بخش ۱ - ده نامه: حمد و ثنای ملک بی نظیر
بخش ۲ - در صفت عاشق شدن جوانی: بود یکی روز جوانی مگر
بخش ۳ - نامه اول: ای صنم لاله رخ گلعذار
بخش ۴ - نامه بردن خادمه از پیش عاشق: خادمه چون این سخنان گوش کرد
بخش ۵ - عرض نامه پیش محبوب: خادمه چون واقف اسرار گشت
بخش ۶ - خبر آوردن خادمه: خادمه چون این سخنان را شنید
بخش ۷ - نامه دوم: باز جوان نعره برآورد و آه
بخش ۸ - رفتن خادمه: بار دگر خادمه باوفا
بخش ۹ - آمدن خادمه: چون که جوابی نشنید از سوال
بخش ۱۰ - نامه سیم: دید چو اندر غم دل مضطرش
بخش ۱۱ - خبر بردن خادمه: خادمه بار دگر از روی مهر
بخش ۱۲ - خبر آوردن خادمه نزدیک عاشق: خادمه آمد به بر آن جوان
بخش ۱۳ - نامه چهارم: کرد جوان صبر و تحمل بسی
بخش ۱۴ - خبر بردن خادمه: خادمه آمد به بر یار باز
بخش ۱۵ - نامه پنجم: باز چو مسکین بشنید این سخن
بخش ۱۶ - خبر بردن خادمه: این سخنان را چو بدین سان شنید
بخش ۱۷ - آمدن خادمه از بر معشوق: خادمه از خدمت آن دلنواز
بخش ۱۸ - نامه ششم: باز چو از صبر سخن گوش کرد
بخش ۱۹ - رفتن خادمه از پیش عاشق: خادمه برخاست به چشم پر آب
بخش ۲۰ - آمدن خادمه از پیش معشوق: خادمه آمد چو گل نوبهار
بخش ۲۱ - دیدار نمودن دلدار از دور به عاشق مهجور: ناله عشاق چو از حد گذشت
بخش ۲۲ - نامه هفتم: عاشق بیچاره چو بیدار شد
بخش ۲۳ - رفتن خادمه از بر عاشق: خادمه بگشاد زبان پیش یار
بخش ۲۴ - آمدن خادمه از بر معشوق: خادمه باز آمد و بر گفت حال
بخش ۲۵ - نامه هشتم: باز جوان با دل افگار ماند
بخش ۲۶ - رفتن خادمه از بر عاشق نزدیک معشوق: خادمه باز این سخن جان گداز
بخش ۲۷ - خبر آوردن خادمه از بر معشوق: از بر آن سرو قد دلنواز
بخش ۲۸ - نامه نهم: این سخنان خادمه چون باز گفت
بخش ۲۹ - خبر بردن خادمه از بر عاشق: خادمه این نامه ز دست جوان
بخش ۳۰ - خبر آوردن خادمه و پیغام خوش: خادمه خندان و دل شادمان
بخش ۳۱ - نامه دهم: شام وصالت چه به از روز هجر
بخش ۳۲ - مناجات: پادشها حرمت مردان دین