غلام دوست در ۲ ساعت قبل، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۶:
در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در قصیده ۱۶ محتشم کاشانی کلمات عمان و سامان و در غزل ۴۲ آشفته شیرازی کلمه عمان و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمه سامان وجود دارد. در توضیحات عمان سامانی در سایت گنجور بیان شده: «وی در سال ۱۲۶۴ ه.ق. متولد شد و در شب سهشنبه دوازدهم شوال سال ۱۳۲۲ ه.ق. درگذشت و در وادی السلام نجف دفن شد.» در غزل ۲۴۶۱ بیدل دهلوی کلمات سامان و طاووس و در غزل ۲۶۱۴ مولانا کلمات ذره و دریا وجود دارند. ارقام عددهای ۱۲۶۴، ۲۴۶۱ و ۲۶۱۴ مشترک هستند.
در توضیحات عمان سامانی در سایت گنجور بیان شده: «نیاکان او همه از دری سرایان، پارسی گویان و آذری سرایان اعصار خود بودهاند، پدرش میرزا عبدلله متخلص به «ذره» مؤلف «جامع الانساب» و جدش میرزا عبدالواهاب سامانی متخلص به«قطره» و عمویش میرزا لطف لله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بودهاند که در دانشهای دیگر نیز دستی داشتهاند. میرزا نورالله همانند بسیاری از نیاکان خود در سلک تصوف و عرفان بودند، در حلقه ارادتمندان سعادتعلیشاه اصفهانی مشهور به طاووس العرفا و جانشین وی ملا سلطان محمّد گنابادی سلطانعلیشاه از اقطاب سلسله صوفیه نعمتاللهیه بود.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۳۲ میشود. ارقام عددهای ۱۳۲۲ و ۱۳۳۲ مشترک هستند. سوره شعراء ۱۳۲۲ کلمه دارد. در سوره شعراء کلمات پدر، عمو، لطف، الله، دریا، همگی، شاعران، بودند، در، دانش، دیگر، نیز، دست، داشتهاند، سعادت، نعمت، الله، ولی و بود و در قصیده ۲۴ محتشم کاشانی کلمه ذره و در قصیده ۱ حافظ در لمعات ۱ عراقی و در قصیده ۱ فضولی کلمات ذره و قطره و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در قصیده ۱ میلی و در رباعی ۶۱ خیام و در باب ۲۴ انجیل برنابا و در قصیده ۲۴ خاقانی و در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمه قطره و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات ذره و دریا و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمات قطره و دریا و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات ذره، قطره و دریا و در قصیده ۱۶ عطار کلمات ذره و طاووس و در قصیده ۱ نظام قاری کلمات دریا و طاووس و در شعر ۴۲ پادشاهی بهرام گور شاهنامه فردوسی کلمه طاووس و در قصیده ۱۶ محتشم کاشانی کلمات عمان، سامان، ذره، قطره و بحر یا دریا، شاه، نعمت و ولی وجود دارد.
در مقاله «لذت حقیقت» که آدرس آن در زیر آمده عکس حاشیهای از سایت گنجور درباره قصیده ۱۶ محتشم کاشانی آمده است. در این حاشیه بیان شده: «این قصیده در مدح میر میران یزدی، حاکم یزد که سیدی معروف از نسل شاه نعمت الله ولی است بوده است. در خود قصیده هم معلومه. نه شاه دکن!!!!!!!!!» در این مطلب به شاه نعمت الله ولی اشاره شده است. در قصیده ۱ طبیب اصفهانی و در غزل ۱ میرزاده عشقی و در برگ ۲۴۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در باب ۱۶ انجیل برنابا کلمه لذت و در قصیده ۱۶ عطار کلمات لذت و حقیقت و در شعر ۱۶ گنجینة الاسرار عمان سامانی کلمه حقیقت وجود دارند.
در توضیحات عمان سامانی در ویکیپدیا بیان شده: «نیاکان مولانا عمان سامانی همه از دریسرایان، پارسیگویان و آذریسرایان عصر خود بودهاند. پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» مؤلف «جامعالانساب» و جدش میرزا عبدالوهاب سامانی متخلص به «قطره» و عمویش میرزا لطفالله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بودهاند.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۶۶۵ میشود. سوره کهف ۶۶۵۰ حرف دارد. بین عددهای ۶۶۵ و ۶۶۵۰ سه رقم مشترک هستند. در سوره کهف کلمات سامان، همه، از، عصر، خود، بوده، پدر، لطف، الله و دریا ذکر شدهاند.
اگر کلمه عمان را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۱ میشود. ارقام عددهای ۱۶ و ۱۶۱ مشترک هستند. اگر عبارت «سعادت علیشاه» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۲ میشود. ارقام عددهای ۲۴، ۴۲ و ۲۴۴ مشترک هستند.
در این نوشته برای توضیح بهتر مطالب از کلمات برخی کتابها و شعرها کمک گرفته شده است. این مقاله بخشی از مجموعهای بزرگتر با عنوان «لذت حقیقت» است که در آن دلیل انتخاب کتابها و اشعار به تفصیل بیان شده است. برای محاسبه ابجد از آدرس زیر در سایت بلاگ اسپات استفاده کنید.
📖 آدرس مقاله «لذت حقیقت» در سایت بلاگ اسپات
📖 آدرس مطلب بالا در سایت تریبون زمانه
علی در ۲ ساعت قبل، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۴۲:
عرض ادب؛ بیت آخر برای شعر بعدی، شمارهی ۲۴۳ هست؛
غلام دوست در ۳ ساعت قبل، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ رهی معیری » چند تغزل » سایهٔ گیسو:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
📝 علوم کشف زیبایی، هنر ارائه زیبایی و اخلاق عمل به زیبایی
خلاصه مقاله
در مقاله به نقل از الهی قمشهای بیان شده که علوم کشف زیبایی، هنر ارائه زیبایی و اخلاق عمل به زیبایی است. در مقاله به خلق عظیم رسول اکرم(ص) اشاره شده است. همچنین گفته شده که مکتب سقراط عمدتاً فلسفه اخلاق است. در مقاله به ارتباط عددی بین مطلبی درباره پیامبر(ص) و سخنی از سقراط اشاره شده است. در این نوشته برای توضیح بهتر مطالب از کلمات برخی کتابها و شعرها کمک گرفته شده است. این مقاله بخشی از مجموعهای بزرگتر با عنوان «کتاب نور و کتاب نشانهها» است که در آن دلیل انتخاب کتابها و اشعار به تفصیل بیان شده است.
✅ خلق عظیم
شماره نزول سوره قلم ۲ است. اگر عبارت «خلق عظیم» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۲ میشود. ارقام عددهای ۲ و ۲۲ مشترک هستند. آیه «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ» در سوره قلم به آیه خلق عظیم معروف است. در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمات محمد، مصطفائی و انتها و در قصیده ۱ فضولی کلمات مصطفا و انتها ذکر شدهاند. انتهای آدرس زیر از توضیحات آیه خلق عظیم در سایت ویکیشیعه عدد ۸۵ مشخص است. در بیت زیر از شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمه خلق و در متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی و در برگ ۲۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت نوشته مصطفی فرزانه کلمه اخلاق وجود دارد.
