محمدجواد تقوی 🌐
من از زمانی که نوجوان بودم ، خودم را در وادی شعر بالاخص شعر حافظ دیدم ، با او از غزل الا یا ایها الساقی شروع کردم و تا متی ما تلق من تهوی پیش رفتم !
اگر بگویند دوست داری کدام شخصیت را از گذشته ملاقات کنی حتما حضرت حافظ یکی از آنهاست.
محمدجواد تقوی در ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹:
خدا این عارف و شاعر بزرگ رو رحمت کنه
این بیت خودش درس خودشناسی است که میگه
هر گاه که چشم من و عرفی به هم افتاد
در هم نگرستیم و گرستیم و گذشتیم
محمدجواد تقوی در ۱ سال قبل، سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
فروغی در شرایطی این شعر رو سرود که نزد ناصرالدین شاه بود و ناصر یک بیت از این شعر رو میگه و فروغی ادامه اش رو بداهه میگه ، گرچه این شعر اینقدر زیباست که از شاه قجری گذر کرده ولی دو بیت پایانی یادی از شاه کرده که باید میکرد .
محمدجواد تقوی در ۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴:
مژده در شعر حافظ به تعدد تکرار شده به نحوی که وقتی خواننده به همچین ابیاتی میرسه انگار نسیم خنکی بر خاک مرده وجوده اش ریخته میشه و زنده میشه.
مثلا در همین بیت که ایشون میفرماییند :
مژده ای دل که دگر بادِ صبا بازآمد
هدهد خوش خبر از طَرْفِ سبا بازآمد
خواننده با خواندن این بیت آنهم در ابتدا شعر حس بسیار خوبی رو دریافت میکنه و امیدواری در دلش جوانه میزنه .
محمدجواد تقوی در ۱ سال قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵:
در اشعار حافظ همانطوری که میبینیم حتی نرسیدن ها هم زیباست ، حتی شکست ها هم زیباست .
چراکه شاید معنا عشق در شعر حافظ به نحوی با چیزی که ما امروز در دنیا مدرن میخوانیم تفاوت عجیبی داشته باشد.
مثلا در بیت آخر همین شعر :
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت
اگر دقت کنیم به یار خود ایرادی نمیگیرد و انگشت اتهام این عدم وصال را به سمت او نشانه نمیرود چرا که معتقد است
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم | لطف آنچه تو اندیشی ، حکم آنچه تو فرمایی
محمدجواد تقوی در ۱ سال قبل، شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
اشعار حافظ به نحوی شریعت رو با عشق معادل میدونه همونطوری که در بیت آخر میخونیم نوشته شده که
اگر در روز مرگت بتونی جام عشق را در دست بگیری تو را یکسره از میکده به بهشت میبرند.
در مقاله شراب در شعر حافظ هم به این نکته اشاره شده بود که گفتم لینک بدم دوستان بخونن
محمدجواد تقوی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:
من از بیت " گر آستین دوست بیفتد به دست من / چندان که زنده‌ام سر من و آستان دوست" یک معنا دیگر هم برداشت میکنم :
واج آرایی حرف "سین" به نحوی است که حضرت سعدی میخات واژه سکوت و خموشی را در دل این بیت قرار دهد و بگوید آنکسی که از دوست خبری دارد باید سکوت کند و نباید جار زنان همه را مطلع کند.