گنجور

 
ملا احمد نراقی

گفتم ز دعای من شبخیز حذر کن

گفتا برو اظهار ورع جای دگر کن

گفتم که قدم در ره عشق تو نهم گفت

بگذار ولیکن قدم خویش ز سر کن

گفتم نظری بر رخ زیبای تو خواهم

گفتا برو از هر دو جهان قطع نظر کن

گفتم که دلم، گفت سراغ ره ما گیر

گفتم که سرم، گفت به فتراک نظر کن

گفتم چکنم ره به سر کوی تو یابم

گفتا که برو خانه خود زیر و زبر کن

گفتم که ز غم ناله کنم گفت بپرهیز

گفتم ز ستم شکوه کنم گفت حذر کن

گفتم که «صفایی» هوس وصل تو دارد

گفتا ز سر خود هوس خام به در کن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode