بخش ۳۲ - کیفیت روز سیّم از شهادت موافق حدیث حضرت امام صادق علیه السلام
سیّم عاشور چون شمع افق
سر نهفت اندر پس نیلی تنق
شه به قربانگاه دشت کربلا
بر نشست و کشتگان را زد صلا
چون مسیحا دم بر آن ابدان دمید
شام ماتم شد از آن دم صبح عید
نی که بعد آسمان است و زمین
از مسیحا تا مسیحا آفرین
گر نبودی روح او عیسی نبود
روح قدس و مریم عذرا نبود
گر به گهواره سخن گفتی مسیح
خود گواهی بود آن نطق فصیح
کاین همه آوازها از شه بود
گرچه از حلقوم عبدالله بود
ور قصوری رفت در تعبیر من
خرده گیران گو مکن تعییر من
در کتاب خود خداوند اجل
نور خدا را زد ز مشکاتی مثل
خود همان نور است آن سبط ذبیح
در مثل مشکات او روح مسیح
این سخن پایان ندارد لب به بند
گفت با یاران خدیو ارجمند
کای به راه عشق ما سر دادگان
دل ز قید جسم و جان آزادگان
والیان هفت اقلیم بلا
یوسفان مصر الله اشتری
تشنگان ساغر لبریز عشق
سرخوشان بزم شورانگیز عشق
کرده سلطان ازل مهمانتان
هین فرود آئید بر ابدانتان
کبریا بینید بزم انبساط
اندرو گسترده گوناگون بساط
تشنه جان دادید گر در کوی ما
نک بنوشید آب خضر از جوی ما
آنچه کم کرد از شما جیش یزید
باز پس گیرید از ما بر مزید
از دم جان بخش او ارواح پاک
سر برآوردند چون گلبن ز خاک
ز اهتزاز آن نسیم مشک بو
آب های رفته باز آمد به جو
بر شکفت از خاک تن ها بعد مرگ
همچو در فصل بهاران لاله برگ
سر برآوردند از کهف آن رقود
یک به یک بردند پیش شه سجود
گلشنی دیدند پر نقش و نگار
سرو و گل در وی قطار اندر قطار
نفخۀ جان بخش آن سبط سلیل
کرده آتش را گلستان خلیل
پس به امر داور عیسی سرشت
بهرشان آمد سماطی از بهشت
ساتکین ها در وی از خمر طهور
ساقی لب تشنگان رب غفور
بر حواریین شد آن قربانکده
عیدگاهی از نزول مائده
با تلطّف شاه ذوالاکرامشان
کرد از آن خوان طعام اطعامشان
زان سپس کان عاشقان مهر کیش
شد به رخصت سوی منزلگاه خویش
سوی رضوی باز شد سبط زکی
شد بدیهیم خلافت متکی
ما سوی الله گوش بر فرمان او
آیهٔ وجه اللّهی در شان او
موسی و عیسی و ابراهیم راد
با گروه انبیای با رشاد
گرد تخت آن ملیک مقتدر
جملگی فرمان او را منتظر
از قفای انبیای مرسلین
روح پاک شیعیان پاک دین
زان سپس خیل ملائک صف به صف
همچو انجم گرد آن قطب شرف
چشم بر فرمان و گوشش بر خطاب
تا چه فرماید خدیو مستطاب
هست بر تخت خلافت مستقر
همچنان تا روز عدل منتظر
چون ز پشت پرده آید در ظهور
طلعت آن مظهر الله نور
آید آن سلطان اقلیم ولا
بار دیگر بر زمین کربلا
جان سپارانش زده بر وی پره
چون بدور نقطه، خط دایره
ساکنان هفت ارض و نه سما
رو نهد در ظل آن فرخ هما
جمله گرد آیند در پیرامنش
برده دست التجا بر دامنش
پس به قول صادق آل خلیل
آیدش زائر خداوند جلیل
می کند آنکه تصافح بی حجیب
با دو دست خود حبیبی یا حبیب
