گنجور

 
صفای اصفهانی حافظ

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها صفای اصفهانی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:


  1. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶

    صفای اصفهانی (بیت ۷): امید عفو منست از خدای جرم خودی - »که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست «

    حافظ (بیت ۶): مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن - که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳:بغیر خاک سر کوی دل پناهی نیست - بجز گدای در فقر پادشاهی نیست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:جز آستان توام در جهان پناهی نیست - سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست


  2. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵:رسید دست من از عشق دل بدولت دوست - که این خرابه بی حد و وصف خانه اوست

    صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹:اگر ندیدی دریا که جای اندر جوست - بمن نگر که دلم جوی آب رحمت اوست

    صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴:نشین بچشم من از خاک رهگذر ایدوست - تو سرو نازی و ماء/وای سر و بر لب جوست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:سرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرت دوست - که هر چه بر سرِ ما می‌رود ارادتِ اوست


  3. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵:آمد از میکده بیرون پسری جام به دست - طره اش غالیه افشان و لبش باده پرست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست - که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز الست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست - پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست


  4. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶:سالها بود دلم آینه روی تو بود - خانه آئینه دل از خم ابروی تو بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود - تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود


  5. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸:مرا دلی‌ست که جان را به سر چه‌ها آورد - دهم بباد که پیغام آشنا آورد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد - که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟


  6. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹:جهان و هر چه در او هست پیش مردمِ راد - بوَد بساط سلیمان که هست در کف باد


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزل‌سرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری، بهشت از یاد

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۱۸ - در اصل از آن عبدالمجید تبریزی شاعر پیشکسوت حافظ:اگر ز کوی تو بویی به من رساند باد - به مژده جان و جهان را به باد خواهم داد


  7. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲:گر آفتاب فقر و فنا جلوه‌گر شود - شام فراق خاک‌نشینان سحر شود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود - وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۲:عشقت نه سرسری‌ست که از دل به در شود - مهرت نه عارضی‌ست که جای دگر شود


  8. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶:آمد و رفت ز سودائی خود یاد نکرد - نتوان گفت باین دل شده بیداد نکرد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:یاد باد آن که ز ما وقتِ سفر یاد نکرد - به وداعی دلِ غمدیدهٔ ما شاد نکرد


  9. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸:سحر ز هاتف غیبم بگوش هوش رسید - که آفتاب حقیقت ز پرده گشت پدید


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید - هِلال عید در ابرویِ یار باید دید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید - وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید


  10. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹:ای به لب آمده جان یار به بالین آمد - صبر کن وقت نثار من مسکین آمد


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:سَحَرم دولتِ بیدار به بالین آمد - گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد


  11. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸:هر که درویش در پیر مغان خواهد بود - کارفرمای دل و والی جان خواهد بود


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵:تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود - سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود - سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود


  12. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷:خط غبار تو بر روی چون تجلی طور - به درس عشق تو تفسیر کرده آیه نور


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۸۰:ز خواب مستی دوشین چو دیده بگشودم - سفیده‌دم که شدم محرم سرای سرور


  13. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:باز آی که از غیر تو پرداخته‌ام دل - ای سِرّ تو را سینهٔ سودازده منزل


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:دارایِ جهان نصرتِ دین خسروِ کامل - یَحیَی بنِ مُظَفَّر مَلِکِ عالمِ عادل

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۷۲:ای برده دلم را تو بدین شکل و شمایل - پروای کست نیست جهانی به تو مایل


  14. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴:بدل نه تاب که تا درد عشق چاره کنم - بتن نه جامه که از دست درد پاره کنم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰:به عزمِ توبه سحر گفتم استخاره کُنم - بهارِ توبه‌شکن می‌رسد چه چاره کُنم؟


  15. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰:عشقم چنان ربود که از جان و از تنم - در حیرتم که پرتو عشقست یا منم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:چِل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم - کز چاکرانِ پیرِ مُغان کمترین منم


  16. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴:ز مغز و پوست برون رفته تا به دوست رسیدم - به جان دوست که از هر چه غیر اوست بریدم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:خیالِ نقشِ تو در کارگاهِ دیده کشیدم - به صورتِ تو نگاری ندیدم و نشنیدم


  17. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵:پورا بسلطنت رسی این پند گوش کن - تاج سر از غبار در می‌فروش کن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۸:ای نور چشم من سخنی هست گوش کن - چون ساغرت پُر است بنوشان و نوش کن


  18. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶:دور عشقست گر ای نطقه دل خون باشی - به ازانست کزین دایره بیرون باشی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۸:ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی - بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی


  19. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹:بکوی دوست نه جانیست راهبر نه تنی - کجاست رسته ز خویشی برون ز ما و منی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دو منی - فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی


  20. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰:در ارض سما نبود آن دلبر هر جائی - منزل نکند الا در سینه سودائی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی - دل بی‌ تو به جان آمد وقت است که بازآیی


  21. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - فی المعارف و الحکم:کسیکه خلق هدایش دهد هوای خدا - همانکسست که برد بتیغ حلق هوی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می - علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی


  22. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - وله ایضا:شب قدر ما آنزلف چنو شام سیاست - روز را گر بودی قدر ز قدر شب ماست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست - می ز خُم‌خانه به‌جوش آمد و می‌باید خواست


  23. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در تهنیت عید مولود ناصر الدینشاه:یکی مراست به مشکوی از سعادت حال - بتی چهارده ماه و مهی چهارده سال


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال


  24. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در حکمت و موعظه و نکوهش اهل دنیا فرموده است:بیان حکمت الصوم لیست سر سخن - سپس که روزه مریم گرفته بودم من


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طرب‌انگیز گشت و توبه‌شکن - به شادی رخِ گل بیخ غم ز دل بر کن


  25. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در معرفت و حکم و منقبت شاه اولیاء علی مرتضی صلواه الله والسلامه علیه گوید:آمد دم سپید دم آن ماه لشکری - تابنده تر بروی ز خورشید خاوری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری


  26. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲:من بنده تو پادشاه پاینده بذات - ای ذات مقدس تو سلطان صفات


    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات


  27. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶:پوشیده ز حق نیست نه اکثر نه اقل - لم یفعل ان لم یشان ان شاء فعل


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۰۵ - رباعی:هرگز نکنم سوز تو ای شمع چگل - پیدا من اگر چه هست کار مشکل


  28. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰:ای بنده طاعت تو مسرور از تو - در چشم و دل اهل صفا نور از تو

    صفای اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱:ای نور سما و جلوه طور از تو - در چشم و دل و دماغ من نور از تو


    حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:ای شَرم‌زده غنچه‌ی مَستور از تو - حیران و خِجِل، نرگسِ مَخمور از تو


  29. صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۷ - سؤال سوم:چه باشد سر یوم حشر رحمن - مگر بیرون بود از حشر انسان


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹:چو گل هر دم به بویت جامه در تن - کنم چاک از گریبان تا به دامن