گنجور

 
حیدر شیرازی حافظ

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۲۵ - و له ایضا :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰

    حیدر شیرازی (بیت ۱): المنة لله که در میکده باز است - زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است

    حافظ (بیت ۱): اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است - زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

    استاد سید علی میرافضلی در مقالهٔ «دو شاعر همعصر: حافظ و حیدر شیرازی» منتشر شده در نشر دانش، پاییز ۱۳۸۲، شمارهٔ ۱۰۹ (قابل دریافت از این نشانی) با توجه به این که این شعر در دیوان حیدر بقال شیرازی نسخه‌برداری شده به دست محمد نکساری در سال ۸۸۱ هجری قمری آمده است و این که دیوان حافظ بعد از وفات او توسط دیگران جمع‌آوری شده و گردآورندگان دیوان حافظ غفلتاً بعضی اشعار معاصران حافظ را که او در یادداشتهای خود نسخه‌برداری کرده بوده (شاید به سبب مراوده‌هایی که با آنان داشته) به نام او ثبت کرده‌اند اعتقاد دارد که این شعر به احتمال قوی از آن حافظ نیست و اصلاً از آن حیدر شیرازی است.

  2. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۴۷ - و له ایضا :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴

    حیدر شیرازی (بیت ۱): ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حال مردمان چون است

    حافظ (بیت ۱): ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است

    استاد سید علی میرافضلی در مقالهٔ «دو شاعر همعصر: حافظ و حیدر شیرازی» منتشر شده در نشر دانش، پاییز ۱۳۸۲، شمارهٔ ۱۰۹ (قابل دریافت از این نشانی) با توجه به این که این شعر در دیوان حیدر بقال شیرازی نسخه‌برداری شده به دست محمد نکساری در سال ۸۸۱ هجری قمری آمده است و این که دیوان حافظ بعد از وفات او توسط دیگران جمع‌آوری شده و گردآورندگان دیوان حافظ غفلتاً بعضی اشعار معاصران حافظ را که او در یادداشتهای خود نسخه‌برداری کرده بوده (شاید به سبب مراوده‌هایی که با آنان داشته) به نام او ثبت کرده‌اند اعتقاد دارد که این شعر به احتمال قوی از آن حافظ نیست و اصلاً از آن حیدر شیرازی است.



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » قصاید السبعه » سبب نظم کتاب:رسید موسم گل ساقیا! بگردان راح - که عشقبازی و مستی به دین ماست مباح


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸:اگر به مذهبِ تو خونِ عاشق است مُباح - صلاحِ ما همه آن است کان تو راست صلاح

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۳:ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح - که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح


  2. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۷ - و له ایضا:مطرب بزن نوایی، ساقی بده شرابی - از تشنگی بمُردم بر آتشم زن آبی


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲:مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی - پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی


  3. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۹ - و له ایضا:نباشد در جهان همچون تو یاری - بتی، سنگین دلی، سیمین عذاری


    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری


  4. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۱۵ - و له ایضا:پرتو روی تو از روی صفا می‌بینم - مردم چشم تو در عین حیا می‌بینم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:در خراباتِ مُغان نورِ خدا می‌بینم - این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم


  5. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - و له ایضا:آب کز دیده روان شد ببرد بنیادم - آتش عشق تو چون خاک دهد بر بادم

    حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - و له ایضا:تا دل خسته به دست سر زلفت دادم - کمر بندگی ات بسته ام و آزادم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم - ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود دلشادم - بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم


  6. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۲۵ - و له ایضا:المنة لله که در میکده باز است - زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است - زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است


  7. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۲۷ - و له ایضا:عمری است که در عشق تو بی صبر و قرارم - آشفتگیی از شکن زلف تو دارم


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:گر دست دهد خاکِ کفِ پایِ نگارم - بر لوحِ بَصَر خطِّ غباری بنگارم


  8. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۳۶ - و له ایضا:ای دل! به جهان معتکف کوی فلان باش - در بندگی حضرت او بسته میان باش


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲:باز آی و دلِ تنگِ مرا مونس جان باش - وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش


  9. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۳۹ - و له ایضا:به طرّهٔ طیرهٔ مشکی، به چهره غیرت ماه - که‌ای، چه‌ای، چه کسی؟ لا اله الا الله


    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله

    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامه‌ای دلخواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه


  10. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۴۲ - و له ایضا:طریق شب روی- ای دل!- ز دست نگذاری - اگر شبی سر زلف بتی به دست آری


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری - خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری


  11. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۴۷ - و له ایضا:ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حال مردمان چون است


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است


  12. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۱ - فی البدیهه:عروس گل چو به طرف چمن درآمد باز - ز عشق بلبل شوریده برکشید آواز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز - ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز

    حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳:صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز - کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!


  13. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۳ - سوگندنامه:به آفتابِ جمالت، به نورِ صبحِ جلال - به آستینِ خیالت، به آستانِ وصال


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال


  14. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۶ - مدح شیراز:دلم ز خطهٔ شیراز و قوم او شادست - که بِهْ ز خطهٔ مصر و دمشق و بغدادست


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست - مرا فِتاد دل از ره، تو را چه اُفتادست؟

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست - بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست


  15. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۶۲ - و له ایضا:ساقی! بیار باده و مطرب بساز ساز - تا برگ عیش را بود از نغمه تو ساز


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:ای سروِ نازِ حُسن که خوش می‌روی به ناز - عُشّاق را به نازِ تو هر لحظه صد نیاز


  16. حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۷۰ - و له ایضا:ساقی بیا و جام طرب پرشراب کن - بیدار باش و دیدهٔ غفلت به خواب کن


    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵:گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن - یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن - دور فلک درنگ ندارد شتاب کن



sunny dark_mode