گریه او خنده او نطق او *** نیست از وی هست محض خلق هو
در توضیحات آیه خلق عظیم در سایت ویکیشیعه بیان شده: «در شأن نزول این آیه گفته شده پیامبر(ص)، هنگام راه رفتن، عبایی از پارچۀ نجرانی بر تن داشت و در راه فردی از پشت، گوشه آن را گرفت و به شدت کشید، به طوری که لباس به گردن پیامبر(ص) پیچیده شد. آن فرد به پیامبر(ص) گفت ای محمد مستمری مرا از بیت المال بده. پیامبر(ص) برگشت نگاهی به آن عرب کرد و در حالتی که لبخندی بر لبانش نقش بسته بود بیدرنگ فرمان داد مقرری او را از بیتالمال پرداختند. آنگاه این آیه نازل شد.» در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمات محمد، خلق و خنده و در قصیده ۱ میلی کلمات خلق، لب و خنده و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات محمد و خنده و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمات محمد، مصطفائی و میبخندد و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در برگ ۱۲۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه خنده و در غزل ۱ بیدل دهلوی و در برگ ۱۲۵ کتاب والکیریها نوشته پائولو کوئلیو کلمه خندید و در برگ ۱۲۵ کتاب زهیر نوشته پائولو کوئلیو و در برگ ۱۲۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه میخندد و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه میبخندد و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در آیه ۲:۱۵ کتاب مقدس استر و در برگ ۲۵۱ کتاب زهیر کلمه لباس و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات المصطفی و گردن و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در غزل ۱ بیدل دهلوی و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در غزل ۲۵۱ سنایی کلمه گردن و در شعر در ترجیع بند ۱ اوحدی و در قصیده ۱ حزین لاهیجی کلمه درنگ ذکر شده است. در قصیده ۱ سوزنی سمرقندی کلمات بیرهان و گردن و در شعر سایه گیسو رهی معیری کلمه گردن وجود دارد. در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در غزل ۱۵۲ ابن یمین کلمه رهی و در قصیده ۱ میلی کلمات رهی و سایه و در شعر ۱ دیگر سرودهها فرخی یزدی و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه گیسو وجود دارد. عکسهای سوزنی سمرقندی و رهی معیری در سایت گنجور خندان هستند. در قصیده ۱ سوزنی سمرقندی کلمه بیرهان و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمات عبارت «برق بخندد» و در قصیده ۱ میلی کلمات رهی، عکس و خنده و در قصیده ۱ حافظ و در لمعات ۱ عراقی کلمه عکس وجود دارد. رهی معیری شعرهای ستاره خندان، خنده مستانه، لبخند صبحدم و خنده برق را سروده است. در قصیده ۱ میلی کلمات رهی، ستاره، خنده و برق وجود دارد. رمان «مردی که میخندد» نوشته ویکتور هوگو است. در ادامه پستی از الهی قمشهای آمده که در آن به ویکتور هوگو اشاره شده است.
اگر متنی که از توضیحات آیه خلق عظیم در سایت ویکیشیعه بیان گردید را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۱۳۵۰ میشود. در ادامه مقاله جملهای از سقراط آمده که اگر آن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۳۲۵ میشود. ارقام عددهای ۱۰۳۲۵ و ۲۱۳۵۰ مشترک هستند. در ویکیپدیا بیان شده که مکتب سقراط عمدتاً فلسفه اخلاق است. «سقراط استاد افلاطون بود.» اگر این جمله را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۲۵ میشود. در برگهای ۱۲۵ و ۱۵۲ کتاب مکتوب نوشته پائولو کوئلیو کلمه استاد وجود دارد. بین عددهای ۱۲۵، ۱۵۲ و ۱۰۲۵ سه رقم مشترک هستند. از هوش مصنوعی ChatGPT سوال «معروف ترین نظر سقراط درباره اخلاق چیست؟» پرسیده شده است. هوش مصنوعی پاسخ داده:
«اگر بخواهیم فقط یک نظر معروف سقراط درباره اخلاق را برجسته کنیم، بدون شک این است:
«هیچکس دانسته و آگاهانه بدی نمیکند.»
(به لاتین معروف است به: Nemo voluntarie malus est)
سقراط معتقد بود:
انسان ذاتاً وقتی خیر را بشناسد، آن را انجام میدهد. ریشه همه بدیها نادانی است، نه شرارت آگاهانه. پس اخلاق در اصل یعنی دانش و شناخت درست.
این اندیشه در رسالههای پروتاگوراس(352d–358d) و منون افلاطون بارها آمده و به آن نام دادهاند:
"Socratic Intellectualism" یا «خِردگرایی سقراطی».
به زبان ساده:
مشهورترین نظر سقراط این است که دانستن نیک برابر است با انجام دادن نیک، و بدی تنها از نادانی سرچشمه میگیرد.» در پاسخ هوش مصنوعی به پروتاگوراس(352d–358d) افلاطون اشاره شده است. سوره مریم ۳۸۳۵ حرف دارد. ارقام عددهای ۳۵۸ و ۳۸۳۵ مشترک هستند. در سوره مریم کلمه هوش و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمات هوش و قلم وجود دارند. در مقاله به آیه خلق عظیم در سوره قلم اشاره گردید. الهی قمشهای بیان میکنند که علوم کشف زیبایی، هنر ارائه زیبایی و اخلاق عمل به زیبایی است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در قصیده ۱ حافظ و در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله و در برگهای ۲۱۵ و ۵۲۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه علم و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات علم و هنر و در متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات علم و اخلاق و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در قصیده ۱ میلی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در برگ ۱۲۵ کتاب الف نوشته پائولو کوئلیو کلمه هنر و در قطعه ۱ خاقانی کلمه هنرمند و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در قصیده ۱ امیر معزی و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در برگ ۱۲۵ کتاب والکیریها کلمه زیبا و در آیه ۱۲۵ سوره زنان کلمات اخلاق و اعمال وجود دارند. اگر عبارت «علوم کشف زیبایی، هنر ارائه زیبایی و اخلاق عمل به زیبایی» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۲۵۳ میشود. در مقاله به پروتاگوراس 352d افلاطون درباره اخلاق اشاره گردید. در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه قلم وجود دارد. در مقاله به آیه خلق عظیم در سوره قلم اشاره گردید. ارقام عددهای ۲۵۳ و ۳۵۲ مشترک هستند. در توضیحات رهی معیری در ویکیپدیا بیان شده: «نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در یکی از روزهای اردیبهشت، در یک مهمانی در خانه مصطفی فاتح صورت میگیرد؛ و همین ملاقات است که پایه یکی از شورانگیزترین و عجیبترین حکایتهای عاشقانه معاصر قرار میگیرد. از آن به بعد، شورانگیزترین ترانهها و غزلیات رهی معیری، که به گفته برخی، از بهترین آثار ادبیات کلاسیک معاصر بهشمار میرود، مایه از این عشق میگیرد…» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۵۲۱ میشود. ارقام عددهای ۱۲۵، ۱۵۲ و ۱۵۲۱ مشترک هستند. در باب ۱ کتاب مقدس ارمیا و در قصیده ۱ میلی و در برگ ۱۵۲ کتاب زهیر کلمه نخستین و در برگ ۱۲۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه نخست و در باب ۱ کتاب مقدس استر کلمات فیروزه و مهمانی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات روز، خانه، مهمانی، مصطفی، عاشقی و بهتری و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات خانه، مهمان، عاشق و عشق و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمه مهمان و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمات فیروز، عاشقان، عشق و خانه و در غزل ۸۵ میلی کلمات خانه، ترانه و عشق و در غزل ۱ یغمای جندقی کلمات ترانه و عشق و در غزل ۱۵۲ سعدی کلمات حکایت و عشق و در برگ ۱۵۲ کتاب زهیر کلمه عجیب و در برگ ۲۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات عاشق، معاصر و عجیب وجود دارند. ارقام عددهای ۵۸ و ۸۵ و ارقام عددهای ۱۲۵، ۱۵۲، ۲۱۵ و ۲۵۱ مشترک هستند. کتاب مهمانی یا ضیافت اثر افلاطون است.