پس شود با حضرت عرش آفرین
بر سریر لی مع اللّهی مکین
با جهولان این حدیث ذوشجون
گوش گاو است و صدای ارغنون
جاهلا اشراق وجدانی است این
منطق الطیر سلیمانی است این
ذات بی چون در خور دیدار نیست
واندر آن فرگاه کس را بار نیست
رو فرو خوان ثمّ وجه الله را
تا نپویی بی چراغ این راه را
حق نهان در پرده وجهش مظهر است
گرچه او خود، در وی از وی اظهر است
ظلمت اسکندر است این ممکنات
وجه باقی اندر او آب حیات
ظلمت امکان چو گردد غرق نور
وجه باقی بردمد از جیب طور
لیک این غرق فنا وجدانی است
نی حدیث صوفی خرقانی است
چون فتیله محو عشق نار شد
نار را آئینه دیدار شد
لیک دیداری نه دیدار شهود
محو وجدان فرق دارد تا وجود
صوفی ما را چو این وجدان نبود
فرق وجدان را نتانست از وجود
چست بر جست و دم اندر بوق کرد
گاه خود عاشق، گهی معشوق کرد
گفت: غیری نیست جز من در دیار
خویش با خود عشق می بازد نگار
ژاژ کمتر خای عمرت بر مزید
ای جناب خواجه سلطان بایزید
لن ترانی گفت ایزد با کلیم
تا نیفتد در طمع عبدالنّعیم
حفظ فصل و وصل با هم بایدت
تا از آن توحید مطلق زایدت
آنکه جمع از فرق نشناسد درست
ره به خلوتخانهٔ عرفان نجست
این سخن پایان ندارد ای عمید
قصه کوته کن که شد مقصد بعید
زائر آئینه وجه باقی است
کان نهان را جلوهٔ اشراقی است
شه چو از اوج تجرّد شد فرو
زان سفر گردی نشست او را به رو
باز چون بر شد سوی معراج عشق
دست حق بر سر نهادش تاج عشق
شد غبار از چهرۀ آئینه دور
دست با هم دارد زائر با مزور
وان غبارش پردهٔ اغیار بود
ورنه او دائم قرین یار بود
من چه گویم که کسم دمساز نیست
گوش ها پهن است اما باز نیست
کی حبیبی دور ماند از حبیب
رو فرو خوان در نُبی انّی قریب
آنکه در بحر فنا مستغرق است
تا بود، حق با وی و وی با حق است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف واقعه عاشورا و محبت به اهل بیت پیامبر (ص) میپردازد. شاعر با اشاره به کربلا و شخصیتهای مقدس، از فداکاریها و عشق به امام حسین (ع) سخن میگوید. او تمثل عیسی مسیح را به عنوان نمادی از زندگی و احیای روح در دنیا پیش میکشد و با مقایسه عشق و شوق به خدا، به چگونگی رسیدن به او اشاره میکند. همچنین اوضاع روز عاشورا را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ دین به تصویر میکشد و از پیروزمندی عشق و ایمان در برابر ظلم صحبت میکند. در پایان، شاعر بر ارتباط نزدیک و عمیق انسان با خدا تأکید میکند و بیان میکند که عشق واقعی در یکدلی و نزدیکی به حق نهفته است.
هوش مصنوعی: در روز عاشورا، رنگ آسمان به رنگ آبی تیرهای میزند و شمع روشنایی، به زیبایی در پسزمینه این آسمان قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: شاه به دشت کربلا آمد و بر قربانیان و کشتهشدگان ندا سر داد.
