سرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرت دوست
که هر چه بر سرِ ما میرود ارادتِ اوست
نظیرِ دوست ندیدم اگر چه از مَه و مِهر
نهادم آینهها در مقابلِ رخِ دوست
صبا ز حالِ دلِ تنگِ ما چه شرح دهد؟
که چون شِکَنجِ ورقهایِ غنچه تو بر توست
نه من سَبوکش این دیرِ رندسوزم و بس
بسا سَرا که در این کارخانه سنگ و سبوست
مگر تو شانه زدی زلفِ عنبرافشان را؟
که بادْ غالیهسا گشت و خاکْ عنبربوست
نثارِ رویِ تو هر برگِ گل که در چمن است
فدای قَدِّ تو هر سروبُن که بر لبِ جوست
زبانِ ناطقه در وصفِ شوق نالان است
چه جای کِلکِ بریدهزبانِ بیهُدهگوست؟
رخِ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت
چرا که حالِ نکو در قَفایِ فالِ نکوست
نه این زمان دلِ حافظ در آتشِ هوس است
که داغدار ازل همچو لالهٔ خودروست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
این غزل با عرض ارادت و تسلیم عاشق در برابر معشوق شروع میشود و شاعر میگوید که هرچه میل و خواست حضرت دوست باشد همان رخ خواهد داد. و سپس از برتری زیبایی یار نسبت به زیبایی خورشید و ماه میگوید و از غم دل خود میگوید که صبا نمیتواند آنرا حکایت و بازگو کند. شاعر سپس از «دیرِ رندسوز» عشق میگوید که بسیار سران را شکسته و مست و از خود بیخود کرده است و در ادامه عطر زلف یار را میشنود که صبا و خاک به او رساندهاند. و به وصف زیبایی معشوق میپردازد که رخ او از هر گل زیباتر و قد او از هر سرو، خوشتر است. و زبان و قلم را از وصف عشق خود به معشوق ناتوان میبیند و امیدوار است که روزگار خوبی به زودی برسد زیرا فالی نیکو یافته است. شاعر در پایان عشق خود را به داغ دل لاله تشبیه کرده که از روز ازل اینچنین نقش بستهاست.
سر و غرور ما بر درگاه و آستان حضرت دوست فرود آید و تسلیم است چون هرچه میرود و رخ میدهد میل و خواست اوست.
همچون یار خود زیبا ندیدهام اگرچه ماه و خورشید را آینه روی دوست خود کردم.
صبا چگونه میتواند شرح حال ما را بازگوید وقتی که دل ما همچون غنچه در هم فرورفته و گلبرگهای آن بسته است.
فقط من در این دیر که بسیار زرنگها و رندها را اسیر خود کردهاست میخواره نیستم بسیار افراد و سرهاست که «سبوی سر» آنها بر سنگهای این دیر شکسته است.
گویا تو زلف و مویت را شانه زدهای که اینچنین نسیم، خوشعطر شده و خاک خوشبو شده است.
تکتک برگ گلهای زیبای چمن فدای رخ زیبای تو باد، و تکتک سروهای خوشقامت که بر لب جوی هستند فدای قد و بالای خوش تو.
وقتی که زبان (که گویاست) از وصف عشق، نالان و ناتوان شدهاست قلم زبانبریده چطور میتواند عشق را وصف کند. (تشبیهی است از اینرو که زبانه قلمنی را برای نوشتن میبرند)
چهره تو در خاطر و یاد من آمد پس بهآرزویم خواهم رسید زیرا بخت و حال مطلوب و سعادتبار از پی فال نکو و خوب میآید.
عشق و سوز دل حافظ مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه این سوز و داغ دل، ازلی است همچون داغ لاله صحرا.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بتا هلاک شود دوست در محبت دوست
که زندگانی او در هلاک بودن اوست
مرا جفا و وفای تو پیش یکسان است
که هر چه دوست پسندد به جای دوست نکوست
مرا و عشق تو گیتی به یک شکم زادهست
[...]
صباح بر سرم آمد خیالِ طلعتِ دوست
چنان نمود مثالم که خود معاینه اوست
خیال بین که مرا بر خیال میدارد
من آن نیام که بدانستمی خیال از دوست
چنان ز خویش برفتم که در تصرّفِ من
[...]
یکیست فاضل و دانا اصیل و پاک نسب
ولیک هیچ کسش در جهان ندارد دوست
یکیست ناکس و بد اصل و بد رگ و مردود
بهر کجا که رود صدهزارش نیکو گوست
سئوال کردم ازین سر ز پیر دانائی
[...]
درون، ز غیر بپرداز و ساز، خلوت دوست
که اوست، مغز حقیقت، برون از همه پوست
دویی میان تو و دوست هم ز توست، ار نی
به اتفاق دو عالم یکی است، با آن دوست
تو را نظر همگی بر خود است و آن هیچ است
[...]
فراغتیست مرا از جهان و هرچه در اوست
چه باک دارم از اندیشههای دشمن و دوست
مرا اگر چو سخن خلق در دهان گیرند
غریب نیست صدف دایماً پر از لولوست
کسی که از بد و نیک زمانه دست بشست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.