توضیحات آیه خلق عظیم در سایت ویکی شیعه
https://fa.wikishia.net/view/%D8%A2%DB%8C%D9%87_%D8%AE%D9%84%D9%82_%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%85
✅ یقین سقراط
در غزل ۱ آشفته شیرازی و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه کیمیا وجود دارد. در برگ ۱ کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو و ساخت فرید سقراطی کلمه سقراطی ذکر شده است. در باب ۱ کتاب مقدس استر و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در قصیده و متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی و در مثنوی و غزل ۱ مسعود سعد سلمان و در غزل ۱۵۲ جویای تبریزی و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمه جام و در پستی از الهی قمشهای که در ادامه مقاله آمده کلمه زهر و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی کلمه سم و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمات جام، آرام و مرغ و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات جام و مرغ و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در غزل ۱ غنی کشمیری و در غزل ۱ فرخی یزدی و در قصیده ۱ میلی و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در غزل ۱۵۲ خاقانی و در شعر ۱۵۲ پیام مشرق اقبال لاهوری و در غزل ۱۵۲ حزین لاهیجی کلمه مرغ یا ماکیان و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات آرام و شاگرد و در برگ ۱۲۵ کتاب مکتوب کلمه شاگردان و در برگ ۲۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه شاگرد و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات آرامش و فراموش و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در غزل ۱ شهریار کلمه فرامش و در قصیده ۱ عراقی و در قصیده ۲ طبیب اصفهانی کلمه فراموش وجود دارد. کتاب کریتون اثر افلاطون شاگرد سقراط است. در توضیحات سقراط در ویکیپدیا بیان شده: «وقتی سقراط جام زهر را سر کشید، در آرامش تمام به یکی از شاگردانش (کریتون) گفت: «کریتون، ما به آسکِلِپیوس یک ماکیان بدهکاریم، قربانی را فراموش نکن.» این را گفت و چشمهایش را فروبست.» اگر جمله سقراط را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۳۲۵ میشود. سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. بین عددهای ۳۵۲۱ و ۱۰۳۲۵ چهار رقم مشترک هستند. در سوره شوری کلمات وقتی، در، آرامش، تمام، به، یکی، گفت، فراموش، نکند و یقین ذکر شدهاند. این مطلب نشان دهنده یقین سقراط به زندگی پس از مرگ است. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات یقین، زندگی و مرگ و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در آیه ۱۵۲ سوره آل عمران و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه یقین و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات یقین و زندگی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا و در آیه ۱۵۲ سوره اعراف و در برگهای ۱۲۵ و ۲۵۱ کتاب زهیر و در برگ ۱۵۲ کتاب والکیریها و در برگهای ۲۱۵ و ۲۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زندگی و در باب ۱ انجیل برنابا کلمه زندگانی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون کلمات زندگی و مرگ و در مقاله کلمه مرگ ذکر شده است. جواد نوربخش تصحیح رساله حقّ الیقین شیخ محمود شبستری را انجام داده است. در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمه جواد و در آیه نور و ترجمه الهی قمشهای و در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی کلمات نور و بخش و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی عبارت نوربخش و در قصیده ۱ عراقی و در غزل ۵۸ فرخی یزدی کلمه بخش و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی عبارت گلشن راز وجود دارد. در ویکیپدیا بیان شده: «مثنوی گلشن راز مهمترین و مشهورترین کتاب منظوم محمود شبستری و دربردارنده اندیشههای عرفانی وی است.» در پست الهی قمشهای که در ادامه مقاله آمده کلمه زهر وجود دارد. پست الهی قمشهای برای تاریخ ۲۴/۸/۱۴۰۲ است. مختصات ارتفاع صورت فلکی ماکیان ۴۲۱۰۴۸ است. ارقام عددهای ۲۴/۸/۱۴۰۲ و ۴۲۱۰۴۸ مشترک هستند. درخشندگی درخشانترین ستاره صورت فلکی ماکیان (ذنب) ۲۵/۱ قدر است. آیه نور ۲۵۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۲۵/۱ و ۲۵۱ مشترک هستند. در آیه نور کلمات ستاره و درخشان و در غزل ۱۵۲ حافظ کلمه بدرخشید و در برگ ۱۵۲ کتاب والکیریها کلمه درخشید وجود دارد. در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه هوش و در توضیحات هوش مصنوعی درباره غزل ۳۵۲ سعدی در سایت گنجور کلمه درخشان وجود دارد. در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا بیان شده: «یکی از معانی که از این جمله برداشت شدهاست، این است که انسان هرگز نمیتواند چیزی را به یقین بداند. پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که اگر هیچ نمیتواند بداند، پس چگونه میداند که هیچ چیز نمیداند؟ برخی این تعبیر را تحت عنوان پارادوکس سقراط، نوعی پارادوکس دروغگو برشمردهاند. اما حالت دیگر این است که گفته شود منظور سقراط این بوده که انسان هرگز نمیتواند چیزی راجع به جهان خود را به یقین بداند، اما از احوال درونی خود به یقین میتواند معرفت یابد؛ پس میتواند بگوید که راجع به جهان به یقین چیزی نمیداند و تناقضی پیش نمیآید. همچنین میتواند به این منظور باشد که انسان هرچقدر هم که بداند باز هم چیزهایی هستند که هنوز کشف نشدهاند، و تعداد این چیزهای کشف نشده بسیار زیاد است؛ یعنی ما هرچقدر هم که بدانیم در مقابل چیزی که نمیدانیم بسیار بسیار ناچیز است.» منظور سقراط مورد سوم بوده است. در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا بیان شده: «تعبیر دیگری که از سخن سقراط ممکن است، این است که منظور او این بوده که او علم ناچیزی دارد، آنقدر ناچیز که در برابر مجهولات او این علم صفر است. چنان که در شرح محاکمه سقراط آمده که سقراط میگوید که یکبار از معبد دلفی درباره داناترین افراد پرسیدهاند و پاسخ آمده که سقراط داناترین است. سقراط خود از این بابت مبهوت و متحیّر است؛ زیرا او میداند که دانشی ندارد؛ و خدا نیز ممکن نیست دروغ بگوید. او سرانجام به این نتیجه میرسد که «فقط خدا داناست.» با این حساب چرا خدا سقراط را داناترین آدمیان دانستهاست؟ سقراط پاسخ میدهد که منظور خدا شخص سقراط نیست، بلکه خدا نام سقراط را برای مثال به کار بردهاست؛ مانند اینکه بگوید «کسی داناست که مانند سقراط بداند که داناییاش هیچ ارزشی ندارد.»» آیه نور و ترجمه الهی قمشهای بیان میکند: «خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشهای که از تلألؤ آن گویی ستارهای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بیآنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) میزند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!» آیه نور بیان میکند خدا به همه چیز داناست. منظور سقراط این بوده که دانایی ارزشمند است؛ اما دانایی بشر در برابر دانایی بینهایت خداوند نزدیک به صفر است. در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا ابیات زیر از خیام آمده که بیانگر این موضوع هستند.