هوش مصنوعی: زمانی که مسیحا به بدنهای مرده حیات بخشید، شب اندوه به صبح جشن عید تبدیل شد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نی، نماد چیزهایی است که فراتر از آسمان و زمین هستند و از زمان مسیحا تا مسیحا، به شکلی شگفتانگیز و ستودنی آفریده شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر روح او وجود نداشت، عیسی به وجود نمیآمد و روح القدس و مریم مقدس هم نمیتوانستند وجود داشته باشند.
هوش مصنوعی: اگر در گهواره سخن گفتی، مانند مسیح، آن کلام گویا و شگفت انگیز است.
هوش مصنوعی: تمام این سرودها و نواهایی که میشنوید از سوی پادشاه است، هر چند که از دهان عبدالله بیرون میآید.
هوش مصنوعی: اگر در تعبیر من اشتباهی وجود دارد، ای خردهگیران، نباید به من اشکال بگیرید.
هوش مصنوعی: در کتاب خداوند، اجل (همان زمان مقرر برای مرگ) به مانند نوری از مشکاتی نمایان شده است.
هوش مصنوعی: او خود نوری است که فرزند ذبیح در مانند یک چراغ درونش روح مسیح وجود دارد.
هوش مصنوعی: این صحبت هیچ وقت تمام نمیشود، زبان به گفتگو با دوستان بزرگوار میزند.
هوش مصنوعی: ای کسانی که در عشق ما جان و دل خود را فدای راه عشق کردید، شما از قید و بندهای جسم و جان رها شدهاید.
هوش مصنوعی: حاکمان هفت سرزمین، در برابر بلاهای زمانه همچنان مانند یوسفان مصر، که زیبایی و فضیلت را با قیمت بسیار بالا خریداری کردند، ایستادگی میکنند.
هوش مصنوعی: عاشقان که به دنبال عشق هستند، در مهمانیای شاد و پرهیجان غوطهورند و از عشق لذت میبرند.
هوش مصنوعی: خداوند از آغاز، شما را به مهمانی خود دعوت کرده است، پس هماکنون بر بدنهایتان فرود آئید.
هوش مصنوعی: در اینجا به عظمت و بزرگی موجودات اشاره شده است که در فضایی شاد و پر از تنوع و رنگارنگی مشغول به فعالیت هستند. این فضا نمادی از زندگی و خوشحالی است که در آن تنوع و گوناگونی به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: اگر شما جانتان را در کوی ما وسعت دهید، حتی اگر از آب حیات خضر ننوشید، میتوانید روح خود را سیراب کنید.
هوش مصنوعی: هر چیزی که یزید از شما کم کرده، آن را از ما درخواست کنید تا بر آن بیفزاییم.
هوش مصنوعی: از وجود پر برکت او، ارواح پاک جان گرفتند و مثل گلها از خاک سر برآوردند.
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو که از حرکت افتاده بود، دوباره به جریان آبهای جاری بازگشته است.
هوش مصنوعی: پس از مرگ، مانند آن که در فصل بهار گل لاله شکوفا میشود، از خاک بدنها زندگی دوبارهای سر میزند.
هوش مصنوعی: آنها از غار بیرون آمدند و به ترتیب، یکی پس از دیگری، برای سجده پیش رئیس رفتند.
هوش مصنوعی: جایی زیبا و سرسبز را مشاهده کردند که در آن درختان سرو و گلها به شکل زیبا و منظمی کنار هم قرار گرفته بودند.
هوش مصنوعی: نسیم حیاتبخش آن نسل مقدس، آتش را به گلستان تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: پس به دستور خداوند، عیسی آن چنان توانایی یافت که غذایی از بهشت برای آنها فراهم کند.
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از زیبایی و جذابیت چیزی است که مانند یک می نوشیدنی گوارا، نیاز تشنگان را برطرف میکند. در این تصویر، ساقی (سرویسدهنده) به نوعی نزدیکی به رحمت و بخشش الهی اشاره دارد که میتواند روح و جانآزردگان را تسکین دهد.
