گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
محمد بن منور

حکایت شماره ۱: باب دوم - در وسط حالت شیخ ما قدس الله روحه العزیز، و این سه فصل است

حکایت شماره ۲: کمال الدین بوسعید عمم گفت کی با پدرم خواجه بوسعید ...

حکایت شماره ۳: خواجه ابوالقسم هاشمی حکایت کرد که من هفده ساله ...

حکایت شماره ۴: آورده‌اند کی روزی شیخ بوسعید و شیخ ابوالقسم ...

حکایت شماره ۵: چون شیخ بوسعید قدس الله روحه العزیز چند روز به ...

حکایت شماره ۶: خواجه حسن مؤدب گوید رحمة الله علیه که چون آوازۀ ...

حکایت شماره ۷: از خادم شیخ شنیدم که ایشان هر دو گفتند کی ما از ...

حکایت شماره ۸: خواجه حسن مؤدب کی خادم خاص شیخ بود، حکایت کرد که ...

حکایت شماره ۹: زنی بوده است در نشابور او را ایشی نیلی گفتندی، ...

حکایت شماره ۱۰: آورده‌اند کی شیخ بوسعید قدس الله روحه العزیز به ...

حکایت شماره ۱۱: آورده‌اند که چون آن انکار از درون استاد امام ...

حکایت شماره ۱۲: پیر بواحمد صاحب سر استاد امام بوده است قدس الله ...

حکایت شماره ۱۳: خواجه بوبکر مؤدب گفت کی روزی شیخ بوسعید قدس الله ...

حکایت شماره ۱۴: از خواجه بوالفتوح غضایری شنیدم کی گفت هر روز نماز ...

حکایت شماره ۱۵: آورده‌اند کی شیخ ابوالقسم قشیری یک شب اندیشه کرد ...

حکایت شماره ۱۶: خواجه بوالفتوح غضایری رحمة الله علیه روایت کرد و ...

حکایت شماره ۱۷: از شیخ زین الطایفه عمر شوکانی شنیدم کی گفت از ...

حکایت شماره ۱۸: شیخ بونصر روایت کرد از حسن مؤدب کی گفت در نشابور ...

حکایت شماره ۱۹: آورده‌اند که چون استاد امام را آن انکار برخاست از ...

حکایت شماره ۲۰: آورده‌اند که چون شیخ عبدالله باکورا آن داوری ...

حکایت شماره ۲۱: هم درین وقت روزی شیخ عبدالله باکو به نزدیک شیخ ...

حکایت شماره ۲۲: امام الحرمین ابوالمعالی جوینی گفت قدس الله روحه ...

حکایت شماره ۲۳: از عمید خراسان نقل کرده‌اند که سبب ارادت من در ...

حکایت شماره ۲۴: بوسعید خشاب گفت، کی خادم خاص شیخ قدس الله روحه ...

حکایت شماره ۲۵: خواجه امام بوالفتح عباس گفت که من با پدر باصفهان ...

حکایت شماره ۲۶: پیری بود در شهر مرو و او را محمد بونصر گفتندی و ...

حکایت شماره ۲۷: آورده‌اند کی در آن وقت کی شیخ بوسعید قدس الله ...

حکایت شماره ۲۸: آورده‌اند که درآن وقت کی شیخ قدس الله روحه ...

حکایت شماره ۲۹: هم در آن وقت که شیخ بوسعید به نشابور بود حسن مؤدب ...

حکایت شماره ۳۰: حسن مؤدب گفت محبی بود شیخ را در نشابور بوعمرو ...

حکایت شماره ۳۱: هم درین وقت کی شیخ قدس الله روحه العزیز به ...

حکایت شماره ۳۲: استاد عبدالرحمن گفت، کی مقری شیخ ما بود، که روزی ...

حکایت شماره ۳۳: جدم شیخ الاسلام ابوسعید رحمةالله علیه گفت که ...

حکایت شماره ۳۴: هم درآن وقت که شیخ قدس الله روحه العزیز بنشابور ...

حکایت شماره ۳۵: آورده‌اند کی شیخ را تاجری در نشابور تنگی عود آورد ...

حکایت شماره ۳۶: درویشی بود در نشابور و او را عظیم میلی بدنیا بود ...

حکایت شماره ۳۷: شیخ ابوالقسم روباهی بود در نشابور، از بزرگان ...

حکایت شماره ۳۸: بخط خواجه ابوالبرکات کی او گفت کی از خواجه اسمعیل ...

حکایت شماره ۳۹: ابوبکر محمد الواعظ السرخسی گفت من بعد ازوفات شیخ ...

حکایت شماره ۴۰: حسن مؤدب گفت کی روزی شیخ در نشابور از مجلس فارغ ...

حکایت شماره ۴۱: هم حسن مؤدب گفت کی مرا وقتی از جهت صوفیان در ...

