شامگه که عیسی چرخ کبود
کرد بر سر طیلسان مشک سود
داد چرخ توسن معکوس سیر
جای خاصان حرم در پای دیر
دیری اما در صفا بیت الحرام
کعبه ای، در وی خلیلی را مقام
عاکف اندر وی یکی پیری صبیح
چون به تخت طارُم چارُم، مسیح
راهبی، روشندلی، فرزانه ای
مسجدی، در کسوت بتخانهٔ
کافری، روحش به ایمان ممتحن
چون سروشی در لباس اهرمن
پارسائی در لباس اسقفی
آب حیوانی به ظلمت مختفی
مهبط روح القدس ناقوس او
از سه خوانی سرگران ناموس او
غسل یحیی داده مکر و ریو را
بسته با زنجیر آهن، دیو را
نور یزدانی عیان از روی او
در گریز اهریمن از مولوی او
ناگهان دستی ز غیب آمد پدید
با مِداد خون و با کلک حدید
پس سه بیتی، بعد غیبت، در سه بار
برنوشت از خون به دیوار حصار
کامتی که کشت فرزند بتول
خواهد آیا شافعش بودن رسول؟
لا، یمین الله کسش نبود شفیع
آنکه سر زد از وی این کار شنیع
فاش خصمی کرد با حکم کتاب
قاتلان آن سلیل مستطاب
کافران ماندند از او حیران همه
وز شگفت انگشت بر دندان همه
کرد راهب سر برون از دیر دید
آتشی سوزان به نخل نی پدید
پس به تضمین گفت با یاران خویش
آن سعادت پیشه پیر مهر کیش
آتشی می بینم ای یاران ز دور
گرم می آید به چشمم نخل طور
شعله روئی خودنمائی می کند
فاش دعوی خدائی می کند
فتنهٔ دل های آگاه است این
دعوی انی انا الله است این
یارب این فَیلوس خوش گفتار کیست؟
شعلهٔروی و آتشین رخسار کیست؟
این سر یحیی به طشت خون فرود
یا مسیحائی است بر دار یهود
یا نه خورشیدی است در برج سنان
رفته نورش تا عنان آسمان
پیر روشن دل پس از روی شگفت
رو به سوی آن سیه بختان گرفت
گفت: الله این گرامی سر ز کیست؟
رفته بر نوک سنان از بهر چیست؟
پاسخش دادند آن قوم جهول
کز حسین بن علی سبط رسول
گفت: پور فاطمه؟ گفتند: هین
گفت یا الله زهی قوم لعین
اَیمنُ الله! عیسی ار فرزند داشت
امتان بر روی چشمش می گذاشت
ای بدا امت که دین درباختید
تیغ بر روی خداوند آختید
داد با آن کور چشمان پلید
دِرهمی معدود و آن سر را خرید
شد چو در دیر آن سر تابنده چشم
گنج گوهر شد نهان اندر طلسم
نی معاذ الله خطا رفت و قصور
شد به مشکات آیهٔ الله نور
دیرگاه از وی سراپا نور شد
چاه ظلمت جلوه گاه طور شد
دیرگاه هفتم نیلی قباب
گفت با خود لیتنی کنت تراب
آمد از هاتف ندا در گوش وی
کای مبارک طالع فرخنده پی
خوش همای دولت آوردی به شست
شاد زی ای پیر راد و دین پرست
گشته همدم یوسفت آزاد زی
سخت ارزانش خریدی شاد زی
خوش پذیرائی کن این مهمان زه
عود سوز، عنبر بسای و گل بنه
کاین عزیز کردگار داور است
ناز پرورد رسول اطهر است
ذروۀ عرش است کمتر پایه اش
خفته صد روح القدس در سایه اش
بود شور عشق پنهان در ستور
شور این سر در جهان افکند شور
بوالبشر از شور این سر از بهشت
سر بدین دیر خراب آباد هشت
آتش سودای این سر شد دلیل
سوی قربانگه به هابیل قتیل
شدخلیل از شور او چون گرم شوق
کرد هدی خود به قربانگاه سوق
شور این سر در ازل یعقوب را
داد قسمت فرقت محبوب را
شور این سر یوسف دور از وطن
کرد در غربت به زندان محن
شور این سر داد صبر ایوب را
آن بلا و محنت دل کوب را
شور این سر برد موسی را به طور
رب ارنی گوی با وجد حضور
چون مسیح از شور او سرشار شد
با هزاران شوق سوی دار شد