هوش مصنوعی: درجایی که حواریون حضور داشتند، آن مکان به محلی تبدیل شد که عید قربانی و نزول برکات الهی را جشن میگیرند.
هوش مصنوعی: با نیکی و محبت، شاه بزرگ و با کرامت به آنها غذا داد و از سفرهٔ خود پذیرایی کرد.
هوش مصنوعی: پس از آنکه عاشقان با محبت خود، اجازه پیدا کردند که به سوی خانه و محل آرامش خود بازگردند.
هوش مصنوعی: به سوی امام راضی و معصوم بازگشتیم و بعد از او، خلافت بر اساس شایستگی و صلاحیت بنیانگذاری شد.
هوش مصنوعی: هر چیزی جز خداوند، به فرمان او گوش فرا میدهد و وجود او نشانهای از ذات الهیاش است.
هوش مصنوعی: موسی، عیسی و ابراهیم از جمع پیامبران با خردمندی و هدایت ویژهای برخوردارند.
هوش مصنوعی: دربارهی پادشاه قدرتمند، همه منتظر دستورات او هستند.
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای آن است که روح پاک و بااخلاص شیعیان، تحت تأثیر و پیروی از انبیای الهی و رسالتهای آنان قرار دارد. در واقع، اشاره دارد به این که شیعیان با ایمان و دیانت، الگوی خود را از پیامبران الهی گرفته و تلاش میکنند تا به صفاتی چون پاکی و صداقت دست یابند.
هوش مصنوعی: پس از آن، گروهی از فرشتگان همچون ستارگان در صف به دور آن قطب شرافت جمع شدند.
هوش مصنوعی: چشمش به دستور و گوشش به سخن است تا ببیند چه میگوید آن خدای بزرگ و عزیز.
هوش مصنوعی: بر روی تخت خلافت، جایگاه خود را حفظ کرده و همچنان منتظر روز عدل است.
هوش مصنوعی: زمانی که چهره آن مظهر الهی از پشت پرده ظاهر شود، نوری درخشان به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: آن فرمانروای سرزمین ولایت دوباره بر خاک کربلا حاضر خواهد شد.
هوش مصنوعی: جان سپارانش به مانند پرههای دایره، به دور مرکز حرکت میکند. زمانی که به مرکز نزدیک میشود، مانند خط دایرهای است که در اطراف نقطهاش قرار دارد.
هوش مصنوعی: ساکنان هفت زمین و نه آسمان را در سایه آن پرنده خوشبخت مینهد.
هوش مصنوعی: همه به دور او جمع میشوند و با دست به دامنش میچسبند و از او طلب یاری میکنند.
هوش مصنوعی: به گفته صادق آل خلیل، زائر خداوند بزرگ به او خواهد رسید.
هوش مصنوعی: کسی که با دو دست خود به محبت و صمیمیت دست میدهد، بیهیچ پرده و حجاب، مانند کسی است که به دوستانش نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: پس با خدای بزرگ در کنار حضرت عرش، بر تخت نشین میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از بیخبری و نادانی افرادی اشاره دارد که نمیتوانند واقعیتها را به درستی درک کنند. آنها مانند گوش گاوی هستند که به صداهای زیبای موسیقی بیتوجهاند و فقط به حرفهای بیمحتوا و نادرست گوش میدهند. در واقع، این بیت نشاندهنده نادانی و عدم توجه به حقایق است.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که فهم عمیق و درک حقیقی، نوعی روشنایی و آگاهی درونی است که در همین جا و در همین جهان قابل درک است. این فهم، مانند داستان پرندگان در منطق الطیر عطار، به ما نشان میدهد که سفر به سمت حقیقت و وجود، از درون آغاز میشود.
هوش مصنوعی: وجود بینظیر و اصلی که قابل دیدن نیست، و در آن مقام هیچکس بار و توانی ندارد.