هرگز دل من ز علم محروم نشد *** کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتادو دو سال فکر کردم شب و روز *** معلومم شد که هیچ معلوم نشد
در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا بیان شده: «البته ممکن است از نادانی در بالا اشتباه برداشت شود، در بالا منظور از «هیچ» یا «نادانی» آن است که آنقدر نادانستهها بسیار است که دانستههای ما تقریباً چیزی نیست هرکس همین را بداند که نمیداند (چه قدر نمیداند، چون میل به ندانستن (کامل) دارد، چنین میآید که نمیداند) خود ارزشمند است چنان که ابن سینا میگوید با این که دل یک موی (بسیار ناچیز) را شکافت (بسیار به دانستن پرداخت) اما حتی یک موی را هم نتوانست کاملاً بداند یا خیام که میگوید با همه پیگیریهایش برای یادگیری علم (گرچه دانش، علم نیست ولی علم، دانش است) هیچچیز یاد نگرفت. (چون مقدار دانستههایش به صفر میل دارد، هیچ میآید.)» در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی کلمه بوعلی سینا و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه همدان وجود دارد. آرامگاه ابن سینا در شهر همدان است. در توضیحات ابن سینا در ویکیپدیا بیان شده: «ناتلی به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا جز به کسب علم به کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تأکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم.» در برگ ۲۱۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه منطقا و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» کلمه هندسی و در مقاله کلمه علم وجود دارد. در توضیحات ابن سینا در ویکیپدیا بیان شده: «۱ شهریور، همزمان با زادروز او در ایران روز پزشک است در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» کلمه پزشک وجود دارد. ابن سینا متولد بخارا است. در قصیده ۱ امیر معزی و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا به بخارا اشاره شده است. عنوان پست الهی قمشهای شکنج شرمساری است. در شعر سایه گیسو رهی معیری و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در غزل ۱ یغمای جندقی کلمه شکنج و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمه شرمسار وجود دارد. در پست زیر از الهی قمشهای عکس اژدهای شرمسار آمده است. در رباعی ۱ حزین لاهیجی کلمه اژدها و در قصیده ۱ میلی کلمات اژدها و شرم و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی و در برگ ۲۱۵ کتاب الف کلمه شرم وجود دارد.
✅ «شکنج شرمساری»
در میان رنجها و شکنجهای روزگار هیچیک چون خشم و خروش و نهیب و پرخاشِ آن داور درون نیست که به تعبیر شکسپیر هزار زبان دارد و با هر زبان هزار ملامت میکند. و چه بسیار حکایت شده است که گنهکاری از هیبت شرم سر به زیر افکنده و دیگر هرگز سر بر نداشته است آه از هراس حمله این دادجو که هیچ گریز و گزیری از خشم روحفرسا و فریاد رعدآسای او نیست.
زیرا به تعبیر مولانا:
آنکه از غیری بود او را فرار چون از او ببرید گیرد او قرار
من که خصمم هم منم اندر گریز تا ابد کار من آمد خیز خیز
و شگفتا از آدمیان که روشن نیست به کدام گستاخی در پیش آن دادخواه شیر صولت خواهند ایستاد و کدام جوشن پولاد انسان را بر بیداد آن آتش جوشنده شکیبا خواهد کرد آنکس که سرب گداخته فراق در کام آن مادر شیرینکار میریزد یا بجای شهد مراحل فرهنگ زهر هلاهل در کام آن جوان نوخاسته روان میکند بیگمان در پیشگاه پر هراس و هیبت آن دادخواه در امان نخواهد بود بلکه آن دادجوی نگهبان بناگاه چون اژدهای دمان بر او خواهد تافت و مهر و نشان مهر و کین را بر پیشانی پریشان او نقش خواهد کرد تا هر کجا رود روادید ورود نیابد و مطرود عالمیان گردد و به تعبیر هوگو در بینوایان ترجمه مستعان "و این است محو مشئوم یک موجود بشری".
نوشته حسین الهی قمشهای ۲۴/۸/۱۴۰۲ تصویر اثر موریس اشر www.drelahighomshei.com
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «کتاب نور و کتاب نشانهها» است که آدرس آن در زیر آمده است. برای محاسبه ابجد از آدرس زیر در سایت بلاگ اسپات استفاده کنید.
📖 آدرس مقاله «کتاب نور و کتاب نشانهها» در سایت بلاگ اسپات
📖 آدرس مقاله «علوم کشف زیبایی، هنر ارائه زیبایی و اخلاق عمل به زیبایی» در سایت تریبون زمانه
🔢 آدرسی در سایت بلاگ اسپات برای محاسبه ابجد
❓ سوالات متداول ❓ آیه خلق عظیم در کدام سوره است؟
آیه «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ» در سوره قلم
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۵۳۵۸ میشود. در مقاله به پروتاگوراس 358d افلاطون درباره اخلاق اشاره شده است. ارقام عددهای ۳۵۸ و ۵۳۵۸ مشترک هستند.
❓ شأن نزول آیه خلق عظیم چیست؟
در توضیحات آیه خلق عظیم در سایت ویکیشیعه بیان شده: «در شأن نزول این آیه گفته شده پیامبر(ص)، هنگام راه رفتن، عبایی از پارچۀ نجرانی بر تن داشت و در راه فردی از پشت، گوشه آن را گرفت و به شدت کشید، به طوری که لباس به گردن پیامبر(ص) پیچیده شد. آن فرد به پیامبر(ص) گفت ای محمد مستمری مرا از بیت المال بده. پیامبر(ص) برگشت نگاهی به آن عرب کرد و در حالتی که لبخندی بر لبانش نقش بسته بود بیدرنگ فرمان داد مقرری او را از بیتالمال پرداختند. آنگاه این آیه نازل شد.»
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد صغیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۱۱۲۵ میشود. در مقاله عدد ۱۲۵ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۲۵ و ۱۱۲۵ مشترک هستند.
❓ سقراط اخلاق را چگونه تعریف کرد؟
اخلاق از نظر او شناخت خیر و عمل به آن است؛ دانستن نیک = انجام دادن نیک.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد صغیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۲۵۱ میشود. در مقاله عدد ۲۵۱ ذکر شده است.
❓ حسین الهی قمشهای اخلاق را چگونه تعریف میکند؟
الهی قمشهای بیان میکند علوم کشف زیبایی، هنر ارائه زیبایی و اخلاق عمل به زیبایی است.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد وسیط تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۵۳۸ میشود. در مقاله به پروتاگوراس 358d افلاطون درباره اخلاق اشاره شده است. ارقام عددهای ۳۵۸ و ۵۳۸ مشترک هستند.
❓ منظور سقراط از «دانم که ندانم» چه بوده است؟
منظورش این بوده که دانایی ارزشمند است؛ اما دانایی بشر در برابر دانایی بینهایت خداوند نزدیک به صفر است.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد صغیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۳۵۸ میشود. در مقاله عدد ۳۵۸ ذکر شده است.