هر که را سودای عشقی در سر است
شور عشق این سر بی پیکر است
حسن جانان را چو میل عشق شد
شور این سر، عشق را سرمشق شد
پیر دیر آن سر گرفت اندر کنار
کرد مروارید تر بر وی نثار
شست با کافور عنبر موی او
با ادب بنهاد رو بر روی او
دید زان تابنده رو آن نیکبخت
آنچه در شب دید موسی از درخت
سر به بالا کرد کای شاه قدم
حق عیسای مسیح پاک دم
حکم کن کاین سر گشاید لب به گفت
سازدم آگاه از این سرّ نهفت
پس به گفتار آمد آن نطق فصیح
همچو در گهواره عیسای مسیح
گفت: برگو خواستار کیستی؟
گفت: بالله فاش گو، تو کیستی؟
من برآنم که توئی دادار رب
عیسی ابن و روح ناموس تو اَب
روح و عیسی از تو شد صاحب نظر
ای تو روح القدس و عیسی را پدر
گفت نی نی الحذر زین کیش بد
رو فرو خوان قل هو الله احد
پاک یزدان لم یلد لم یولد است
ساحتش عاری از این قید و حد است
من ز روح و ابن و اَب آن سوترم
کردگار لم یلد را مظهرم
هین منم آن طلعت دادار فرد
که به عیسی جلوه در ساعیر کرد
عیسی مریم ز روحم یک دم است
صد هزاران روح قدسم در کُم است
من حسین بن علی عالی ام
که به ملک آفرینش والی ام
مادرم بنت شهنشاه حجیز
صد هزاران مریمش کمتر کنیز
من شهید تیر و تیغ و خنجرم
تشنه ببریدند اعدا حنجرم
من عشیق و بی نشان، منظور من
تا چه ها آید به سر زین شور من
شور عشق آن شه مکتوم سیر
گه به نیزه جویدم سر، گه به دیر
پیر دیر آن سِر، چو زان سَر، گوش کرد
روی جرم آلود جفت روش کرد
گفت الله ای شه پوزش پذیر
رحم کن بر حال این ترسای پیر
بر نگیرم رو ز روت ای ذوالمنم
تا نگوئی که شفیع تو منم
گفت حاشا کی شود مقبول رب
معتکف در شرک روح و ابن و اب
چهره از لوث سه خوانی پاک کن
جامۀ شبرنگ بر تن چاک کن
شوری از لا در دل آگاه زن
واندرو خیمه ز الا الله زن
زان سپس در بزم خاصان نه قدم
برخور از تقدیس سلطان قِدَم
پیر با تلقین آن شاه وجود
لب به تهلیل شهادت برگشود
مصطفی را با رسالت یاد کرد
زان سپس رو بر خدیو راد کرد
کای کلام ناطق رب غفور
ناسخ تورات و انجیل و زبور
باش زین پیر این شهادت را گواه
روز محشر، پیش وُخشور اله
این بگفت و شاه را بدرود کرد
سر بداد وچهره اشک آلود کرد
نقش تربیع چلیپا زد بر آب
بر یکی پیوست، شد سوی شعاب
دیر ترسا کعبۀ مقصود شد
وان زیان او سراپا سود شد
کی زیان بیند ز سودا ای عمید
آنکه دِرهم داد و یوسف را خرید
نی حنان الله از این گفتار خام
ای هزاران یوسفت کمتر غلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف روایت عیسی مسیح و حسین بن علی میپردازد. در شعر، عیسی در کنار کعبه و در دل دیر ترسا قرار دارد. راهبی در حال عبادت و قدری از کافران در تعجب و حیرتاند. آتش و نوری از سر حسین به اوج آسمان صعود میکند و این موضوع باعث تمایز او از دیگران میشود. حسین بن علی با شور و شوق عشق و فداکاری خود را معرفی میکند و در نهایت، این کلام به تقدیس حسین میانجامد. پیر دیر در مییابد که تمام این وقایع نشان از عظمت حسین دارد و بر عظمت محبت و فداکاری او تأکید میکند. حسین به عنوان یک الگو و نمونه عاشق در مسیر قربانی شدن و عشق به خداوند معرفی میشود و در فضاهای معنوی و دینی به عنوان نماد حقیقت و فداکاری برگزیده میشود.
