بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: آفرینش را چو فتح الباب شد
بخش ۲ - ورود حضرت ابی عبدالله علیه السلام به زمین کربلا و خطبه آن حضرت در شب عاشورا و تفرق لشگر: چون در آن دشت بلا افکند بار
بخش ۳ - ذکر رفتن حضرت اباعبدالله علیه السلام به میدان و احتجاج بر مخالفین قوم: چون سحرگه چهره صبح سفید
بخش ۴ - ذکر شهادت حر بن یزید ریاحی علیه الرحمه و الرضوان: از حدیث شاه حر ابن یزید
بخش ۵ - رجوع به احتجاج حضرت ابی عبدالله: شه به پایان باز ناورده عتاب
بخش ۶ - ذکر شهادت زبده ناس، حضرت ابی الفضل العباس: چون که نوبت بر بنی هاشم رسید
بخش ۷ - ذکر شهادت عون فرزند عقیلة العرب، حضرت زینب: چون عقیله دوده آل مناف
بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر: دور چون بر آل پیغمبر رسید
بخش ۹ - ذکر شهادت سبط مؤتمن حضرت شاهزاده، قاسم بن الحسن علیه السلام: قاسم آن نوباوۀ باغ حسن
بخش ۱۰ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اصغر علیه السلام: شد چو خرگاه امامت چون صدف
بخش ۱۱ - ذکر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام: بس که خونبار است چشم خامه ام
بخش ۱۲ - ذکر شهادت حضرت مولی الکونین، ابی عبدالله الحسین علیه السلام: وقت آن شد که کشد کلک نزار
بخش ۱۳ - آمدن جبرئیل به یاری سالار جلیل: جبرئیل آمد شتابان بر زمین
بخش ۱۴ - آمدن فرشته آتش به یاری آن حضرت: گفت: شاها من فرشته آتشم
بخش ۱۵ - آمدن فرشته باد به یاری آن حضرت: شد فرشته نار با صد دود آه
بخش ۱۶ - آمدن فرشته آب به جهت یاری: شد فرشته باد بر مرکز نوان
بخش ۱۷ - آمدن فرشته زمین به یاری امام حسین علیه السلام: شد فرشتۀ آب و پیش آمد غمین
بخش ۱۸ - آمدن فرشته ابر به جهت یاری: شد فرشته ارض سوی آسمان
بخش ۱۹ - آمدن بحرها به یاری آن حضرت: بحرها آمد به لب خوشیده کف
بخش ۲۰ - آمدن فرشته نصرت به یاری آن حضرت: پس فرشته نصرت از امر قدیر
بخش ۲۱ - آمدن زعفر پادشاه جن به یاری آن حضرت: زعفر آمد با سپاه بی عدد
بخش ۲۲ - ذکر محاربه آن حضرت با لشگر شقاوت اثر: ماند چون تنها به میدان شاه دین
بخش ۲۳ - ذکر رفتن امام تشنهلب به جانب فرات: شد چو شاه تشنه نومید از حیات
بخش ۲۴ - رفتن آنحضرت به یاری پادشاه هند: اندرین حال آن هژیر رزمکوش
بخش ۲۵ - مکالمه آن حضرت با ذوالجناح: شد چو سست از شهسوار دین رکاب
بخش ۲۶ - آمدن جوان نصرانی به قتل آن حضرت: کرد پور سعد ترسائی جوان
بخش ۲۷ - ریختن لشگر به خیمه گاه قبل از شهادت: شد چو بی خود از رحیق عشق شاه
بخش ۲۸ - رفتن ذو الجناح به خیمه گاه و قصه حضرت شهربانو: ذوالجناح آن رفرف معراج عشق
بخش ۲۹ - ذکر آمدن لشگر به خیمه گاه: شد چو خورشید امامت در حجاب
بخش ۳۰ - ذکر آوردن فضه شیر را به قتلگاه: شد چو از باد مخالف سرنگون
بخش ۳۱ - ذکر اسیری اهل بیت عصمت و طهارت: بوستان لاله رویان حجیز
بخش ۳۲ - کیفیت روز سیم از شهادت موافق حدیث حضرت امام صادق علیه السلام: سیم عاشور چون شمع افق
بخش ۳۳ - حکایت آمدن غراب بر سر بام فاطمه صغری دختر آن جناب: از پس قتل خدیو مستطاب
بخش ۳۴ - رفتن اهلبیت رسالت به جانب کوفه: چون سحرگه قرص شید آمد برون
بخش ۳۵ - ورود اهلبیت به مجلس ابن زیاد علیه اللعنه و العذاب: آه چشم خامه ام خونبار شد
بخش ۳۶ - ذکر بردن اهلبیت رسالت از کوفه به جانب شام: شاه خاور چون علم بر بام زد
بخش ۳۷ - واقعه دیر و اسلام آوردن راهب: شامگه که عیسی چرخ کبود
بخش ۳۸ - ذکر ورود اهل بیت رسالت به شام شوم: چون قطار کوفه سوی شام شد
بخش ۳۹ - عزیمت اهلبیت رسالت از شام به جانب کربلا: شد چو از زندان فرعونی ملول
بخش ۴۰ - ذکر ورود اهل بیت رسالت به مدینه طیبه: چون عروس حجله فیروزه گون
بخش ۴۱ - در ختم کتاب: شکر لله کاین شکسته خامهام