لطفاً توجه داشته باشید که حاشیهها برای ثبت نظرات شما راجع به همین شعر در نظر گرفته شدهاند. در صورتی که در متن ثبت شدهی شعر در گنجور غلط املایی مشاهده کردید، یا با مقابله با نسخهی چاپی در دسترستان اشتباهاتی یافتید، در مورد این شعر نظر یا احساس خاصی دارید یا مطلب خاصی در مورد آن میدانید یا دوست دارید دربارهی آن از دیگران چیزی بپرسید یک حاشیه برای آن بنویسید. لطفاً از درج مطالب غیرمرتبط با متن این شعر خاص خودداری فرمایید و حتیالامکان سعی کنید متن حاشیهی خود را با حروف فارسی درج کنید (حاشیهها بازبینی خواهند شد و موارد غیرمرتبط و ناقض این نکات حذف میشوند).
بحثهای مذهبی و اعتقادی و ارجاع توهینآمیز نسبت به بزرگان ادیان و همینطور بحثهای قومیتی و توهین به فرهنگها و قومیتها و زبانها از مصادیق حاشیههای نامناسب محسوب میشوند.
لطفاً در صورتی که اشتباهات را با استناد به نسخههای چاپی گزارش میکنید این مسئله را (حتیالامکان با ذکر نام مصحح) ذکر نمایید تا بتوانیم بین پیشنهادهای تصحیحی حدسی حاشیهگذاران و پیشنهادهای مستند تمایز قایل شویم.
حاشیه بگذارید
خوراک حاشیههای این شعر را با این نشانی به خبرخوان خود اضافه کنید.
این شعر به ناصرخسرو هم منتسب است (اینجا را ببینید). در کتابهای درسی ادبیات عهد ما این شعر را با نام ناصرخسرو آورده بودند.
Comment by حمیدرضا — فروردین ۳۰, ۱۳۸۷ @ ۱:۰۵ ب.ظ
با درود و ستایش از کار گرانبارتان در زمینۀ ادبیات پارسی
نخست آن که این پاره شعر، سرودۀ ناصر خسرو قبادیانی است
دوم: در بیت دوم، مصرع نخست، واژۀ ستمکاران نادرست است و واژه ستمکاری بجا و رواست. بنگریم مصرع دوم را که در آنجا و در سروده، سخن از نفی صفت ستمگری از شمشیر است.
—
پاسخ: با تشکر، در هر دو ضبط (منتسب به رودکی و منتسب به ناصر خسرو) «ستمکاران» آمده، لذا تغییر متن را منوط به استناد به نسخههای معتبر میکنیم.
Comment by غلامحسین مراقبی — مرداد ۳, ۱۳۸۸ @ ۲:۴۹ ب.ظ
گرچه دانش من در خصوص ادبیات فارسی برای اظهار نظر ادبی کفایت نمی کند ولی به نظر میرسد در بیت دوم “ستمکاری کردن ” صحیح تر از “ستمکاران کردند ” باشد
Comment by امیر امین — اسفند ۳۰, ۱۳۹۱ @ ۱۲:۰۹ ق.ظ
با سلام
من اهل تاجیکستان هستم/ در کتابهای ادبیات مدرسه ما، در تاجیکستان، این شعر به رودکی منتسب است.وتا جای که یادم هست مصرع دوم-ستمکاری- نوشته شده بود.
Comment by حکیم — آذر ۲۸, ۱۳۹۲ @ ۱:۱۵ ق.ظ
درود بر تاجیکسان !
دوست عزیز شعر خیلی قدیمیست و از طرفی سبک رودکی و ناصرخسرو بهم در پاره ای موارد شبیه است وشعر به هردو منتسب است اما ، در آن مصرع هردو شکل ستمکاران و ستمکاری معنی دار است .
Comment by شمس الحق — آذر ۲۸, ۱۳۹۲ @ ۲:۱۰ ق.ظ
درود به حکیم تاجیکستان میهن ما هم هست درود به شما . درود به بخارا . دلم می خواهد در میدان ریگستان آسمان آبی را بنگرم .
Comment by امین کیخا — آذر ۲۸, ۱۳۹۲ @ ۳:۰۱ ق.ظ
درود
با احترام چه فرقی داره رودکی گفته یا حکیم خسرو همه یک هستند نه یک عدد. کاش یه اجباری بود برای سیاستمدارن عالم که کلاس ادبیات می رفتند. تا شاید جنگی در نگیره مردم کشته نشند
Comment by رند مست — فروردین ۲۱, ۱۳۹۴ @ ۱۲:۰۲ ب.ظ
اگه شخصیت رودکی و ناصرخسرو رو نگاه کنیم، میشه نتیجه گرفت این شعر به ناصرخسرو شبیه تره چرا؟ زیرا ناصرخسرو حجت اهل خراسان بوده و شراب نمیخورده اما رودکی شراب رو دوست داشته بنابراین بعیده که گفته باشه انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت
چرخشت چیزی مثل حوض بوده که انگور توش می ریختن و با لگد له می کردن تا نبیذ یا شراب بسازن.
