مژده ای دل خیمه بیرون از جهان خواهم زدن
خیمه بر بالای هفتم آسمان خواهم زدن
بارگه بالاتر از کون و مکان خواهم کشید
پنج نوبت بر فراز لامکان خواهم زدن
آشیان در شاخسار قدس او خواهم کشید
قدسیان را هم صفیر از آشیان خواهم زدن
دست همّت بر رخ کون و مکان خواهم فشاند
پای غیرت بر سر جان و جهان خواهم زدن
مهر از این نامهربانان سربه سر خواهم برید
دست بر دامان یار مهربان خواهم زدن
پیچ و تاب طره طرّار را خواهم گشود
دست بر آن گیسوی عنبرفشان خواهم زدن
آسمان را پشت سر خواهم فکند و بوسه ها
آستانش را به رغم آسمان خواهم زدن
در گلستان وصالش همچو گل خواهم شکفت
دستههای گل به سر زان گلستان خواهم زدن
بر سر یاران «صفایی» شورها خواهم فکند
مهر خاموشی پس آنگه بر زبان خواهم زدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.