گنجور

حاشیه‌ها

کیان در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳:

در قطعه موسیقی دیده و دل، «هیچکس» این شعر را نمیخواند؛ بلکه همخوانش «بیداد» میخواند.

محسن بنازاده در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۱:

با سلام
در بعضی از منابع منظور از طبیب راه نشین اشاره به شیطان و داستان حضرت ایوب هست . که شیطان بر سر راه همسر یا خود ایولب نشسته و بعنوان طبیب ایشان را فریب داده است.

دکتر صحافیان در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

( خانلری: خوش بشنو)
از آن یار که دلم مدام در نوازشهای شیرین اوست، هم سپاس و هم گلایه دارم! اگر در پی کشف این راز هستی، به حکایت عشق( کل غزل) توجه کن.
2- در طریق عشق، هر فداکاری ام بی شائبه و پاک بود ولی خدا کند کسی دچار بی توجهی معشوق نشود(در اندیشه توحیدی، توجه معشوق نیز از جانب خداوند است)
3- هیچ کس آبی( خانلری: جامی) به رندان آگاه دل نمی دهد، گویا ولی شناسی در این سرزمین نیست( رند= ولی خدا)
4-در زلف پیچاپیچ پر اسرار یار، دقیق نشو(به دنبالش نباش) که در آنجا جانهای زیادی بی دلیل از دست رفته اند( حریم کبریایی و بی چون و چرایی حق. رجوع کنید به موضوع جبر و احتیار وبلاگ)
5- چشمت با ناز و کرشمه خونمان را می خورد و تو رضایت می دهی،دلبرم جانبداری ازین سنگدل روا نیست.
6- در این تاریکی فراق، راه رهایی را گم کردم، تو که ستاره راهنما هستی از گوشه ای ازین آسمان زندگی ام بیرون بیا.(رهایی در دیدار توست)
7- وای ازین بیابان و راه بی نهایت عشق؟ که هر راهی رفتم جز تنهایی و اضطراب سودی نداشت( تنها راه جلوه کردن ستاره هدایتگر توست)
8- ای خورشید زیبارویان درونم از عشق در تلاطم است، لحظه ای مرا در سایه آرامبخش توجهت قرار ده( این بیت در خانلری نیست)
9- راه عشق را کجا می توان تصور کرد( یا به تصویر کشید)، که آغازش بیش از صدهزار منزل راه است.
10- هر چند اعتبارم را بردی( یا نفسم را نابود کردی) اما باز هم مشتاق توام، ستم از تو خوشتر از توجه مدعیان ناآگاه است.
11- عشق دستگیرت خواهد شد اگر مثل حافظ قرآن را در 14 روایت مشهور از حفظ باشی.( خانلری : ور خود)
ایهام: حتی اگر حافظ قرآن باشی باز هم عشق حق دستگیری ات می کند( این است حکایت عشق)
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

Hamid در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۱۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴۰:

آیا اگز کلمه گرسنه به مناسبت وزن ، با کسره در سین را تلفظ کنیم به معنی آسیب می رسد( گرسِنِه)؟

قلندر در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

با درود و مهر...
مقصود به سمت مقصد، جان را به کف نهاد و دل را با شوق به شرر انداخت و عمریست که به عشق آن یگانه از غیر بیگانه شدیم.
رندی از مکتب رندان آزمودیم و آز را به زیر افکندیم و از آزار دور شدیم.
نظر به جمال زیبای یار عقل را زبون کرد و دست از ظاهر و تظاهر برداشتیم.
همچنان مست می، مستانه ندا سردادیم و بنیاد نگار را نهاد نمودیم.
فریاد را در گلو فرهاد وار ، وارونه رها کردیم و شکوه یار را بی شکایت پذیرفتیم.
حال در این وادی بیصبرانه صبوری پیشه کردیم و سکوت اختیار . باشد که مقبول افتد در بارگاه حضرت حق....
عمریست تا به راه غمت رو نهاده‌ایم
روی و ریای خلق به یک سو نهاده‌ایم...
با سپاس از راهیان راه حق.

کاظم ایاصوفی در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:

با درود مصراع اول چیزی کم دارد مثلا سنبلت را چون صبا یا گر صبا

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:

باسلام و پوزش
مصرع دوم بیت نخست چنین خوانده شود:
پس بگو سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی

امین چترروز در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

با تشکر فراوان از آقای رضا رضایی با تفسیر خیلی خوبی که کردن
قطعا اگر من شاگرد شما بودم عاشق ادبیات می شدم.
همینطور از خانم زهرا بخاطر نکته جالبی که در مورد درد گفتن تشکر می کنم
و در آخر از همه دوستان بخاطر نظراتشون و سایت گنجور قدردانی میکنم.