یوسف محمدی در ۳ ساعت قبل، ساعت ۱۱:۱۵ در پاسخ به علی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۲۱:
بیت آخر رو دوستان به نظرم خوب معنی نکردند
سعدی میفرماید اگر مجنون لیلی دوباره زنده شود، سخنان عاشقانه ای که برای لیلی مینویسد از روی این دفتر(یعنی دیوان سعدی) خواهد نوشت
غلام دوست در ۳ ساعت قبل، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
📝 حسین(ع) و یارانش و واقعه عاشورا
✅ خلاصه مقاله
در مقاله بیان شده واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری رخ داده است. «حسین بن علی(ع) و یارانش نماد آزادگی، شجاعت و مردانگی هستند.» اگر این جمله را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۱ میشود. ارقام عددهای ۶۱ و ۱۶۱ مشترک هستند. سوره صف سوره ۶۱ قرآن است. در سوره صف و ترجمه انصاریان بیان شده: «خدا کسانی را دوست دارد که صف زده در راه او جهاد می کنند [و از ثابت قدمی] گویی بنایی پولادین و استوارند.» توضیحات حر بن یزید ریاحی(ع) در ویکیپدیا به صف آرایی شجاعانه ایشان در حمایت از حسین(ع) اشاره شده است. در رباعی ۶۱ خیام کلمه حر وجود دارد. در این نوشته برای توضیح بهتر مطالب از کلمات برخی کتابها و شعرها کمک گرفته شده است. این مقاله بخشی از مجموعهای بزرگتر با عنوان «لذت حقیقت» است که در آن دلیل انتخاب کتابها و اشعار به تفصیل بیان شده است.
✅ مباهله محمد(ص) با مسیحیان نجران
آیه ۶۱ سوره آل عمران به رویداد مباهله معروف است. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات واقعه، محمد، نامه، مسیح و یثرب یا مدینه و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی کلمات محمد و یثرب ذکر شدهاند. در توضیحات رویداد مباهله در ویکیپدیا بیان شده «این واقعه در دوران پیامبر اسلام هنگامی رخ داد که پیامبر اسلام و اهل بیت او در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو آماده مباهله یا نفرین طرف دیگر شدند. این واقعه پس از آن روی داد که محمد در نامهای مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرده بود. به دنبال آن جمعی از مسیحیان نجران به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر تحقیق کنند و با او درباره خدا بودن عیسی به محاجه (دلیل آوردن) پرداخته و دلایل محمد برای بشر بودن عیسی برای آنها قانع کننده و دلیل مسیحیان برای وجود نداشتن الله برای مسلمانان قانع کننده نبود سرانجام بحثشان به جایی کشید که محمد خواست با مسیحیان به مباهله بپردازند.» اگر این متن را به عددهای ابجد کبیر و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۲۳۱۲ و ۱۵۴۰ میشود. سوره آل عمران ۱۵۴۰۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۵۴۰ و ۱۵۴۰۱ مشترک هستند. در سوره آل عمران کلمات این، در، دوران، پیامبر، اسلام، هنگامی، رخ، دارد، که، پیامبر، اسلام، اهل بیت، او، مسیح، در، دیگر، آماده، مباهله، یا، نفرین، طرف، دیگر، شدند، این، پس از، آن، روی، داد، که، محمد، مسیح، اسلام، دعوت، کرده بود، به دنبال، آن، جمع، مسیح، مدینه، آمده، بودند، تا، در مورد، درستی، دعوت، پیامبر، تحقیق، کنند، با، او، درباره، خدا، بودن، عیسی، به محاجه، دلیل، آوردن، پرداختهاند، دلایل، محمد، برای، بشری، بودن، عیسی، برای آنان، قانع کننده، دلیل، مسیح، برای، وجود، وجود، الله، برای، مسلمانان، قانع کننده، نبود، سرانجام، بحث، به جای، کشیدند، که، محمد، میخواست، با، مسیح، به مباهله و بپردازند ذکر شدهاند. در ویکیپدیا بیان شده «نَجران نام شهری است در منطقه نجران در اقصی جنوب غربی عربستان سعودی در حدود مرزی کشور یمن.» در سوره آلعمران کلمه قلم و در سوره قلم کلمه یمن وجود دارد. سوره قلم ۱۳۲۳ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۳۲۳ و ۲۲۳۱۲ مشترک هستند. ناصر تقوایی کارگردان فیلم «نفرین» است. در مقاله «لذت حقیقت» مطالب بیشتری درباره ناصر تقوایی بیان شده است. در توضیحات «مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران» در سایت ویکیشیعه بیان شده: «پس از اصرار دو طرف بر حقانیت عقاید خود، تصمیم بر این شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد. ازاینرو قرار شد فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در صحرا برای مباهله آماده شوند. بامداد روز مباهله، پیامبر(ص) به همراه امام علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) از مدینه خارج شد. وقتی مسیحیان دیدند که پیامبر با عزیزترین افرادش برای مباهله آمده و همچون پیامبران برای مباهله روی دو زانو نشسته است، از مباهله منصرف شدند و درخواست مصالحه کردند.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۱۲۳ میشود. ارقام عددهای ۱۱۲۳، ۱۳۲۳ و ۲۲۳۱۲ مشترک هستند.
«انسان کامل» نوشته ناصر تقوایی است. در سوره انسان بیان شده: «نکوکاران عالم (که در این آیه حضرت علی و فاطمه و حسنین علیهم السّلام و شیعیانشان به اجماع خاصّه و اخبار عامّه مقصودند) در بهشت از جام شرابی نوشند که طبعش (در لطف و رنگ و بوی) کافور است.» در توضیحات کافور در ویکیپدیا بیان شده: «حنوط: مالیدن کافور بر پیشانی، کف دستها، سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها، واجب است.» در ترجیع بند ۱ میلی کلمات دست، دو زانو، انگشت، بزرگ و پای و در باب ۱ انجیل مرقس و در غزل ۴۲۲ بلند اقبال کلمه زانو و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات کافور، دست، انگشت، بزرگ و پا و در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمات کافور، دست، انگشت و پا و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات دست، انگشت، بزرگ و پا و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات دست، بزرگان و پای و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات دست، انگشت و پا و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در قصیده ۱۶ عطار و در باب ۲۴ انجیل برنابا کلمه انگشت و در شعر ۴۲ پادشاهی بهرام گور شاهنامه فردوسی کلمات بزرگ و پا و در قصیده ۱ حافظ و در قطعه ۱ خاقانی و در ترجیع بندهای ۱ مولانا، شاه نعمت الله ولی، نسیمی، اوحدی و خاقانی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در غزل ۱ ابن یمین و در غزل ۱ غنی کشمیری و در قصیده ۱ نظام قاری و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در قصیده ۱ میلی و در قصیده ۱۶ محتشم کاشانی و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در قصیده ۲۴ محتشم کاشانی و در شعر ۲۴ مخیل نامه نظام قاری و در قصیده ۲۴ امیر معزی و در شعر ۴۲ تحفةالاحرار جامی کلمه پا و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در رباعی ۴۲ خیام کلمه کف دست وجود دارد. اگر متن عربی این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۶۱ میشود. ارقام عددهای ۱۶، ۶۱ و ۱۶۶۱ و ارقام عددهای ۲۴، ۴۲ و ۴۲۲ مشترک هستند. در ویکیپدیا بیان شده: «کافور به علت خوشبو بودن در غسل، حنوط و کفن نمودن میت کاربرد دارد.» در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه خوشبو و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمه غسل و در ترجیع بندهای ۱ خاقانی، اوحدی و میلی و در قصیده ۱ نظام قاری کلمه کفن وجود دارد. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمه کافور وجود دارد. در ویکیپدیا بیان شده IUPHAR ligand کافور ۲۴۲۲ است. ارقام عددهای ۲۴ و ۲۴۲۲ مشترک هستند در ویکیپدیا بیان شده که جرم مولی کافور ۲۳/۱۵۲ گرم بر مول است. در مثنوی ۱ مطمح الانظار حزین لاهیجی و در شعر ۲۴ خسرو شیرین نظامی گنجوی کلمه کافور وجود دارد. اگر متن مثنوی ۱ مطمح الانظار حزین لاهیجی را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۲۱۵۰ میشود. اگر متن شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۵۱۳۳۲ میشود. بین عددهای ۱۳۲۱۵۰، ۲۳/۱۵۲ و ۲۵۱۳۳۲ چهار رقم مشترک هستند. کافور ضد سرفه است. در شعر ۶۱ دفتر چهارم مثنوی و معنوی مولانا کلمه ضد و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه سرفه وجود دارد.
