فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «به عمر مژده که عیش ابد نثار آمد» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «د» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱ - یک قصیده: چندی به غلط بتکده کردیم حرم را
شماره ۲ - این قصیده در مدح ابوالمنصور جهانگیر پادشاه در حین ملازمت ایشان در تعریف شکار گفته شده است: ترتیب کهن تازه شد آیین زمان را
شماره ۳ - مطلع دوم: ای خاک درت صندل سرگشته سران را
شماره ۴ - این قصیده در منقبت حضرت امام رضا علیه التحیته و الثنا و اشاره به قتل و غارت ساکنان مشهد مقدسه حضرت: چنان رسیدن دی سرد ساخت دنیی را
شماره ۵ - این قصیده در روز فرخ مولود صاحب زاده برخوردار میرزا ایرج بن عبدالرحیم خان و در مدح والده مخدره گفته شده: بر زمین آورده رحمت را دعای مستجاب
شماره ۶ - در صفت خانه ممدوح: این خانه گوشواره عرش مطهرست
شماره ۷ - این قصیده در وقت عزیمت مکه در احمدآباد گجرات در ایام فتح قلعه جونه در مدح نواب محمد عزیز اعظم خان کوکه وارد گردیده است: مژده در مژده فتح است و ظفر در ظفرست
شماره ۸ - این قصیده ایضا در استدعای صحت و بیان مدحت ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان گفته شده: مگر که صبح ز بالین آسمان برخاست
شماره ۹ - این قصیده در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان گفته شده: از سخن چون چاشنی بخشی به خوان تربیت
شماره ۱۰ - ایضا در مدح خان خانان بن بیرام خان واقعست: چو شمع سوز دلم عشق بر زبان انداخت
شماره ۱۱ - این قصیده در تعریف سریر ابوالمنصور نورالدین محمد شاهزاده سلیم گفته شده: بر تخت هند والی هندوستان نشست
شماره ۱۲ - این قصیده نیز بعد از معاودت مکه به احمدآباد گجرات در مدح شاهزاده همایون نژاد شاهزاده مراد گفته شده: پس از ادای طواف حج و رسوم عباد
شماره ۱۳ - ایضا در مدح صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان هنگامی که بیلغار از گجرات به دارالسلطنه اگره آمده بودند و اول مداحی و ملازمت این چاکر بوده گفته شده: به عمر مژده که عیش ابد نثار آمد
شماره ۱۴ - ایضا در مدح صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان بن بیرام خان واقعست: نوح را دیده من زورق طوفان گردد
شماره ۱۵ - یک قصیده: هرچه در معرض فنا باشد
شماره ۱۶ - در تولد یکی از دختران و مدح حضرت زهرا (ع): گذشت کوکبه ام از فلک که زهره برآمد
شماره ۱۷ - ایضا در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان واقعست: چنان ز دقتم اندیشه تنگ میدان شد
شماره ۱۸ - این قصیده در منقبت ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) بعد از قصیده وارد شده: مرغ خوش الحان دلم غوغای رضوان خوش نکرد
شماره ۱۹ - در مدح اکبرشاه: نوروز شد کلید درعیش نوبهار
شماره ۲۰ - ایضا در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان در عید فطر گفته شده: صبح عیدست که بر میکده بگشاید در
شماره ۲۱ - ایضا این قصیده در مدح ابوالمظفر جلال الدین هنگام فتح قلعه اسیر گفته شده: چو رو به برج شرف کرد آفتاب منیر
شماره ۲۲ - ایضا در مدح صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان در نوروز فرسی گفته شده است: ز سال و ماه نوم بیش رنجه شد دل تنگ