ناشناس در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۳:

بیت سیزدهم غمخواری نباید می‌بود؟

محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:

بیت نخست مصرع دوم باید خوانده آید: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی.

سعید در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تأمّل فاسد:

درود بر همه جویندگان حق، جنگ هفتادو دوملت همه را عذربنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند، تمام مشکلات ما ادمها از نادانی یا کم دانی ماست،تمام انحرافات بشری هم از تفاسیر غلط و اتفاقا طالبان علم و دانش و مبلغین دینی است. بهترین روش برای استاد،مربی الهی وحتی کتب اسمانی،برای بیان معانی عمیق و سنگین،تمثیل و الگو است،این دیگر به میزان درک و فهم ماست که برداشت ما چقدر به حقیقت نزدیک است ، مولانامیگوید؛مثنوی از بقیه اثارم متمایز است،چون در حالات خاصی بر دل و جانم مینشست .عده قلیلی از عرفای بزرگ به کشف و شهود وگذر از بسیاری از مرزها و برقراری ارتباطات متافیزیکی البته بخاطر داشتن ظرفیت و مجوزالهی برخوردار بودند و فقط فردی با رسیدن به همان درجات و صفات میتواند مسایلی راازیشان درک و بیان نماید، زیرا " پای استدلالیون چوبین بود"" پای چوبین سخت بی تمکین بود"،ولی بهر حال روزی میفهمیم انچه را که باید بفهمیم.بدرود.

A.p در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:

سخنی نه به گزاف بل خود گواهی بر این مدعا بیت آخر

مریم در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سروده‌ام:

بابا جونم نمیگم دلم برات تنگ شده..چون هیچ وقت ندیدمت ولی خیلی بهت نیاز دارم بابا کجایی.کاش میشد بیام دنبالت میخوام تو زندگیم باشی سایه بالا سرم باشی ..خیلی دوست دارم داشته باشمت بابا جونم

محمد در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۲:

در خوانش مصرع اول حذف ((ی) همهٔ) و بصورت زیر صحیح تر به نظر می رسد ((روزی که گشت بر همه عالم نماز فرض))

حسن در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۴ - منادی کردن سید ملک ترمد کی هر کی در سه یا چهار روز به سمرقند رود به فلان مهم خلعت و اسپ و غلام و کنیزک و چندین زر دهم و شنیدن دلقک خبر این منادی در ده و آمدن به اولاقی نزد شاه کی من باری نتوانم رفتن:

که دل شه با غم و پرهیز بود
زانک خرمشاه بس خون‌ریز بود
....
هم‌چو این خامان با طبل و علم
که الاق خانیم در فقر و عدم
...
دلقک از ده بهر کاری آمدست
رای او گشت و پشیمان زان شدست
...
زان که پر و تی باشد دهل
بانگ او آگه کند ما را ز کل
...
شهوت کاذب شتابد در طعام
خوف فوت ذوق نبود جز سقام
...
عدل چه بود آب ده اشجار را
ظلم چه بود آب دادن خار را

زیزا در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۸:

من شعری از فیض کاشانی دیده ام که خیلی زیاد شبیه این شعر مولاناست ؛حور ارچه دارد دلبری اما تو چیز دیگری .... نمیدانم کدام شاعر از دیگری کمک گرفته است

صاد الف در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴:

باید به زبان عربی مسلط باشی که بدانی این شعر چقدر زیباست،از کم بودن نظرات عزیزان در مورد این شعر تعجب کردم،ملمعات سعدی واقعا محشر هستن

احمد در ‫۴ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:

با سلام،
تو یکی از گوشه های آواز بیات ترک(یا بیات زند) به روایت علی اکبر خرم قزوینی، از یکی از ابیات این شعر استفاده میشه. ایشون میخوند :
سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس
کاندوه دلِ سوخته را سوخته داند.
من البته هیچ تخصصی در شعر ندارم، فقط خواستم این نظر رو به اشتراک بذارم از جهت افزودن بر مطالب گفته شده.

۱
۱۵۳۶
۱۵۳۷
۱۵۳۸
۱۵۳۹
۱۵۴۰
۵۴۶۲