اگر عبارت «مباهله محمد(ص) با مسیحیان نجران» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۷۵۱ میشود. در ادامه مقاله عدد ۱۷۵ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۷۵ و ۷۵۱ مشترک هستند. در توضیحات سوره آل عمران در سایت ویکیشیعه بیان شده: «نزول آیه مباهله را درباره دو راهب مسیحی به نام عاقب، سید و هیئتی از مسیحیان نجران دانستهاند که نزد پیامبر(ص) آمدند و بعد از گفتگو با آن حضرت، اسلام نیاوردند و قرار شد روز بعد همدیگر را لعن کنند تا دروغگو مشمول عذاب خداوند گردد. روز بعد پیامبر اسلام به همراه حسن، حسین، فاطمه و علی برای مباهله به صحرا آمدند. هنگامی که مسیحیان چنین صحنهای را مشاهده کردند دعوت به مباهله را نپذیرفتند و با پیامبر قرارداد پرداخت جزیه بستند. در روایات است که پیامبر(ص) فرمود اگر حاضر به ملاعنه (لعن کردن متقابل) میشدند تمام صحرا آتشباران میشد.» دو متنی که از سایت ویکیشیعه بیان گردید شبیه هستند. در توضیحات آیه نور در ویکیپدیا بیان شده که منظور از کلمه مشکاة در آیه نور فاطمه(ع) است. در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات مشکاة و مشکات ذکر شدهاند. در توضیحات آیه نور در ویکیپدیا بیان شده که منظور از زجاجه در آیه نور حسن(ع) و حسین(ع) هستند. در مطلبی که از توضیحات سوره آل عمران در سایت ویکیشیعه بیان گردید به حسین(ع) اشاره شده است. در انتهای این مطلب به منبع ۱۶ ارجاع داده شده است. در مقاله «لذت حقیقت» عکسی از این مطلب آمده است. واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری اتفاق افتاده است. عدد ۶۱ قرینه عدد ۱۶ است.
✅ صف آرایی شجاعانه حر(ع) در حمایت از حسین(ع)
سوره صف سوره ۶۱ قرآن است. در سوره صف و ترجمه مکارم شیرازی بیان شده: «خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند همچون بنائی آهن.» در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات خداوند، دوست، دارد، که، در، راه، او و صف و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات خدا، دوست، او و آهن و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات خدا، راه، او، آهن و صف و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات خداوند، راه، او، صف و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) کلمات دوستی، راه، او و صف و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» کلمات راه، او، آهن و صف و در قصیده ۱ امیر معزی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه آهن و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در قطعه ۱ پروین اعتصامی و در غزل ۱ میرزاده عشقی و در قصیده ۱ امیر معزی و در قصیده ۴۲۲ امیر معزی کلمه صف وجود دارد.
نازنین بنیادی در فیلم مرد آهنی بازی کرده است. در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمات نازنین و بازی وجود دارند. نازنین بنیاید در فیلمهای «۲۴» و «شیرین عاشق» بازی کرده است. نازنین بنیادی در فیلم «هتل بمبئی» کرده است. در غزل ۱۵۵۴ امیرخسرو دهلوی کلمه نازنین وجود دارد. در مقاله عدد ۱۵۴۰ ذکر شده است. بین عددهای بین عددهای ۱۵۴۰ و ۱۵۵۴ سه رقم مشترک هستند. در توضیحات امیرخسرو دهلوی در ویکیپدیا بیان شده: «آرامگاه او در یکی از محلههای شلوغ و پرتراکم دهلی که بنام نظامالدین اولیاء معروف است و نزدیک به ایستگاه قطار شهری بمبئی به نام ایستگاه قطار نظامالدین و در نزدیکی آرامگاه همایون واقع شده میزبان جمع کثیری از مردم و زیارتگاه مسلمانان و اهل تصوف است.» در قصیده ۲۴ ظهیر فاریابی کلمات خسرو و همایون و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات هند، همایون، جمعی و مردم و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات امیر، خسرو و نظام دین و در قصیده ۱ نظام قاری کلمات نظام و دین و در نامههای فارسی ۱۰۰ قائم مقام فراهانی کلمات همایون، نظام و جمعی در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه همایون و در برگهای ۱۰۰، ۲۴، ۲۲۴ و ۲۴۴ کتاب الف نوشته پائولو کوئلیو کلمه قطار ذکر شده است.
در سوره صف و ترجمه انصاریان بیان شده: «خدا کسانی را دوست دارد که صف زده در راه او جهاد می کنند [و از ثابت قدمی] گویی بنایی پولادین و استوارند.» در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات خدا، دوست، دارد، در، راه، او، ثابت و صف ذکر شدهاند. هوش مصنوعی در سایت گنجور درباره بیتی از مسمط ۱ ادیب الممالک بیان کرده: «هوش مصنوعی: ای قاضی بزرگ و جامع که در عرصه قضاوت پیشوایی، تو بر حق و حقیقت استوار هستی و در این منزلت، نماینده خداوندی.» در این جمله کلمه استوار وجود دارد. اگر این جمله را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۸۲۰۴ میشود. سوره مومنون ۴۸۰۲ حرف دارد. ارقام عددهای ۴۸۰۲ و ۸۲۰۴ مشترک هستند. در سوره مومنون کلمات ای، بزرگ، تو، بر، حق، حقیقت، استوار، هستی و خداوند ذکر شدهاند. در توضیحات حر بن یزید ریاحی(ع) در ویکیپدیا به صف آرایی شجاعانه ایشان در حمایت از حسین(ع) اشاره شده است. اگر عبارت «صف آرایی شجاعانه حر(ع) در حمایت از حسین(ع)» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۷۵ میشود.
ناصر تقوایی کارگردان مستندهای «اربعین» و «تمرین آخر- تعزیه حر دلاور» هستند. در رباعی ۶۱ خیام کلمه حر وجود دارد. در شعر ۶۱ دفتر چهارم مثنوی و معنوی مولانا کلمات یار، صف شیران و شجاع ذکر شدهاند. واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری اتفاق افتاده است. سوره صف سوره ۶۱ قرآن است.
✅ حسین بن علی(ع) و یارانش نماد آزادگی، شجاعت و مردانگی هستند.