هوش مصنوعی: در شب که عیسی آسمان را با رنگ آبی خود آذین کرد، بر سر لباس مشکین رنگ زیبا قرار گرفت.
هوش مصنوعی: چرخ روزگار به شکل معکوس گردش میکند، و در این تغییرات، جایگاه خاصان حرم به پایگاه دیرها منتقل میشود.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در جای بالایی از کعبه، نزدیکی خداوند، حضرت خلیل(ابراهیم) قرار دارد.
هوش مصنوعی: در گوشهای، مردی سالخورده و زیبا نشسته است، مانند مسیح که بر تختی بزرگ و باشکوه قرار دارد.
هوش مصنوعی: راهبی با دانش و روشنبینی که در یک عبادتگاه قرار دارد، به صورت یک راهب، در جایی که قرار است عبادت شود، به دنبال حقیقت و معنا است.
هوش مصنوعی: انسان بیدینی، روحش در امتحان ایمان قرار دارد، مانند فرشتهای که در ظاهری شیطانی ظاهر شده است.
هوش مصنوعی: آدمی پارسا در ظاهری موجه و با لباس مرجعیت، در دل خود دارای خصایص ناپسندی است که به صورت پنهان باقی مانده است.
هوش مصنوعی: محل فرود روح القدس، صدای ناقوس او از سه مصدر سرشار از نور و زیبایی است و اصول و شرافت او را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: در این شعر به تصویر کشیده شده که یحیی، با طهارت و پاکیاش، مکر و فريب را به زنجیر آهنین بسته و آنها را مهار کرده است. به این ترتیب، نیروهای شیطانی و منفی را از خود دور کرده و کنترل کرده است.
هوش مصنوعی: نور الهی از چهره او نمایان است، و اهریمن از وجود مولوی او فراری است.
هوش مصنوعی: ناگهان دستانی از عالم ناشناخته ظاهر شد که با خونی مانند رنگ و با قلمی آهنی نوشته مینویسد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که بعد از غیبت و دوری، شخصی سه بار نوشتهای را با دقت و احتیاط بر روی دیوار حصار به تصویر کشیده است، که نشاندهنده احساسات عمیق و درد و رنج اوست. این نوشتن با خون، به نوعی به یادآوری خاطرات تلخ و غمانگیز اشاره دارد.
هوش مصنوعی: آیا فرزندی که از مریم مقدس به دنیا میآید، با وجود شفاعت پیامبر میتواند به آرزویش برسد؟
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان به کسی که از خداوند اقدام زشت و ناپسندی کرده، شفاعت کرد.
هوش مصنوعی: به وضوح اعلام کرد که با استناد به دستورات کتاب، دشمنیهایی با کشندگان آن نوه بزرگوار انجام داده است.
هوش مصنوعی: کافران از او متعجب و گیج شدند و به خاطر این حیرت، انگشت به دندان گذاشتند.
هوش مصنوعی: راهب سرش را از دیر بیرون آورد و آتشی سوزان را در نخل نیپیدا دید.
هوش مصنوعی: پس او به دوستانش گفت که آن خوشبختی را از پیر مهرورز و دیندار باید جستجو کرد.
هوش مصنوعی: ای همراهان، من در دوردست آتشی میبینم که گرمای آن به چشمم میرسد؛ مانند نخل در کوه طور.
هوش مصنوعی: شعلهای که درخشانی و زیباییاش را نمایش میدهد، به وضوح ادعای خدایی دارد.
