لطفاً توجه داشته باشید که حاشیهها برای ثبت نظرات شما راجع به همین شعر در نظر گرفته شدهاند. در صورتی که در متن ثبت شدهی شعر در گنجور غلط املایی مشاهده کردید، یا با مقابله با نسخهی چاپی در دسترستان اشتباهاتی یافتید، در مورد این شعر نظر یا احساس خاصی دارید یا مطلب خاصی در مورد آن میدانید یا دوست دارید دربارهی آن از دیگران چیزی بپرسید یک حاشیه برای آن بنویسید. لطفاً از درج مطالب غیرمرتبط با متن این شعر خاص خودداری فرمایید و حتیالامکان سعی کنید متن حاشیهی خود را با حروف فارسی درج کنید (حاشیهها بازبینی خواهند شد و موارد غیرمرتبط و ناقض این نکات حذف میشوند).
بحثهای مذهبی و اعتقادی و ارجاع توهینآمیز نسبت به بزرگان ادیان و همینطور بحثهای قومیتی و توهین به فرهنگها و قومیتها و زبانها از مصادیق حاشیههای نامناسب محسوب میشوند.
لطفاً در صورتی که اشتباهات را با استناد به نسخههای چاپی گزارش میکنید این مسئله را (حتیالامکان با ذکر نام مصحح) ذکر نمایید تا بتوانیم بین پیشنهادهای تصحیحی حدسی حاشیهگذاران و پیشنهادهای مستند تمایز قایل شویم.
حاشیه بگذارید
خوراک حاشیههای این شعر را با این نشانی به خبرخوان خود اضافه کنید.
نقل دیگری از این شعر توسط محمد اصفهانی خوانده شده:
یک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگریست
چون روز وصال آمد او را بستم
گفتم نگریستی نباید نگریست
Comment by حمیدرضا — آبان ۱۱, ۱۳۸۸ @ ۲:۱۲ ب.ظ
به نظرم بار عرفانی این رباعی بسیار اثر گذار است اینکه انسان مراقبه لازم را دارد و متوجه این نکته است که کدام چشم بر غم دلدار اشک میریزد و کدام چشم نظاره میکند دلالت بر معرفت نفس دارد. البته حکم ثانویه نیز با عدالت سلزگار است و پاداش و کیفر را به اعمال کرده و ناکرده ما میدهند.پس میشود مقرر کرد اگر همراه نبودیم امروز هم نمیتوانیم از مواهبش برخودار شویم.« نباید نگریست»
در پایان آرزو میکنم کاش این ابیات ادامه می یافت.
Comment by Anonymous — مرداد ۷, ۱۳۹۲ @ ۱:۳۴ ب.ظ
درود به جان پاکت ای ناشناس
Comment by امین کیخا — مرداد ۷, ۱۳۹۲ @ ۲:۱۰ ب.ظ