«حسین بن علی(ع) و یارانش نماد آزادگی، شجاعت و مردانگی هستند.» اگر این جمله را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۱ میشود. ارقام عددهای ۶۱ و ۱۶۱ مشترک هستند. در ادامه مقاله کلمات شجاعت، مردانگی و آزادگی ذکر شدهاند. در واقعه عاشورا یزید آب را بست و حسین(ع) و یارانش با لب تشنه شهید شدند. در شعر ۱۶ گنجینة الاسرار عمان سامانی کلمات حسین(ع) و لب و در قصیده ۱ فضولی کلمه کربلا و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات واقعه و یاران و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات واقعه، یار، لب و تشنه و و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) کلمات یاران و تشنه و در قصیده ۱ مجد همگر کلمات یار و لب و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در قصیده ۱۶ محتشم کاشانی کلمات لب و تشنه و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات لب و عصاوید یا تشنگان و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه یزیدیان وجود دارد. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات یارای و تشنگان ذکر شدهاند. علی(ع) پدر حسین(ع) نویسنده نهج البلاغه است. نهج البلاغه قبل از واقعه کربلا نوشته شده است. اگر عبارت «حسین(ع) و یارانش و واقعه عاشورا» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۵۳۲ میشود. سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۵۳۲ و ۳۵۲۱ مشترک هستند. در سوره شوری کلمه یاران وجود دارد. در توضیحات حسین بن علی در ویکیپدیا بیان شده که طباطبایی در المیزان ضمن گزارش و نقد گفتههای مختلف مفسران، گفته است که مقصود از «مَوَدَّتِ قُربی» در سوره شوری محبّت اهل بیت محمّد؛ یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین است. در قصیده ۱۶ محتشم کاشانی کلمه میزان وجود دارد. اگر عبارت «مَوَدَّتِ قُربی» را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۲ و ۲۴ میشود. سوره شوری سوره ۴۲ قرآن است. در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی و در باب ۱۶ انجیل برنابا و در شعر ۲۴ مخیل نامه نظام قاری کلمه طبل و در شعر ۴۲ تحفةالاحرار جامی عبارت طبل و علم و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در بیت ۴ شعر ۲ کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی کلمه نوحه وجود دارد. در مراسم عزاداری حسین(ع) طبل میرنند و علم برپا میکنند و نوحه میخوانند. فروغی بسطامی متولد سال ۱۲۱۳ خورشیدی در کربلا است. در مقاله عدد ۱۱۲۳ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۱۲۳ و ۱۲۱۳ مشترک هستند. در توضیحات محتشم کاشانی در ویکیپدیا بیان شده: «ترکیببند «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» معروفترین مرثیه برای شهیدان واقعه کربلا در ادبیات فارسی است.» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۴۲۴ میشود. ارقام عددهای ۲۲۴، ۲۴۲ و ۴۲۴ مشترک هستند. در غزل ۱ محتشم کاشانی کلمات غریبان و شمع وجود دارند.
✅ شام غریبان مراسم مذهبی شیعه است که در غروب روز عاشورا برگزار میگردد.
اگر عبارت «شام غریبان مراسم مذهبی شیعه است که در غروب روز عاشورا برگزار میگردد.» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۷۵ میشود. در مقاله عدد ۱۷۵ ذکر شده است. در توضیحات شام غریبان در ویکیپدیا بیان شده: «مراسم مذهبی شیعه است که در غروب روز عاشورا برگزار میگردد. سوزاندن خیمههای خانواده حسین بن علی و به اسارت گرفتن خانواده حسین بن علی توسط لشکر یزید بن معاویه درون مایه این مراسم است. در این مراسم عزاداران با روشن کردن شمع به عزاداری میپردازند.» اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۴۲۸۸ میشود. سوره توبه ۱۱۴۲۸ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۱۴۲۸ و ۱۴۲۸۸ مشترک هستند. در سوره توبه کلمات روز، سوزان، اسارت، گرفتن، علی، لشکر، درون، مایه، روشن، کردن و میپردازند و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات حسین علی، خیمه و شمع و در شعر ۱۶ گنجینة الاسرار عمان سامانی کلمات حسین(ع) و شمع و در قصیده ۱ فضولی کلمات کربلا و شمع و در غزل ۲۴۴ سعدی کلمات غریبان، شمع و روشنایی و در مثنوی ۱ مطمح الانظار حزین لاهیجی کلمات خیمه و شمع و در غزل غزلهای ۱ سلیمان و در غزل ۱ میرزاده عشقی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در شعر ۲۴ مخیل نامه نظام قاری و در غزل ۲۴۲ انوری کلمه خیمه و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در برگ ۲۲۴ کتاب پله پله تا ملاقات خدا نوشته عبدالحسین زرینکوب و در برگ ۲۴۴ کتاب آشنایی با صادق هدایت نوشته مصطفی فرزانه کلمه خانواده و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۲۴ امیر معزی خیمه و روشن و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمات شمع و روشنایی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در دوبیتی ۲۴ باباطاهر و در غزلهای ۲۴۲ و ۴۲۲ عطار و در غزل ۲۴۶۱ بیدل دهلوی و در غزلهای ۱۲۳۵ و ۱۲۴۸ مولانا کلمه شمع و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات شام، شمع و روشنایی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در غزل ۱۵۷۰ امیرخسر دهلوی کلمات شمع و روشن و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال کلمه اسارت ذکر شده است. بین عددهای ۱۷۵ و ۱۵۷۰ سه رقم مشترک هستند.
در توضیحات سوره فجر در ویکیپدیا بیان شده: «معرفی این سوره به عنوان «سورة حسین بن علی» میتواند به این خاطر باشد که مصداق روشن «نفس مطمئنه» حسین بن علی است (همان گونه که در حدیثی از جعفر صادق آمدهاست).» در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در ترجیع بندهای ۱ خاقانی، اوحدی و نسیمی و در غزل ۱ غنی کشمیری و در لمعات ۱ عراقی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۱ فضولی و در نامههای فارسی ۱۰۰ قائم مقام فراهانی و در قصیده ۱۶ عطار و در قصیده ۲۴ خاقانی و در شعر ۴۲ تحفةالاحرار جامی و در برگ ۲۲۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه نفس و در برگ ۲۴۴ کتاب الف کلمه مطمئن وجود دارد.