حکایت شماره ۴۲: حسن مؤدب گفت کی روزها بود کی در خانقاه گوشت ...

حکایت شماره ۴۳: در آن وقت کی شیخ بوسعید به نشابور بود مؤذن مسجد ...

حکایت شماره ۴۴: حسن مؤدب گفت کی روزی شیخ مرا بخواند و گفت بدر ...

حکایت شماره ۴۵: روزی در نشابور شیخ قدس الله روحه العزیز حسن مؤدب ...

حکایت شماره ۴۶: آورده‌اند کی درآن کی شیخ قدس الله روحه العزیز ...

حکایت شماره ۴۷: آورده‌اند کی شیخ ناتوان شده بود، طبیبی را حاضر ...

حکایت شماره ۴۸: پیر بوصالح دندانی مرید خاص شیخ بود و خدمت خلال او ...

حکایت شماره ۴۹: آورده‌اند که درآن وقت که شیخ بوسعید به نشابور ...

حکایت شماره ۵۰: خواجه ابومنصور و رقانی کی وزیر سلطان طغرل بود ...

حکایت شماره ۵۱: ابرهیم ینال برادر کهین سلطان طغرل بود و عظیم ظالم ...

حکایت شماره ۵۲: آورده‌اند کی روزی شیخ با جماعتی متصوفه در نشابور، ...

حکایت شماره ۵۳: دانشمند بوبکر شوکانی گفت که پدرم دانشمند محمد گفت ...

حکایت شماره ۵۴: خواجه امام ابوعلی فارمدی قدس الله روحه العزیز ...

حکایت شماره ۵۵: خواجه امام بو نصر عیاضی سرخسی گفت من بنشابور بودم ...

حکایت شماره ۵۶: استاد اسمعیل صابونی گفت که شبی خفته بودم، چون وقت ...

حکایت شماره ۵۷: خواجه بوالفتح شیخ گفت که پیر موسی گفت که یک روز ...

حکایت شماره ۵۸: بوبکر مکرم گفت کی کیایی بود در نشابور کی پیوسته ...

حکایت شماره ۵۹: خواجه اسمعیل مکرم گفت که روزی در راهی می‌رفتم، در ...

حکایت شماره ۶۰: رشید الطایفه عبدالجلیل گفت کی محبی بود شیخ را در ...

حکایت شماره ۶۱: در آن وقت کی شیخ بنشابور بود و آن دعوتهای بتکلف ...

حکایت شماره ۶۲: محتسبی بود در نشابور از اصحاب بوعبدالله کرام و ...

حکایت شماره ۶۳: خواجه بوالفتوح عیاضی گفت از خواجه حسین عباد ویشی، ...

حکایت شماره ۶۴: یک روز شیخ در نشابور مجلس می‌گفت، بازرگانی بود در ...

حکایت شماره ۶۵: شیخ بلحسن سنجاری گفت از شیخ بومسلم پارسی شنیدم ...

حکایت شماره ۶۶: استاد امام اسماعیل صابونی گفت در آن وقت کی شیخ ...

حکایت شماره ۶۷: شیخ اسمعیل ساوی گفت کی شیخ بنشابور آمد و من هرگز ...

حکایت شماره ۶۸: هم در آن عهد کی شیخ بنشابور بود روزی ‌شنبه بود، ...

حکایت شماره ۶۹: آورده‌اند کی در آن وقت کی شیخ بنشابور بود، بسیار ...

حکایت شماره ۷۰: بونصر شیروانی مردی منعم بود، و در نشابور متوطن ...

حکایت شماره ۷۱: این حکایت بروایتهای درست آمده است و جمع کرده‌اند، ...

حکایت شماره ۷۲: خواجه بوالفتح شیخ گفت رحمة الله علیه که آخرین ...

حکایت شماره ۷۳: از ابوالفضل محمدبن احمد نوقانی حکایت کردند کی ...

حکایت شماره ۷۴: آورده‌اند کی چون شیخ ابوسعید از نشابور بمیهنه ...

حکایت شماره ۷۵: از جدم شیخ الاسلام ابوسعد رحمه الله روایت کردند ...

حکایت شماره ۷۶: شیخ بوعمرو بشخوانی سخت عزیز و بزرگوار بودست، و سی ...

حکایت شماره ۷۷: خواجه ابوالقسم زراد از مریدان شیخ بودو سفرها و ...

حکایت شماره ۷۸: در آن وقت که آل سلجوق از نور بخارا خروج کردند و ...

حکایت شماره ۷۹: حسن مؤدب گفت که روزی شیخ در راهی بود، اسب میراند ...

حکایت شماره ۸۰: جدم شیخ الاسلام ابوسعد گفت از پدرم خواجه بوطاهر ...

حکایت شماره ۸۱: آورده‌اند کی در ماورالنهر جماعتی پیران بزرگ بودند ...

