. در واقع، حسادت و بدگویی باعث میشود که فرد به وضعیت نامناسبی دچار شود.
هوش مصنوعی: اگر کسی در میان دریای خون به دنبال تو باشد و بیهیچ استعدادی بخواهد فرار کند، مانند ماهی میگریزد و در نهایت به دام خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: تلاش کن که از قدرت و نفرت خود به نفع مقابله با دشمن استفاده کنی، زیرا در این دنیا، آسایش و آرامش برای کسی محقق نخواهد شد و هر فردی باید با چالشهایش روبرو شود.
هوش مصنوعی: اگر شنیدی که صدای ضربه شمشیرت مانند ضربالمثل شده، بدان که به استحکام رستم در نهاد سام بازگشتهای.
هوش مصنوعی: روزهای مختلفی که همچون اسبی سرکش و بیقرار از زیر پای تو میگذرد، اگرچه زمانی برایت عوض شده است، اما به یاد میآورد که زندگی همیشه پر از تغییرات و نوسانات است.
هوش مصنوعی: در زمانی که قدرت و اختیار به دست تو بود، مانند شیر قوی و حکیم عمل کردی و از طمع و فریب دوری کردی. حالا تا همیشه در زندگیات به خوشبختی و کامیابی دست پیدا کن.
هوش مصنوعی: اگر شعری زیبا و با کیفیت همانند مروارید به گوش کسی برسد که مرتب و منظم است، شعر من نیز نظم و ترتیب خواهد یافت.
هوش مصنوعی: منتظر آن روز هستم که از عشق تو نوری به دل من بتابد. در این حال، مثل آسمان در میان امواج خون در صبح و شام غرق معانی مختلف و پیچیده هستم.
هوش مصنوعی: محبتهای شما نسبت به ما، مانند سنتی قدیمی باقی مانده است، درست مانند ارثی که از پدران بزرگوارمان به ما رسیده.
هوش مصنوعی: اگر نظر لطف تو به من بیفتد، من به یکی از بندگان ویژه تو تبدیل میشوم و تحت حمایت عموم قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که یادگاری از نیاکان بزرگ در دنیا باقی بماند، اسلاف بزرگ در میان مردم معروف خواهند بود.
هوش مصنوعی: تو باید از نیاکان جاودانهات بهتر و بزرگتر باشی، در عظمت و شرافت؛ هم هدف تو بهراستی مشخص باشد و هم سعادتت پایدار و همیشگی.
هوش مصنوعی: من از دعا و ختم به این نتیجه رسیدم که دولت و کامیابی در دیدار توست. بر دعایت باد و پایان این شعر به ناصر رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.