شماره ۲۳ - این قصیده درمدح ابوالمظفر جلال الدین اکبرپادشاه درحین سورفرزند همایون اونورالدین محمدشاه سلیم گفته شده: زمانه را پی تزیین سور شاه امسال
شماره ۲۴ - این قصیده ایضا بعد از معاودت مکه معظمه در احمدآباد گجرات در مدح نورنگ خان گفته شده: ز هند و مکه ام آورده بر در تو امل
شماره ۲۵ - و له ایضا نعت رسول اکرم (ص) و قصد ترک گجرات: هر شب بذیل صحبت جانان تن آورم
شماره ۲۶ - یک قصیده: نعت محمدی علم مغفرت کنم
شماره ۲۷ - یک قصیده: بحر پر لؤلؤ معانی را
شماره ۲۸ - ایضا در مدح ابوالمظفر جلال الدین اکبر پادشاه این قصیده بعد از قصیده سابق و در ملازمت کردن ثانی در عین ضعف و بیماری گفته شده: چو شمع صبحگهی جان دهم به بوی نسیم
شماره ۲۹ - ایضا این قصیده در مدح صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان واقعست اول مخلع به مطلع ثانی و آخر متوجه به مطلع اول مکرر بجایزه پسندیده معزز گردیده: روزی چو بازمانده ضعیفان ز کاروان
شماره ۳۰ - در مدح عبدالرحیم خان: بردار ای زمین کف حاجت بر آسمان
شماره ۳۱ - ایضا در منقبت امام هشتم: سیم و زر از بهر چیست وقف کرم داشتن
شماره ۳۲ - این قصیده در مدح عمدة الشعرای خلاق المعانی نادره دوران خواجه عالمیان خواجه حسین ثنایی گفته شده: گهر فروش شناسد ز در بها کردن
شماره ۳۳ - این قصیده در مرثیه صبیه و برادر دلبند این کمینه گفته شده: خون دشت کربلا می جوشد از مژگان من
شماره ۳۴ - ایضا این قصیده بعد از مراجعت مکه معظمه به هندوستان در نعت سیدالمرسلین مذیل به مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان فایض گردیده مطلع اول در تعریف بهار: او بخرامش چو سیل ما همه ویران او
شماره ۳۵ - مطلع دوم در صفت بهار: برزده فصل بهار سر ز گریبان او
شماره ۳۶ - مطلع سیوم در صفت شعر: شعر مسیح دلست معنی او جان او
شماره ۳۷ - مطلع چهارم در نعت سیدالمرسلین: وادی یثرب کجاست؟ آه ز حرمان او
شماره ۳۸ - در صفت بنای خانه ممدوح: بدر ناهید بزم کیوان جاه
شماره ۳۹ - این قصیده در تعریف چهره ابوالمنصور جهانگیر پادشاه گفته شده: روشن شود ز فر شهنشاه بارگاه
شماره ۴۰ - این قصیده در راه مکه معظمه بعد از غارت سارقان مذیل به مدح نواب محمد عزیز اعظم خان منظوم شده: کس به مشهد پروانه ام نماید راه
شماره ۴۱ - یک قصیده: ای جلالت خلوت از اغیار تنها ساخته
شماره ۴۲: نبی که معجز ماه دو پیکر آورده
شماره ۴۳ - این قصیده در ایام عزیمت مکه معظمه و وداع دوستان در نعت همان مقام علیه متبرکه مذیل به مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان گفته شده: ز هنر به خود نگنجم به خم می مغانی
شماره ۴۴ - یک قصیده: زنند باغ و بهارم صلای ویرانی
شماره ۴۵ - این قصیده بعد از قصیده سابق در راه مکه مشرفه در وصف همان مقام علیه متبرکه و نعت حضرت رسالت پناه محمد صلی الله علیه و آله و سلم مذیل به مدح عبدالرحیم خان بن بیرام خان گفته شده: برنیامد یک عزیز از مصر مردم پروری
شماره ۴۶ - ایضا در تعریف راوتی خاتم بندی بوالمنصور جهانگیر پادشاه گفته شده: بهشت شاه نشین بین که دل نشین بینی
شماره ۴۷ - ایضا این قصیده در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان واقع است: به کوه و دشت ندارم ز شوق گنجایی