هوش مصنوعی: این دعوی که من خدا هستم، میتواند موجب سردرگمی و آشفتگی در دلهای افرادی شود که آگاهی دارند.
هوش مصنوعی: ای خدا، این سخنور خوش بیان که هست؟ این چهرهی درخشنده و آتشین کیست؟
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف سر یحیی اشاره دارد که در یک طشت خون قرار گرفته است و همچنین به مصلوب شدن مسیح اشاره میکند. این تصویر، همزمان با یادآوری حوادث تاریخی و مذهبی، نشاندهنده فدیه و قربانی شدن برای نجات دیگران است. به طور کلی، مضمون آن به تضادهایی که بین عدالت و ظلم وجود دارد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: آیا خورشیدی در آسمان طلوع کرده که نورش تا بالای آسمان رفته است؟
هوش مصنوعی: پیر با دل روشن، پس از دیدن صحنهای عجیب، به سمت کسانی که بدشانس بودند، رخ نمود.
هوش مصنوعی: سوال کرد: این شخصیت ارزشمند که بر بالای نیزهها قرار دارد، از کیست؟ و برای چه هدفی به آنجا رفته است؟
هوش مصنوعی: پاسخ آن مردم جاهل را دادند که این مسائل مربوط به حسین بن علی، نوه پیامبر است.
هوش مصنوعی: او گفت: «پسر فاطمه است؟» دیگران پاسخ دادند: «بله»؛ او هم گفت: «ای خدا، چه قومی لعنتی!»
هوش مصنوعی: به خدا قسم! اگر عیسی فرزند داشته باشد، مردم او را روی چشمانشان جای میدهند.
هوش مصنوعی: ای امت بدبخت که دین خود را از دست دادید و با نافرمانی بر خداوند شمشیر کشیدید.
هوش مصنوعی: او به یک فرد نابینا و پلید مقدار کمی پول داد و به جای آن سر ارزان را خرید.
هوش مصنوعی: زمانی که در دیر (محل عبادت) آن سر درخشان و چشمنواز حاضر شد، گنج و گوهر به صورت پنهان و در زیر طلسم درآمد.
هوش مصنوعی: خدا نکند که اشتباهی رخ دهد و کمکاری پیش آید، زیرا در دل شب، نور آیههای الهی همچون عطری خوش، روشنایی میبخشد.
هوش مصنوعی: مدت زمان زیادی است که چاه تاریکی به طور کامل روشن شده و به یک محل درخشان و نورانی تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: در یک شب تاریک و دلانگیز، موجودی با رنگ نیلی و شکلی شبیه قبا به سراغ خود آمد و آرزو کرد که ای کاش همچون خاک و ریشه بود.
هوش مصنوعی: صدایی از یک فرشته در گوش او شنیده شد که میگفت: "ای خوشبخت، بخت تو نیکو و فرخنده است."
هوش مصنوعی: ای پیر فرزانه و دیندار، تو خوشبختی را به دستان شاد خود به ارمغان آوردی.
هوش مصنوعی: یوسف دیگر به زندان و سختی نیفتاده و در کنار تو خوشحال و آزاد زندگی میکند، اگر او را به قیمت کمی خریداری کردهای، پس خوشحال باش.
هوش مصنوعی: مهمان را با آغوش باز و خوشحالی پذیرا باش، عود بسوزان، عنبر را پخش کن و گل بیاور.
هوش مصنوعی: این شخص عزیز و محترم در پیشگاه خداوند، به عنوان داور راستین شناخته میشود و همچنین پرورش یافتهای با ناز و نعمت از سوی رسول پاک و پاکیزه الهی است.
هوش مصنوعی: عرش به اوج بلندی اشاره دارد که پایه آن کمتر از جایی است که آرام گرفته باشد. در زیر این عرش، روحهای مقدس و پاک، به مانند سایهای وجود دارند. این بیان نشاندهندهی عظمت و شکوه این عرش و قدرت روحانی موجود در آن است.
هوش مصنوعی: عشق پنهانی وجود دارد که در دل موجودات شور و هیجان ایجاد کرده و این شور در جهان پخش شده است.