Comment by مصطفی گلیاری — فروردین ۹, ۱۳۹۵ @ ۱۰:۴۴ ق.ظ
باید عرض کنم که بیت دوم همانی است که در گنجور و در همین صفحه آمده است . دوستی فرمودهاند که از نظر ادبیات فارسی « ستمکاری کردن » درست میباشد ، اما این زمانی است که منظور شاعر انجام فعل ستمکاری باشد . (که در اینجا اینگونه نیست ) ، بلکه واژه « کردند » ، در اینجا به معنای «ساختند » و یا « قرار دادند» میباشد که منظور شاعر اینگونه معنا میشود : این تیغ را نه برای افراد ستمکار ساختند! که کاملا هم مشخص است . و سایت وزین گنجور بیت درست را قرار داده .
Comment by هادی احمدی از کرمانشاه — تیر ۳۱, ۱۳۹۵ @ ۱۱:۰۹ ب.ظ
سلام با تشکر از سایت خوب و زحماتتون
بیت چهارم یه جا خوندم
تا باز کجا کشته شود انکه تو را کشت؟
که به نظرم وزنش بهتر و روونتره
Comment by احمد — دی ۱۷, ۱۳۹۵ @ ۱۰:۰۱ ب.ظ
با سلام و با سپاس،
این بنده نیز در «نوشتار-شناسی» (فیلولوژی philology) شعرها و شاعران پارسیگوی هیچ چیرگی ندارم. با اینهمه، از روی بررسی خردورزانهی این شعر (based on logical deduction، استنتاج منطقی) ، با زند آقای مصطفی گلیاری هماوا هستم: این شعر هم از رویهی سبک و هم از رویهی روانشناختی سراینده، به بیشینه احتمال، از آن ناصرخسروست نه از آن رودکی. بدین معنا که
نخست اینکه، آهنگ شعر و واژههای بکاررفته به ژرفا یادآور سرودههای ناصرخسرو هستند؛ و،
دوم اینکه، ناصرخسرو از بادهنوشی پرهیز میداشته و دور است که این مصرع از آن او باشد: انگور نه از بهر نبیذ (باده، شراب) است به چرخشت!
Comment by بهرام شاهی — دی ۵, ۱۳۹۶ @ ۶:۴۸ ب.ظ
سلام
در بیت پایانی، «در کوفتن » یک فعل است مثل در نوردیدن ،
در نوشتن و امثال آن ،
معنی آن زدن و کوفتن است نه به معنی در زدن .
Comment by مرتضی — اسفند ۱۵, ۱۳۹۶ @ ۹:۲۹ ق.ظ
ممنون از دو عضو فعال
دو یار
حمیدرضا و غلامرضا
Comment by محمد مهدی — اسفند ۲۰, ۱۳۹۶ @ ۹:۴۶ ق.ظ
شمشیر الیوه دوشده , هر کیمسه نه اولدورمه
آللاه یانوندا ایتمز , یا هچ یادوندان چئخمز
بو شمشیره ظلم ایله ماقا , پس یارادوب لار ؟
اوزوم لر شراب توتماقا , آیا یارانوب لار ؟
Comment by محمد کمیجانی — دی ۱۳, ۱۳۹۸ @ ۱۰:۵۵ ق.ظ
با سلام
در رابطه با توضیحی که یکی از دوستان در خصوص چرخشت داده عرض میکنم برخلاف نظر ایشان چرخشت یک دستگاه مکانیکی بشکه مانند ساخت شده از چوب است که انگورها را درون بشکه ریخته و سپس با قراردادن قطغه چوبی بمنزلع درب و تعبیه پیچ بزرگی که بر چرخاندن به درب فشار وارد کرده و انگورها را پرس میکردند و از حفره پایین بشکه آب انگور را تخلیه و در ظروف دیگر جمع می نمودند . هم اکنون نیز از همین وسیله در گرجستان و ارمنستان برای آبگیری انگور و شراب سازی خانگی می سازند و استفاده می کنند.
آنچه دوست محترم Comment by رند مست — فروردین ۲۱, ۱۳۹۴ @ ۱۲:۰۲ ب.ظ گفته بودند چاله بیز است که ترمی بهش چله بیس می گویند و شبیه حوضی مستطیل شکل در ارتفاع یک متری از زمین می سازند و آنگور را به ترتیبی که ایشان فرمودند آبگیری می کنند .
چاله بیز = چاله بیختن
Comment by محمد کمیجانی — دی ۱۳, ۱۳۹۸ @ ۱۱:۰۳ ق.ظ