لطفاً توجه داشته باشید که حاشیهها برای ثبت نظرات شما راجع به همین شعر در نظر گرفته شدهاند. در صورتی که در متن ثبت شدهی شعر در گنجور غلط املایی مشاهده کردید، یا با مقابله با نسخهی چاپی در دسترستان اشتباهاتی یافتید، در مورد این شعر نظر یا احساس خاصی دارید یا مطلب خاصی در مورد آن میدانید یا دوست دارید دربارهی آن از دیگران چیزی بپرسید یک حاشیه برای آن بنویسید. لطفاً از درج مطالب غیرمرتبط با متن این شعر خاص خودداری فرمایید و حتیالامکان سعی کنید متن حاشیهی خود را با حروف فارسی درج کنید (حاشیهها بازبینی خواهند شد و موارد غیرمرتبط و ناقض این نکات حذف میشوند).
بحثهای مذهبی و اعتقادی و ارجاع توهینآمیز نسبت به بزرگان ادیان و همینطور بحثهای قومیتی و توهین به فرهنگها و قومیتها و زبانها از مصادیق حاشیههای نامناسب محسوب میشوند.
لطفاً در صورتی که اشتباهات را با استناد به نسخههای چاپی گزارش میکنید این مسئله را (حتیالامکان با ذکر نام مصحح) ذکر نمایید تا بتوانیم بین پیشنهادهای تصحیحی حدسی حاشیهگذاران و پیشنهادهای مستند تمایز قایل شویم.
حاشیه بگذارید
خوراک حاشیههای این شعر را با این نشانی به خبرخوان خود اضافه کنید.
چه بنشینم چه برخیزم ، قعودی لک قیامی لک
تو را ام نیستم خود را ، شخوصی لک مقامی لک
.
اگر گویم سخن با کس اگر خاموش بنشینم
به تو وز توست ، بهر تو ، سکوتی لک کلامی لک
.
شفا خواهم که تا باشم توانا بر عبودیت
بلا خواهم که جان بازم شفائی لک سقامی لک
.
ثیاب از بهر آن پوشم شوم شایستهٔ طاعت
غذا از بهر آن نوشم ، لباسی لک قوامی لک
.
کنم از بهر آن طاعت که قربان رهت گردم
صلاتی لک زکاتی لک جهادی لک صیامی لک
.
اگر بیدار و هشـــــیارم ، نظـــر بر روی تــــو دارم
و گر در خواب و در مستی ، فسکری لک منامی لک
.
دوائی منک دائی لک ، رجائی منک شغلی بک
سماعی منک و جدی منک ، سکری فی کلامی لک
.
کشیدم جرعه ای از بادهٔ عشقت ز خود رفتم
تیقنت دوامی بک و انی فی دوامی لک
.
به دنیا تا زیم ، عشق جمال تو به جان ورزم
کنم چون روی در جنت بود آنجا مقامی لک
.
وجود فیض شد در ذات تو مستهلک و فانی
فلست منه فی شیء تمامی لک تمامی لک
.
ز خود فانی بتو باقی بتو وز تو کنم مستی
شدی چون بنده را ساقی تکرر فی کلامی لک
از روی نسخه دکتر پیمان
Comment by ابراهیم خضرایی — تیر ۲۵, ۱۳۹۴ @ ۱:۰۸ ق.ظ