هوش مصنوعی: با توجه به اینکه ممکن است در مسیری قرار داشته باشی که نیاز به هدایت و راهنمایی دارد، بهتر است برای دیدن حقیقت و فهم معانی واقعی زندگی، از نور و روشنایی الهی بهرهمند شوی. در غیر این صورت ممکن است در تاریکی و سردرگمی بمانی.
هوش مصنوعی: وجود حق در شکل و ظاهر خود، پنهان است و این ظاهر، نشاندهنده و نمایانگر اوست. هرچند که خود حق، در این ظاهر بهوضوح و روشنی قابل دیدن نیست.
هوش مصنوعی: این دنیا به مانند تاریکی اسکندر است و حقیقتی که در آن وجود دارد، همانند آب حیات درون آن میباشد.
هوش مصنوعی: وقتی ظلمت و تاریکی به نور کامل میرسد، نوری از هفت آسمان ظاهر میشود که همه چیز را روشن میکند.
هوش مصنوعی: اما این غرق شدن در فنا (از بین رفتن در از خودگذشتگی) یک حالت آگاهانه و درک عمیق از وجود است و نه تنها داستانی از صوفی بزرگ خرقانی.
هوش مصنوعی: مثل فتیلهای که در آتش عشق سوخته میشود، آتش نیز مانند آینهای از دیدار و عشق تجلی پیدا میکند.
هوش مصنوعی: اما دیدن یکدیگر با مشاهده حقیقت و درک عمیق از وجود متفاوت است.
هوش مصنوعی: صوفی ما، وقتی این حالت را ندارد، نمیتواند تفاوت بین آگاهی واقعی و وجودی که در آن است را درک کند.
هوش مصنوعی: گاه عاشق به شوق و هیجان میپردازد و گاه معشوق به او جاذبه نشان میدهد.
هوش مصنوعی: او گفت: در سرزمین خودم هیچ کس جز من نیست و عاشقانه با خودم در حال بازی هستم.
هوش مصنوعی: کلام بیهوده و بیفایده را کمتر بگو و عمر خود را با آنها تلف نکن ای جناب خواجه سلطان بایزید.
هوش مصنوعی: خداوند به کلیم (موسی) گفت که مرا نخواهی دید، زیرا اگر مرا ببینی، ممکن است در آرزوی نعمتهای فراوان و لذتهای دنیا دچار وسوسه شوی.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به وحدت مطلق، باید همزمان هم پیوند و ارتباط را حفظ کنی و هم تمایزات را بشناسی.
هوش مصنوعی: کسی که نتواند تفاوت میان جمع و فرد را درک کند، به درستی راهی به دیار عرفان نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: این صحبت هیچگاه تمام نمیشود، ای عمید! قصه را برای ما کوتاه کن، زیرا مقصد دوری به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: زائر، مانند آینهای است که چهرهی باقی را نشان میدهد و این تصویری از حقیقی پنهان است که با نور الهی نمایان میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که شاه از اوج تجرد و بیپیرایگی فرود آمد، سفر گردی به سوی او نشسته است.
هوش مصنوعی: وقتی دوباره برفراز عشق رفت، خداوند بر سرش تاج عشق گذاشت.
هوش مصنوعی: غبار از روی آینه پاک شد و فاصلهای که زائر با معبود دارد، همچنان وجود دارد.
هوش مصنوعی: او از عشق و وصال محبوب خود هیچ وقت جدا نشده است، اما آنچه مانع از دیدار او شده، غبار آلودگی و حجابهای دیگران است.
هوش مصنوعی: من چه بگویم که هیچ کسی همدلم نیست؛ هرچند گوشها باز هستند، اما کسی به درد دل من گوش نمیدهد.
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب از محبوب دور شود، چه زمانی میتوانی چهره او را بخوانی که من نزدیک هستم.
هوش مصنوعی: کسی که در دریای زوال و نابودی غرق شده است، تا زمانی که وجود دارد، حق با اوست و او نیز با حق در ارتباط است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.