هوش مصنوعی: بنیانگذار بشریت از شوق و هیجان خود، با سر و رویی آکنده از نوید بهشت، به این دنیا ویران و خراب آمده است.
هوش مصنوعی: آتش عشق و آرزوی او، دلیلی شد برای رفتن به سوی میعادگاه قربانی هابیل، که به قتل رسیده است.
هوش مصنوعی: خلیل به خاطر شور و شوقی که در دل دارد، به سوی قربانگاه میرود تا قربانی خود را تقدیم کند.
هوش مصنوعی: شور و شوقی که در دل یعقوب از ابتدای خلقت وجود داشت، در نهایت به جدایی و دوری از معشوقش منجر شد.
هوش مصنوعی: یوسف که از وطن دور افتاده، در غربت و تنهایی احساس غم و درد میکند و این حس او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان شدت درد و رنجی میپردازد که انسانها با آن مواجه میشوند. به گونهای که این رنج آنقدر شدید است که حتی صبر بزرگترین افراد نیز قادر به تحمل آن نیست. در واقع، دردی که به سراغ آدمی میآید میتواند باعث ناامیدی و سرشکستگی شود.
هوش مصنوعی: شور و اشتیاق این موضوع، موسی را به مرحلهای از عشق و کشف کشاند که او از خدا خواست تا او را به ذات خود بنگرد و در آن لحظه حضور معنوی و ذاتی را تجربه کند.
هوش مصنوعی: وقتی که مسیح از عشق و هیجان پر شد، با هزاران اشتیاق به سمت صلیب رفت.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق فکر میکند، باید بداند که شور و اشتیاق عشق، کنجکاوی و بیکرانی است که نمیتواند به صورت جسمانی تجسم یابد.
هوش مصنوعی: وقتی عشق به معشوق واقعی شدت گرفت و دل را به شور آورد، عشق به یک الگو و سرمشق تبدیل شد.
هوش مصنوعی: پیر شرابفروش در گوشهی خود، مروارید تازهای را با محبت و احترام تقدیم کرد.
هوش مصنوعی: دستش را با کافور و عطر خوشبو روی سر او گذاشت، با احترام و نرمشی خاص.
هوش مصنوعی: آن خوشبخت درخشان، آنچه را که موسی در شب از درخت دید، مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: با سر بلندی به سمت آسمان نگریست و گفت: ای بزرگترین و مقربترین، درست مثل عیسی مسیح پاک و مقدس.
هوش مصنوعی: قضاوت کن که این سر، رازهایی را که درون خود دارد، با کلام باز خواهد کرد. من از این راز پنهان مطلع هستم.
هوش مصنوعی: سخن منطقی و شیوا به زبان آمد، مانند نوزاد عیسی که در گهواره قرار دارد.
هوش مصنوعی: گفت: بگو ببینم چه کسی را میخواهی؟ جواب داد: به خدا راست بگو، تو کیستی؟
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این موضوع اشاره میکند که او به قدرت و عظمت خداوند ایمان دارد و او را به عنوان خالق و پروردگار عیسی روحالله و همه مخلوقات میشناسد. این بیان نشاندهندهی اعتقاد به ریشهی الهی انسانها و تأثیر روحانی آنهاست.
هوش مصنوعی: روح و عیسی به واسطه تو به درک و insight رسیدهاند، ای کسی که روح القدس و عیسی را پدر خود میدانی.
هوش مصنوعی: بپرهیز از این طرز تفکر که به نقصان و پلیدی میانجامد و به خود بگو که خداوند یکتاست.
هوش مصنوعی: خداوند پاک و متعالی نه فرزندی دارد و نه پدر و مادر. وجود او از هر قید و شرطی آزاد و خالی است.
هوش مصنوعی: من از روح و فرزندان و اجداد بالاتر هستم؛ من تجلی و ظاهر خدایی هستم که زاییده نمیشود.
هوش مصنوعی: بیدار باش، من همان چهره زیبای خداوند هستم که مانند عیسی در این دنیا نمایان شدم.
