گنجور

حاشیه‌گذاری‌های علی میراحمدی

علی میراحمدی


علی میراحمدی در ‫۱ روز قبل، پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۶:

بمردی نباید شد اندر گمان که بر تو درازست دست زمان
 

علی میراحمدی در ‫۲ روز قبل، چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:

پاسخ به وحید سبزیان پور( متاسفانه امکان ریپلای مستقیم در مرورگر من فعاا فعال نیست ) دوست عزیز بنده تحقیقی در مورد مدحیات حافظ کرده ام و به نتایجی رسیده ام که با توجه به اشعار مدحی حافظ قابل توجیه هم هست که اگر خدا یاری کند درین موارد مطالبی عرض میکنم. اما چکیده تحقیق من در مورد مدحیات جناب حافظ اینست که او حتی در اشعار مدحی خود هم تمام شعر و غزل را به نام ان ممدوح و پادشاه نمیکند و حتی اگر نامی هم از پادشاه می اورد مخاطب میتواند برداشت دیگری هم از شعر داشته باشد و این بسیار زیرکانه است.بنده اینگونه شعر مدحی را در اثار شعرای دیگر هرگز ندیده ام.شعر مدحی در ظاهر که از طرفی میتواند صله ای هم برای شاعر بیاورو ولی از طرفی برای ارباب معنا در همان اشعار مدحی مطالبی بیان شده است و حتی ممدوح هم تغییر میکند. البته اثبات این موضوع نیاز به شاهد مثال اوردن و توضیح مفصل است که اگر وقت بشود مواردی را در اینده بیان خواهم کرد .این موضوع اخیرا بر من کشف شده است ، آن هم پس از حدود دو دهه مانوس بودن با دبوان حافظ اما در مرود این غزل ، این غزل از آن دسته غزلیات مدحی که بنام یک پادشاه باشد نیست وکاملا مشخص است که در ابتدا یک غزل مستقل و عرفانی بوده و سپس برای تقدیم به ممدوحی دو بیت به آن اضافه شده ( بیت 6و 7) که ازین گونه موارد باز هم در دیوان حافظ دیده میشود

 

علی میراحمدی در ‫۴ روز قبل، دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:

بنده بارها هفت خوان را خوانده ام و مازندران را هم به عنوان همین شهر اشنای شمال کشور تصور کرده ام. به نظرم فارغ از بحث تخصصی جغرافیای شاهنامه این از مواردی است که میتوان به مخاطب اجازه برداشت های ممکن را داد.
 

علی میراحمدی در ‫۹ ماه قبل، جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۸ در پاسخ به محسن دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۲:

همان«جواب من نیایی »صحیح است
در موسیقی رسمی است به عنوان سوال و جواب که سازی نتی را مینوازد و ساز دیگر جوابش را با نواختن همان نت یا نتی دیگر میدهد که میگویند در جوابش می آید. 
اینجا شاعر گلایه میکند که چرا با بانگ خوشت در جواب آوای حزین من نمی آیی 

 

علی میراحمدی در ‫۹ ماه قبل، جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۸ در پاسخ به فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) دربارهٔ سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۵۰:

توضیح در اینجا

پیوند به وبگاه بیرونی

 

علی میراحمدی در ‫۹ ماه قبل، جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۲ - حکایت:

شاعر در باب جان فشانی در راه حق اشعاری میسراید و سپس از شبنم و خایه مثال میزند. 
میگوید: درین راه چون شبنم باید بود که همه هستی خود را در برابر آفتاب مینهد و عاقبت هم بخار میشود و به آفتاب میپیوندد اما خایه که همان تخم پرندگان است و زیر سایه قرار دارد چنین خاصیتی ندارد و برجای خود میماند. 


راه فنا چو شبنم باید به دیده رفتن( بیدل)

 

علی میراحمدی در ‫۹ ماه قبل، جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۵ در پاسخ به میلاد جمشیدی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

کاملا مشخص است که غزل در مدح هیچ پادشاهی نیست و در گذشته و در حال و هوایی دیگر سروده شده و سپس به مناسبتی ابیاتی بعد از بیت تخلص توسط شاعر به آن اضافه گردیده است.
غزل شماره ۱۱  هم دقیقا همینگونه است و پس از بیت تخلص بعدها بیتی در احترام به شخص حاجی قوام به آن اضافه شده است. 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ عطار » سی فصل » بخش ۱:

کاملا مشخص و مسلم است که این اشعار ضعیف اثر طبع عطار نیشابوری نیست. 

آثار مسلم عطار :دیوان اشعار(غزلیات، قصاید، ترجیعات) 

منطق الطیر،الهی نامه، اسرار نامه، مصیبت نامه(مثنویات)

مختار نامه(رباعیات) 

 تذکرة الاولیا (نثر) 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۴) حکایت آن طفل که با مادر ببازار آمد و گم شد:

آتش به جانهای غریب می اندازی ای شیخ با کلامت

چنین گفت او که پر دردست جانم

که نام آن محلت هم ندانم

بدو گفتند پس با تو چه سازیم

که تو می‌سوزی و ما می‌گدازیم

چنین گفت او که من سرگشتهٔ راه

نیم از مادر و از نامش آگاه

محلّت می‌ندانم خانه هم نیز

بجز مادر نمی‌دانم دگر چیز

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۳) حکایت آن دیوانه که ازو پرسیدند که درد چیست:

 آدمی اگر پس از خوانش این ابیات گریبان بدرد و سر به بیابان بگذارد رواست که برخی معانی را نتوان تاب آورد

همی درد آن بوَد ای زندگانی

که چیزی بایدت کانرا ندانی

ندانی آن و آن خواهی همیشه

ندانم کین چه کارست و چه پیشه

جز او هرچت بود باشد همه پیچ

که آن خواهی و آن خواهی دگر هیچ

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۳ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۷) حکایت آن درویش که آرزوی طوفان کرد:

حکایت شگفتی است و تفکر و تامل بسیار میطلبد. 

 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۹ - در سیرت ملوک:

کاملا مشخص است که این متن و این اثر از عطار نیشابوری نیست. 

 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲ - فی مذمة الفرس العضدیه:

 ممدوح شاعر مرکب وامانده و پیری به او میدهد و این قصیده در توصیف حالات و اطوار آن مرکب است.

انوری هم شعری در وصف اسب پیری که به او هدیه داده شده،دارد که همچون شعر خواجو بسیار خواندنی است. 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود:

 

خرقه زهد و جام می گر چه نه در خور همند

این همه نقش میزنم در جهت رضای تو

حافظ

 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۰ در پاسخ به پوریای حیران دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:

به معنای به دست آمدن و میسر شدن میباشد و بیشتر در مواردی بکار میبرد که شخص چیزی یا کسی یا مالی را که فراتر از انتظار اوست به رایگان و با زحمت کم به دست آورد. 

«به کف اوفتد وصالی »یعنی وصال میسر شود

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۱۲ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل:

گفت من دیوانهٔ بس سرکشم
وین طراق و طمطراق آید خوشم

چون خوشم این آمد اینم هست کار
با زیانم نیست یا با سود کار


خوشا دیوانگی... 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل:

گر شود همچون زمین پست آسمان

تو خوشی خود طلب کن از میان

باری، مردمان گر بتوانند نگاه خود را به عالم تعدیل نمایند و خوش بین باشند و زیبانگر،دنیای بهتری را نیز تجربه خواهند کرد

 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل:

کار خلقست آنکه ملت ملتست

هرچه زان درگه رود بی علتست

   
 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - و قال ایضا یمدح الصّدر رکن الدّین:

شاهکاری شگرف در باب برف.

 

 

علی میراحمدی در ‫۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

 

آن که زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست، و در نیمه شب بر بالین حافظ حاضر شده و سر در گوش او نجوا کرده ، ملکه زیبایی و شعر است و نه یک شخص معین انسانی در شیراز آن زمان. 

 

۱
۲
۳
۴