حکایت شماره ۸۲: آورده‌اند کی درویشی از عراق برخاست و پیش شیخ آمد. ...

حکایت شماره ۸۳: خواجه علیک گفت که در نشابور بودم، مرا هوای شیخ ...

حکایت شماره ۸۴: آورده‌اند کی شیخ بوسعید یک روز مجلس می‌گفت. مدعئی ...

حکایت شماره ۸۵: خواجه بوالفتح، گفت چون من در خدمت شیخ بزرگ شدم و ...

حکایت شماره ۸۶: خواجه بوالقسم حکیم مردی بزرگ بوده است در سرخس، و ...

حکایت شماره ۸۷: آورده‌اند کی شیخ قصد شهر مرو کرد و خواجه علی خباز ...

حکایت شماره ۸۸: پدر من نورالدین منور گفت کی از خواجه بوالفتح ...

حکایت شماره ۸۹: خواجه ابوبکر مؤدب گفت کی من در میهنه بودم در خدمت ...

حکایت شماره ۹۰: آورده‌اند کی شیخ بوسعید به سرخس رفت و در خانقاه ...

حکایت شماره ۹۱: قاضی سیفی از جملۀ قضاة و ایمۀ معتبر بوده است در ...

حکایت شماره ۹۲: شیخ عمر شوکانی گفت کی خواجه محمد پدر امام اجل ...

حکایت شماره ۹۳: هم از وی شنودم که گفت روزی شیخ به شهر طوس می‌شد ...

حکایت شماره ۹۴: هم از عمر شوکانی شنودم کی گفت در از جاه درویشی ...

حکایت شماره ۹۵: نظام الملک رحمةالله علیه خانقاهی کرده بود در ...

حکایت شماره ۹۶: خواجه امام بوعلی فارمدی گفت، قدس الله روحه ...

حکایت شماره ۹۷: امیر مسعود بالخیر از جمله امرا و سلاطین بزرگ بوده ...

حکایت شماره ۹۸: شیخ عبدالصمد بن محمد الصوفی السرخسی کی مرید خاص ...

حکایت شماره ۹۹: آورده‌اند کی وقتی در میهنه جماعت صوفیان را چند ...

حکایت شماره ۱۰۰: خواجه بوعلی فارمدی گفت وقتی از طوس در خدمت شیخ ...

حکایت شماره ۱۰۱: یک روز شیخ در میهنه مجلس می‌گفت درویشی بر پای ...

حکایت شماره ۱۰۲: بخط امام مالکان رحمةالله علیه دیدم که نبشته بود ...

حکایت شماره ۱۰۳: بخط اشرف ابوالیمان دیدم رحمة الله علیه کی از ...

حکایت شماره ۱۰۴: خواجه عمادالدین محمدبن العباس رحمةالله علیه گفت ...

حکایت شماره ۱۰۵: هم خواجه امام عمادالدین محمد گفت کی یک روز شیخ ...

حکایت شماره ۱۰۶: هم خواجه عمادالدین محمد گفت کی از جد خویش استاد ...

حکایت شماره ۱۰۷: خواجه عبدالکریم که خادم خاص شیخ بود گفت روزی ...

حکایت شماره ۱۰۸: درویشی بود در از جاه او را حمزۀ سکاک نام بود، ...

حکایت شماره ۱۰۹: آورده‌اند کی وقتی شیخ ابوسعید قدس الله روحه ...

حکایت شماره ۱۱۰: خواجه امام بوعاصم عیاضی دو پسر داشت، برادر خویش ...

این آمار از میان ۴۰ بیت شعر فارسی از کل ۴۵ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.

توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرع‌های بند قالبهای ترکیبی مثل مخمس‌ها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.

آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.

وزن‌یابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزن‌یابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومه‌ها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.

ردیف وزن تعداد ابیات درصد از کل
۱ مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی) ۲۳ ۵۷٫۵۰
۲ مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) ۶ ۱۵٫۰۰
۳ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) ۳ ۷٫۵۰
۴ فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) ۲ ۵٫۰۰
۵ وزن‌یابی نشده ۲ ۵٫۰۰
۶ مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) ۲ ۵٫۰۰
۷ فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) ۱ ۲٫۵۰
۸ مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) ۱ ۲٫۵۰

آمار ابیات برچسب‌گذاری شدهٔ این بخش با زبان غالب شعر در گنجور به شرح زیر است:

ردیف زبان تعداد ابیات درصد از کل
۱ فارسی ۴۰ ۸۸٫۸۹
۲ عربی ۵ ۱۱٫۱۱

آمار ابیات برچسب‌گذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:

ردیف قالب شعری تعداد ابیات درصد از کل
۱ غزل/قصیده/قطعه ۲۸ ۶۲٫۲۲
۲ رباعی ۱۴ ۳۱٫۱۱
۳ مثنوی ۳ ۶٫۶۷