هوش مصنوعی: عیسی مریم یک لحظه از روح من است و در درون من هزاران روح مقدس وجود دارند.
هوش مصنوعی: من حسین بن علی هستم، شخصیت بزرگی که در عالم وجود مقام والایی دارم و بر امور آن تسلط دارم.
هوش مصنوعی: مادرم دختر پادشاه بزرگ است و ارزش او به قدری بالاست که حتی هزاران مریم هم نمیتوانند به پای او برسند.
هوش مصنوعی: من به قدری بر اثر حملات و دشمنیها آسیب دیدهام که دشمنانم حنجرهام را بریدهاند و هنوز هم تشنه خون من هستند.
هوش مصنوعی: من عاشق و بیخبر از خودم هستم، نمیدانم این هیجان و شور من چه چیزهایی را به سرم خواهد آورد.
هوش مصنوعی: در شور و شوق عشق آن معشوق پنهان، گاهی به دنبال او در میدان نبرد هستم و گاهی در معبد و عبادتگاه به جستجویش میپردازم.
هوش مصنوعی: سالخورده دینی، وقتی بر آن راز آگاه شد، به دقت به اوضاع و احوال آلوده به گناه آن دو نگاه کرد و آنها را در مسیر درست هدایت کرد.
هوش مصنوعی: ای خدا، ای پادشاه مهربان، از اشتباهاتم بگذر و به حال این پیر حسرتخور نگاه کن و رحمت کن.
هوش مصنوعی: من از چهرهات روی برنمیگردانم ای کسی که صاحب قدرتی، تا نگویی که من دلسوز و شفیع تو هستم.
هوش مصنوعی: گفتن اینکه هرگز ممکن نیست کسی که در شرک و وابستگی به غیر خداست، در پیشگاه خداوند مقبول باشد.
هوش مصنوعی: برای زیبایی خود، عیوب و ناپاکیها را دور کن و با ظاهری زیبا و درخشان، خود را آراسته کن.
هوش مصنوعی: با ایمان و شور و شوق به دل خود نگاهی بنداز و به درون خود سفر کن، زیرا در آنجا میتوانی به حقیقت بزرگ و الهی برسید.
هوش مصنوعی: پس از آن، در محافل ویژه، قدمی نگذار که از حرمت و بزرگی پادشاه قدیمی نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: پیری با تأکید بر حقیقت وجود، زبان به گواهی و شهادت گشود.
هوش مصنوعی: مصطفی را با پیامبری یاد کردند و سپس به سوی خدا روی آوردند.
هوش مصنوعی: ای کلامی که از جانب خداوند مهربان نازل شدهای، تو تغییر دهندهی کتابهای مقدس تورات، انجیل و زبور هستی.
هوش مصنوعی: از این مرد پیر به عنوان شاهد روز قیامت یاد کن، پیش روی خداوند.
هوش مصنوعی: او این را گفت و با شاه وداع کرد، سرش را پایین آورد و چهرهاش پر از اشک شد.
هوش مصنوعی: نقش مربعی شکل چلیپا بر روی آب ایجاد شد و به نوعی با آب یکی شد و به سمت انشعاب یا شاخهای حرکت کرد.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که جایی که قبلاً به عنوان مکانی مقدس مورد احترام بود، حالا به هدف اصلی و مطلوب تبدیل شده است و در عین حال، آسیبها و مشکلاتی که پیش از این وجود داشتند، به نوعی به نفع او تبدیل شدهاند. به عبارتی، تغییرات در ارزشها و مفاهیم میتواند به نفع یک فرد یا جامعه باشد.
هوش مصنوعی: کسی که با زحمت و سرمایهاش سودی میبرد، ضرری نخواهد دید. این در مورد فردی است که با هزینه کردن دِرهم، یوسف را خرید.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که کسی که در بیان و گفتار خود ناتوان است، نمیتواند با دیگران که در هنر و زیبایی برتر هستند، مقایسه شود. در واقع، آنکه بیهنر است، حتی نمیتواند به مقام و ارزش شخصیتهای بزرگ نزدیک شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.