گنجور

 
عبید زاکانی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «چو صبح رایت خورشید آشکار کند» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «د» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ز
ل
م
ن
و
ه
ی

قصیده شماره ۱ - در وصف آسمان و افلاک: چو دست قدرت خراط حقه مینا

قصیده شماره ۲ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق: شه سریر چهارم که شاه انجم اوست

قصیده شماره ۳ - در مدح جلال‌الدین شاه شجاع مظفری و فتح اصفهان: صباح عید و رخ یار و روزگار شباب

قصیده شماره ۴ - در مدح شاه شیخ جمال‌الدین ابواسحق اینجو: خوشوقت عاشقی که دمی یاریار اوست

قصیده شماره ۵ - در مدح سلطان معزالدین اویس جلایری: دولت قرین دولت صاحبقران ماست

قصیده شماره ۶ - در مدح جلال‌الدین شاه شجاع مظفری: آمد نسیم و نکهت گل در جهان فکند

قصیده شماره ۷ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق: چو صبح رایت خورشید آشکار کند

قصیده شماره ۸ - در مدح یکی از پادشاهان عصر: چو شقه شب عنبر نثار بگشایند

قصیده شماره ۹ - در مدح جمال‌الدین شاه شیخ ابواسحاق اینجو: پیش از آن کین کار بر این سقف مینا کرده‌اند

قصیده شماره ۱۰ - ایضا در مدح همو گوید: سپیده‌دم علم صبح چون روان کردند

قصیده شماره ۱۱ - ایضا در مدح همو گوید: دمید باد دلاویز و بوی جان آورد

قصیده شماره ۱۲ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق: خدای تا خم این برکشیده ایوان کرد

قصیده شماره ۱۳ - در ستایش سلطان معزالدین اویس جلایری: ترکم چو قصد خون دل عاشقان کند

قصیده شماره ۱۴ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق گوید: جهان خوشست و چمن خرمست و بلبل شاد

قصیده شماره ۱۵ - ایضا در مدح همو گوید: بنوش باده که فصل بهار می‌آید

قصیده شماره ۱۶ - ایضا در مدح همو: خوش آن نسیم که بوئی ز زلف یار آرد

قصیده شماره ۱۷ - در مدح جلال‌الدین شاه شجاع: نسیم باد سحر عزم بوستان دارد

قصیده شماره ۱۸ - در مدح خواجه رکن‌الدین عمیدالملک: باز گل جلوه‌کنان روی به صحرا دارد

قصیده شماره ۱۹ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق: همیشه تا سپر مهر زرفشان باشد

قصیده شماره ۲۰ - ایضا در مدح همو: تا زمان برقرار خواهد بود

قصیده شماره ۲۱ - در مدح سلطان معزالدین اویس جلایری: گیتی ز یمن عاطفت شاه کامکار

قصیده شماره ۲۲ - در ستایش باده و تخلص به مدح: باز به صحرا رسید کوکبه نوبهار

قصیده شماره ۲۳ - در مدح شاه شیخ ابواسحق اینجو گوید: صبحدم کز حد خاور خسرو نیلی حصار

قصیده شماره ۲۴ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق گوید: میرسد نوروز عید و میدهد بوی بهار

قصیده شماره ۲۵ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق: گذشت روزه و سرما رسید عید و بهار

قصیده شماره ۲۶ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق و تهنیت وزارت رکن‌الدین عمیدالملک: شد ملک فارس باز به تایید کردگار

قصیده شماره ۲۷ - ایضا در مدح شیخ ابواسحاق و ایوانی که او در شیراز میساخت میگوید: نفخات نسیم عنبر بار

قصیده شماره ۲۸ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق: بیمن معدلت پادشاه بنده نواز

قصیده شماره ۲۹ - در تهنیت مراجعت شیخ ابواسحاق به شیراز: رسید رایت منصور شاه بنده‌نواز

قصیده شماره ۳۰ - ایضا در مدح عمیدالملک وزیر: بیمن طالع فیروز و بخت فرخ فال

قصیده شماره ۳۱ - در مدح عمیدالملک وزیر: علی‌الصباح که سلطان چرخ آینه فام

قصیده شماره ۳۲ - در ستایش شاه شجاع مظفری و وصف بارگاه او گوید: خجسته بارگه پادشاه هفت اقلیم

قصیده شماره ۳۳ - در وصف خطه کرمان و مدح شاه شجاع گوید: سپیده‌دم که شهنشاه گنبد گردان

قصیده شماره ۳۴ - در مدح شاه شیخ ابواسحق: به فر معدلت خسرو زمین و زمان

قصیده شماره ۳۵ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحق: ای بر در تو دولت و اقبال پاسبان

قصیده شماره ۳۶ - در مدح خواجه رکن‌الدین عمیدالملک وزیر: ای آسمان جنیبه کش کبریای تو

قصیده شماره ۳۷ - در مدح شاه شیخ ابواسحق: ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو

قصیده شماره ۳۸ - در وصف بارگاه شیخ ابواسحق و ستایش او: گوئیا خلد برینست این همایون بارگاه

قصیده شماره ۳۹ - در ستایش شاه شیخ ابواسحق: ای شکوهت خیمه بر بالای هفت اختر زده

قصیده شماره ۴۰ - در تعریف عمارت شاه شیخ ابواسحق: ای کاخ روح‌پرور و ای قصر دلگشای

قصیده شماره ۴۱ - در مدح شاه شیخ ابواسحق: تجلت من سمات الامانی

قصیده شماره ۴۲ - در مدح خواجه رکن‌الدین عمیدالملک وزیر: در این مقام فرح‌بخش و جای روحفزای