ای دل اگر این یار دمی یار تو باشد
شاهنشهی هردو جهان عار تو باشد
یکدل نشنیدیم که مفتون تو نبود
یک سینه ندیدیم که بی خار تو باشد
روزی بشمارد گرت از خیل غلامان
صد یوسف آزاد خریدار تو باشد
من خاک ره آنکه ره کوی تو پوید
من کشته آن دل که گرفتار تو باشد
هرگز به کسی رشک نبردم بجز آنکس
کو را نظری گاه به رخسار تو باشد
عزم سفر کوی بتان کرده ای ای دل
رو رو که خدا یار و نگهدار تو باشد
گم شد ز بر من دل و آن است گمانم
کاندر شکن طرّه طرار تو باشد
درمان چه کنی درد صفایی بگذارش
تا زنده بود خسته و بیمار تو باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر بزرگ ایرانی نشاندهنده عشق و علاقه عمیق او به معشوق است. شاعر به دل اشاره میکند که اگر یار یک لحظه هم همراه او باشد، این برایش کافی است و او را به پادشاهی هر دو جهان میرساند. او از این میگوید که هیچکس را ندیده که به زیبایی محبوبش مفتون نشده باشد و همواره دلی شکسته در پی اوست. شاعر از این میگوید که حاضر است هر مقدار غلامی برای محبوبش باشد، و خود را فدای او میکند. شاعر هیچکس را به محبوبش نمیسازد و به عشق او مشغول است. او از دل گمشدهاش در پی محبوبش غمگین است و در آخر، از درد و غم یاد میکند که تا زمانی که محبوب زنده است، او نیز درد عشق را تحمل میکند.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر این معشوق لحظهای تو را یاری کند، او همانی است که هر دو جهان در برابرش ناچیز و بیارزش هستند.
هوش مصنوعی: هیچکس را ندیدیم که به تو دل نبسته باشد و هیچکس را ندیدیم که بدون درد و رنج عشق تو زندگی کند.
هوش مصنوعی: اگر روزی به محاسبه بپردازی و از میان هزاران یوسف آزاد، کسی را پیدا کنی که خریدار تو باشد، به ارزش و مقام تو پی میبری.
هوش مصنوعی: من همچون خاکی هستم که در مسیر عشق تو افتاده است و جانم فدای دلی است که به عشق تو اسیر است.
هوش مصنوعی: هرگز نسبت به کسی حسادت نکردم، جز آن کسی که نگاهی به چهره تو دارد.
هوش مصنوعی: ای دل، تصمیم به سفر به سوی محبوبان گرفتهای؛ برو که خداوند همراه و نگهدار تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: دل من از پیش من رفته و من گمان میکنم که آن در میان موهای پر پیچ و تاب تو پنهان شده است.
هوش مصنوعی: به چه درمانی میتوانی برای درد دل شادابی بیندیشی، وقتی که آن درد تا زمانی که زندهای، تو را خسته و بیمار نگاه داشته است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر سینه کجا محرم اسرار تو باشد؟
هر دیده کجا لایق دیدار تو باشد؟
مستان دل اغیار چه لازم که درین عهد
هر جای که قلبی است به بازار تو باشد
هر آینه آن دل که قبول تو نیفتد
[...]
یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد
عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد
گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است
آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد
چون برق سبکسیر بود شمع مزارش
[...]
کس را چه تمنا که خریدار تو باشد
کش نیست بهایی که به مقدار تو باشد
جان چبود و تن کیست دریغا که متاعی
در دست ندارم که سزاوار تو باشد
آن طالب صورت خبرش نیست ز معنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.