گنجور

 
ملا احمد نراقی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «هم مدرسه هم میکده هم صومعه دیدیم» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «م» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
م
ن
ه
ی

شماره ۱: بهار آمد کنون جانا قفس را خیز و در بگشا - چو بگشادی ترحم کن مرا هم بال و پر بگشا

شماره ۲: تاراج کنی تا چند ای مغبچه ایمان‌ها - کافر تو چه می‌خواهی از جان مسلمان‌ها

شماره ۳: ای باد صبا کاش رسانی خبر ما - گاهی به سوی ماه نهان از نظر ما

شماره ۴: خواب نوشین سحر لقمه چرب سرشب - دعوی عشق خدا اینت عجب اینت عجب

شماره ۵: دوش می رفت به صد ناز جوانی به رهی - زلف پرتاب به رخ، خنده مستانه به لب

شماره ۶: شیخ ما دیشب هوای خانه خمار داشت - هیچ دانید ای حریفان با که آنجا کار داشت

شماره ۷: یا رب ز بخت ماست که شد ناله بی اثر - یا هرگز آه و ناله و زاری اثر نداشت

شماره ۸: تا میکده باز و می به جام است - کار من خسته دل به کام است

شماره ۹: عاشق ار بر رخ معشوق نگاهی بکند - نه چنان است گمانم که گناهی بکند

شماره ۱۰: ای دل اگر این یار دمی یار تو باشد - شاهنشهی هردو جهان عار تو باشد

شماره ۱۱: دانی که یار حاجت ما کی روا کند - چون تیغ را به گردن ما آشنا کند

شماره ۱۲: عشاق تو جز دیده خونبار نخواهند - غیر از دل آزرده افکار نخواهند

شماره ۱۳: از راه وفا گاه ز ما یاد توان کرد - گاهی به نگاهی دل ما شاد توان کرد

شماره ۱۴: به این امید دادم جان، که روزی بلکه یار آید - که جان بهر نثار راهش آن روزم به کار آید

شماره ۱۵: ای کاش شب تیره ما را سحری بود - تا در سحر این ناله ما را اثری بود

شماره ۱۶: ترسم نشده غوره، انگور خزان آید - یا می نشده انگور ماه رمضان آید

شماره ۱۷: شد جوان دوران و سر زد سبزه و آمد بهار - وقت غم بگذشت ساقی خیز و ساغر را بیار

شماره ۱۸: این خانه ی دل خراب بهتر - وین سینه ز غم کباب بهتر

شماره ۱۹: در سر افتاده ست شوق باده ام - چون کنم در دام زهد افتاده ام

شماره ۲۰: همچو بلبل گر من بی دل زبانی داشتم - روز وصل از شام هجران داستانی داشتم

شماره ۲۱: عمری ست که اندر طلب دوست دویدیم - هم مدرسه هم میکده هم صومعه دیدیم

شماره ۲۲: در مدرسه دی با دو سه فرزانه نشستم - پیمان پی بشکستن پیمانه ببستم

شماره ۲۳: جز شیشه دل که من شکستم - از عشق بگو چه طرف بستم

شماره ۲۴: ای بر کفت تیغ جفا از قتل ما پروا مکن - بگذشته ایم از خون خویش اندیشه از فردا مکن

شماره ۲۵: گفتم ز دعای من شبخیز حذر کن - گفتا برو اظهار ورع جای دگر کن

شماره ۲۶: مژده ای دل خیمه بیرون از جهان خواهم زدن - خیمه بر بالای هفتم آسمان خواهم زدن

شماره ۲۷: دم درکش ای ناصح که من، دارم دل دیوانه‌ای - بگشا لب ای همدم بگو بهر خدا افسانه‌ای

شماره ۲۸: ساقی به یاد یار بده ساغری ز می - از آن گنه چه باک که باشد به یاد وی

شماره ۲۹: ساقیا امشب مرا زان آب رمانی بده - جامها پی در پی از آبی که می دانی بده

شماره ۳۰: ای خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمی - تا ز رنج جسم و جان آنجا بیاسایم دمی

شماره ۳۱: راست گویم من اگر خود مرد دهقان بودمی - هر درختی غیر تاک از باغها بدرودمی

شماره ۳۲: ای کوکب امید شبی کاش برآیی - ای شام الم کاش که روزی به سرآیی

sunny dark_mode