گنجور

 
نیر تبریزی

بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: آفرینش را چو فتح الباب شد

بخش ۲ - ورود حضرت ابی عبدالله علیه السلام بزمین کربلا و خطبهٔ آنحضرت در شب عاشورا و تفرق لشگر: چون در آندشت بلا افکند یار

بخش ۳ - ذکر رفتن حضرت اباعبدالله علیه السلام بمیدان و احتجاج بر مخالفیان قوم: چون سحرگه چهره صبح سفید

بخش ۴ - ذکر شهادت حرّ بن یزید ریاحی علیه الرّحمه و الرضون: از حدیث شاه حرّ ابن یزید

بخش ۵ - رجوع باحتجاج حضرت ابی عبدالله: شه بیابان باز ناورده عتاب

بخش ۶ - ذکر شهادت زبدهٔ ناس، حضرت ابی الفضل العباس: چونکه نوبت بر بنی هاشم رسید

بخش ۷ - ذکر شهادت عون فرزند عقیله العرب، حضرت زینب: چونعقبله دودۀ آل مناف

بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر: دور چون بر آل پیغمبر رسید

بخش ۹ - ذکر شهادت سبط مؤتمن حضرت شاهزاده، قاسم بن الحسن علیهما السلام: قاسم آن نوباوۀ باغ حسن

بخش ۱۰ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اصغر علیه السلام: شد چو خرمگاه امامت چونصدف

بخش ۱۱ - ذکر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام: بسکه خونبار است چشم خامه ام

بخش ۱۲ - ذکر شهادت حضرت مولی الکونین، ابی عبدالله الحسین علیه السلام: وقت آن شد که کشد کلک نزار

بخش ۱۳ - آمدن جبرئیل بیاری سالار جلیل: جبرئیل آمد شتابان بر زمین

بخش ۱۴ - آمدن فرشتهٔ آتش بیاری آنحضرت: گفت شاها من فرشته آتشم

بخش ۱۵ - آمدن فرشتهٔ باد بیاری آنحضرت: شد فرشته نار با صد دود آه

بخش ۱۶ - آمدن فرشتهٔ آب بجهه یاری: شد فرشته باد بر مرکز نوان

بخش ۱۷ - آمدن فرشتهٔ زمین بیاری امام مبین علیه السلام: شد فرشتۀ آب و پیش آمد غمین

بخش ۱۸ - آمدن فرشتهٔ ابر بجهه یار: شد فرشته ارض بسوی آسمان

بخش ۱۹ - آمدن بحرها بیاری آنحضرت: بحرها آمد بلب خوشیده کف

بخش ۲۰ - آمدن فرشتهٔ نصرت بیاری آنحضرت: پس فرشته نصرت از امر قدیر

بخش ۲۱ - آمدن زعفر پادشاه جن بیاری آنحضرت: زعفر آمد با سپاه بیعدد

بخش ۲۲ - ذکر محاربهٔ آنحضرت با لشگر شقاوت اثر: ماند چون تنها بمیدان شاه دین

بخش ۲۳ - ذکر رفتن امام تشنه لب بجانب فرات: شد چوشاه تشنه نومید از حیات

بخش ۲۴ - رفتن آنحضرت بیاری پادشاه هند: اندرین حال آن هژیر رزمکوش

بخش ۲۵ - مکالمهٔ آن حضرت با ذوالجناح: شد چوست از شهسوار دین رکاب

بخش ۲۶ - آمدن جوان نصرانی بقتل آنحضرت: کرد پور سعد ترسائی جوان

بخش ۲۷ - ریختن لشگر بخیمه گاه قبل از شهادت: شد چو بیخود از رحیق عشق شاه

بخش ۲۸ - رفتن ذو الجناح بخیمه گاه و قصه حضرت شهربانو: ذوالجناح ان رفرف معراج عشق

بخش ۲۹ - ذکر آمدن لشگر بخیمه گاه: شد چو خورشید امامت در حجاب

بخش ۳۰ - ذکر آوردن فضه شیر را بقتلگاه: شد چو از باد مخالف سرنگون

بخش ۳۱ - ذکر اسیری اهلبیت عصمت و طهارت: بوستان لاله رویان حجیز

بخش ۳۲ - کیفیت روز سیم از شهادت موافق حدیث مروی از حضرت ابی عبدالله علیه السلام: سیم عاشور چون شمع افق

بخش ۳۳ - حکایت آمدن غراب بر سر بام فاطمهٔ صغری دختر آن جناب: از پس قتل خدیو مستطاب

بخش ۳۴ - رفتن اهلبیت رسالت بجانب کوفه: چون سحرگه قرص شید آمد برون

بخش ۳۵ - ورود اهلبیت بمجلس ابن زیاد علیه اللعنه و العذاب: آه چشم خامه ام خونبار شد

بخش ۳۶ - ذکر بردن اهلبیت رسالت از کوفه بجانب شام: شاه خاور چون علم بر بام زد

بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب: شامگه که عیسی چرخ کبود

بخش ۳۸ - ذکر ورود اهلبیت رسالت بشام شوم: چون قطار کوفه سوی شام شد

بخش ۳۹ - عزیمت اهلبیت رسالت از شام بجانب کربلا: شد چو از زندان فرعونی ملول

بخش ۴۰ - ذکر ورود اهلبیت رسالت بمدینهٔ طیبه: چون عروس حجلۀ فیروزه گو

بخش ۴۱ - در ختم کتاب: شکر لله کاین شکسته خامه ام

sunny dark_mode