گنجور

 
عبید زاکانی

ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو

خورشید در حمایت پر کلاه تو

شاه جهان سکندر ثانی جمال دین

ای برتر از شهان جهان دستگاه تو

تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید

سر بر فراخت پرچم گیسو سیاه تو

در دعوی سعادت دنیا و آخرت

نزدیک عقل داد و کرم بس گواه تو

در معرضی که جیش تو بر خصم چیره شد

خورشید تیره گشت ز گرد سپاه تو

تو جان عالمی و علی سهل جان جان

تو در پناه خالق و او در پناه تو

تا در پی همند شب و روز و ماه و سال

بادا خجسته روز و شب و سال و ماه تو