ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
سر بر فراخت پرچم گیسو سیاه تو
در دعوی سعادت دنیا و آخرت
نزدیک عقل داد و کرم بس گواه تو
در معرضی که جیش تو بر خصم چیره شد
خورشید تیره گشت ز گرد سپاه تو
تو جان عالمی و علی سهل جان جان
تو در پناه خالق و او در پناه تو
تا در پی همند شب و روز و ماه و سال
بادا خجسته روز و شب و سال و ماه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید از قدرت و زیبایی شخصیتی میپردازد که به عنوان منبع نور و حمایت در جهان شناخته میشود. شاعر به او لقبهایی چون «دوش چرخ» و «خورشید» داده و او را برتر از تمام شاهان میداند. در این سروده، به زیبایی و قدرت او اشاره شده و بیان میشود که دشمنان از او میترسند و تحت تاثیر او به خواری میافتند. همچنین، شاعر به ارتباط عمیق او با خدا اشاره کرده و یادآور میشود که او جان جهان است و روزها و شبهای خوب در سایه وجود او به میان میآید.
هوش مصنوعی: ای ایام، تو همچون گردانندهای هستی که تحت حمایت و سایه برخوردار از جاه و قدرت خود، همچون خورشید میدرخشی.
هوش مصنوعی: ای جمال دین، تو همچون سکندر، شاهی در میان جهان، و برتر از همه شاهان هستی. جایگاه و مقام تو از همه آنها بالاتر است.
هوش مصنوعی: تا وقتی که دشمنان از ترس او، چشمانشان ترسیده و سفید میشود، پرچم گیسوی سیاه تو با افتخار بر افراشته است.
هوش مصنوعی: در ادعای خوشبختی در دنیا و آخرت، عقل و بخشندگی بهترین گواه هستند.
هوش مصنوعی: در میدان جنگی که نیروهای تو بر دشمن پیروز شدند، خورشید به خاطر غبار ناشی از سپاه تو تاریک شد.
هوش مصنوعی: تو روح زندگی هستی و علی هم آسان جانش را به تو سپرده است؛ هر دوی شما در حمایت خداوند قرار دارید.
هوش مصنوعی: همیشه شب و روز و ماه و سال در پی هم هستند، امید آنکه روزها، شبها، سالها و ماههای تو خوش و خرم باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو
تو شاه انبیا همه خیل و سپاه تو
بر آسمان رسیده و گشته فرشته
هر ذره که خاسته از گرد راه تو
آسوده است تا ابد از بیم انقلاب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.