در درد عشق یک دل بیدار می نبینم
مستند جمله در خود هشیار می نبینم
جمله ز خودپرستی مشغول کار خویشند
در راه او دلی را بر کار می نبینم
عمری بسر دویدم گفتم مگر رسیدم
با دست هرچه دیدم چون یار می نبینم
گفتم مگر که باشم از خاصگان کویش
خود از سگان کویش آثار می نبینم
دعوی است جمله دعوی کو عاشقی و کو عشق
کز کشتگان عشقش دیار می نبینم
گر عاشقی برآور از جان دم اناالحق
زیرا که جای عاشق جز دار می نبینم
چون مرد دین نبودم کیش مغان گزیدم
دین رفت و بر میان جز زنار می نبینم
اکنون ز نا تمامی نه مغ نه مؤمنم من
اندک ز دست دادم بسیار می نبینم
دردا که داد چون گل عطار دل به بادش
وز گلبن وصالش یک خار می نبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دردی از عشق و نداشتن دلهای بیدار را بیان میکند. شاعر از ناپیدایی عشق و عاشقی در بین مردم شکایت میکند و میگوید که همه مشغول خودپرستی هستند و دلهایشان در مسیر عشق نمیتپد. او بیان میکند که هرچه تلاش کرده، به عشق نرسیده و با دیدن دنیا، یار و عشق را نمیبیند. شاعر خود را بین مغان و مؤمنان گم کرده و به دلیل کمتریهایش، خود را بیدین و بیعشق مییابد. در انتها، غم و درد خود را مانند گل عطار نشان میدهد که به باد رفته و هیچ اثری از وصال را نمیبیند. این شعر نداشتن عشق واقعی و رنجی را که از این وضعیت میبرد، توصیف میکند.
هوش مصنوعی: در عشق، هیچ دلی را نمیبینم که در عذاب باشد و در عین حال بر خودش آگاهی داشته باشد.
هوش مصنوعی: همه مشغول خودخواهی و کارهای خود هستند و من در راه او، کسی را نمیبینم که دلش به کار او مشغول باشد.
هوش مصنوعی: سالها در تلاش بودم و امیدوار بودم که به هدفم برسم، اما هر چیزی که در زندگی دیدم، مانند یادی است که به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: گفتم شاید من از ویژهخویان آن دیار باشم، اما از نشانههای او در سگان آن دیار نیز چیزی نمیبینم.
هوش مصنوعی: در اینجا سخن از ادعاهای عاشقانه است؛ میگوید که همهگفتهها و سخنان درباره عشق بیمعناست، زیرا هیچ نشانی از عاشق و عشق وجود ندارد، و او حتی نمیتواند جایی را ببیند که کشتهشدگان عشق در آن باشند.
هوش مصنوعی: اگر عاشق هستی، از عمق جان خود بگو که من حقیقت را دریافتهام، زیرا مکان عاشق را جز در میخانه نمیبینم.
هوش مصنوعی: چون به دین و آیین عمل نکردم، به راه کشاورزان و مجوسان روی آوردم. حالا که دین من رفته، جز ریسمان شراب و مستی چیز دیگری نمیبینم.
هوش مصنوعی: حالا که از تمامی نعمتها و خوبیها بینصیب ماندهام، نه فرشتهام و نه انسان مؤمن. فقط از دست دادن کمی چیزها را تجربه کردهام، اما خیلی چیزها را نمیتوانم ببینم.
هوش مصنوعی: ای کاش، دلم چون گل عطار در باد نرود و از باغ وصالش حتی یک خار هم نبیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.