✅ علی بن ابی طالب و رستم دستان
اگر عبارت «علی بن ابی طالب» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۶۱ میشود. در مقاله بیان شده که آیه ۶۱ سوره آل عمران یا آیه مباهله درباره علی بن ابی طالب است. اگر عبارت «علی بن ابی طالب و رستم دستان» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۴۳۸ میشود. سوره آل عمران ۳۴۱۸ کلمه دارد. ارقام عددهای ۱۴۳۸ و ۳۴۱۸ مشترک هستند. در سوره آل عمران کلمات بن، طالب و دستان ذکر شدهاند. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات علی و شیر و در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات علی، حیدر، مرتضی و ذوالفقار و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات علی، حیدر، شیر و ذوالفقار ذکر شدهاند. «دو شمشیر» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمات شمشیر و سرخ ذکر شدهاند. علی(ع) ملقب به شیر خداست. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات تاج، تخت و قسمت و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در مسمط ۱ ادیب الممالک و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر ۲۴ منوچهر شاهنامه فردوسی و در شعر ۴۲ پادشاهی بهرام گور شاهنامه فردوسی کلمات تاج و تخت و در برگ ۲۲۴ کتاب الف کلمات تخت و قسمت و در قصیدههای ۱۶ و ۲۴ محتشم کاشانی کلمه قسمت و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در مثنوی ۱ مطمح الانظار حزین لاهیجی و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در غزل ۲۲۴ حافظ کلمه تاج و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال و در شعر ۱ خیابان دوم شاهدنامه الهامی کرمانشاهی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در غزل ۱۵۷۰ امیرخسر دهلوی کلمه تخت و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات بازی و تاج و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمات بازی و تخت وجود دارند. علی بن ابی طالب، رستم دستان و شیر مظهر شجاعت، مردانگی و آزادگی هستند. در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات مرتضا، رستم، شیر، مرد، سرو و آزادگی و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات علی، حیدر، رستم، شیر و شجاعت و مرد و در غزل ۴۲ آشفته شیرازی کلمات علی، رستم دستان و شیر و در قصیده ۴۲۲ امیر معزی کلمات رستم و مردان و در شعر ۶۱ دفتر چهارم مثنوی و معنوی مولانا کلمات حیدر و شیر مردان و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» عبارت شیر مردان و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در باب ۶۱ انجیل برنابا و در برگ ۲۴۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات شیر و مرد و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمه شیران و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال و در قصیده ۱ امیر معزی کلمه شیر و در باب ۱ کتاب مقدس یوشع و در قصیده ۱ حافظ و در نامههای فارسی ۱۰۰ قائم مقام فراهانی کلمه شجاع و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمه شجاعت و در برگ ۲۲۴ کتاب زهیر نوشته پائولو کوئلیو کلمه شهامت و در برگ ۲۴۲ کتاب الف کلمه جرات و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات شیر خدا و سرو و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمات شیر و سرو و در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمات شیر، دلیروار و سرو و در مثنوی ۱ حافظ و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در قصیده ۱ مجد همگر و در مثنوی ۱ مطمح الانظار حزین لاهیجی و در رباعی ۶۱ سلمان ساوجی و در شعر ۴۲ روضة المحبین ابن عماد و در غزل ۲۲۴ حافظ و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه سرو و در غزل ۱۲۴۸ مولانا کلمه مردانه و در غزل ۲۴۲ سنایی عبارت آزاد مردی و در شعر ۴۲ پادشاهی بهرام گور شاهنامه فردوسی عبارت «مردی و آزادهای» و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) کلمات بیباک، شیر، مرد و آزاد وجود دارند. درخت سرو نماد آزادگی است. در مقاله «لذت حقیقت» مطالب بیشتری درباره علی(ع) و رستم بیان شده است.
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «لذت حقیقت» است که آدرس آن در زیر آمده است. برای محاسبه ابجد از آدرس زیر در سایت بلاگ اسپات استفاده کنید.
📖 آدرس مقاله «لذت حقیقت» در سایت بلاگ اسپات
📖 آدرس مقاله «حسین(ع) و یارانش و واقعه عاشورا» در سایت تریبون زمانه
🔢 آدرسی در سایت بلاگ اسپات برای محاسبه ابجد
❓ سوالات متداول
❓ واقعه عاشورا در چه سالی رخ داده است؟
«واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری در کربلا رخ داد.» اگر این جمله را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۵۷ میشود. در مقاله عدد ۱۵۷ وجود دارد.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۷۵۰۱ میشود. در مقاله عدد ۱۵۷۰ ذکر شده است. بین عددهای ۱۵۷، ۱۵۷۰ و ۷۵۰۱ سه رقم مشترک هستند.
❓ چرا واقعه عاشورا رخ داد؟
«به دلیل درخواست بیعت با یزید و امتناع امام حسین(ع) از بیعت با حاکم فاسد و ظالم، ایشان به اجبار در صحرای کربلا محاصره و شهید شدند.» اگر این جمله را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۳۲۵ میشود. در ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری به گل لاله اشاره شده که در ایران نماد شهادت است. در مقاله بیان شده که در غزل ۳۵۲ سعدی به درخت سرو اشاره شده که نماد آزادگی است. حسین بن علی(ع) و یارانش نماد آزادگی، شجاعت و مردانگی هستند.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۲۳۳۰۱ میشود. سوره شعراء ۱۳۲۲ کلمه و سوره مجادله ۲۱۳۱ حرف دارد. بین عددهای ۱۳۲۲، ۲۱۳۱ و ۲۳۳۰۱ سه رقم مشترک هستند. در سورههای شعراء و مجادله کلمه آزاد وجود دارد.
❓ مهمترین پیام عاشورا چیست؟
«ایستادگی در برابر ظلم و ستم و دفاع از حق ، حتی با وجود سختترین شرایط.» اگر این جمله را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۷۵ میشود. در مقاله ذکر شده که «واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری در کربلا رخ داد.» اگر این جمله را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۵۷ میشود. ارقام عددهای ۱۵۷ و ۱۷۵ مشترک هستند.
اگر سوال و جواب بالا را به عددهای ابجد کبیر و وسیط تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۱۸۴۳۰ و ۱۱۳۲ میشود. در مقاله بیان شده که سوره آل عمران ۳۴۱۸ کلمه دارد. بین عددهای ۳۴۱۸ و ۱۸۴۳۰ چهار رقم مشترک هستند. در سوره آل عمران کلمات مهمتری، پیام، ایستاده، در برابر، ظلم و ستم، دفاع، از حق، با، وجود، سختی، شرایط، اگر، این، جمله، را به، تبدیل، کنیم، حاصل، میشود، در، ذکر، شده، که، در، سال، رخ داده، اگر، این، جمله، را به، تبدیل، کنیم، حاصل، میشود و هستند ذکر شدهاند. در مقاله بیان شده که آیه ۶۱ سوره آل عمران به حسین(ع) اشاره میکند. در مقاله عددهای ۱۳۲۲ و ۲۱۳۱ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۱۳۲، ۱۳۲۲ و ۲۱۳۱ مشترک هستند.
❓ نتیجه قیام امام حسین(ع) چه بود؟
«افشای ظلم امویان، بیداری مسلمانان و آغاز اعتراضات گسترده علیه حکومت یزید». اگر این جمله را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۶۱۶۶ میشود. در مقاله اعداد ۱۶، ۶۱ و ۱۶۶۱ وجود دارند. ارقام این عددها مشترک هستند.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۱۱۷۳۸ میشود.
سوره یوسف ۱۷۳۸ کلمه و سوره یونس ۱۷۸۳ کلمه دارد. ارقام عددهای ۱۷۳۸، ۱۷۸۳ و ۱۱۷۳۸ مشترک هستند. در سوره یوسف کلمات سوال، نتیجه، قیامت، چه بود، جواب، ظلم، بیدار، مسلمانان، آغاز، حکومتش، اگر، این، جمله، را به، کنیم، میشود، وجود دارد، رقم و هستند و در سوره یونس کلمات نتیجه، قیامت، چه، بود، ظلم، مسلمانان، آغاز، حکومت، اگر، این، جمله، را به، عدد، تبدیل، کنیم، حاصل، میشود، عدد، وجود دارد، این، عدد و هستند ذکر شدهاند.
احسان حمیدی در ۳ ساعت قبل، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:
این غزل را به دو وزن میتوان خواند. دو ضربی، و سه ضربی. افاعیل امکان نمایش هر دو وزن را ندارد. یعنی به هر دو صورت میشود «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» اگر با سر ضرب شروع کنیم دو ضربی میشود، اگربا دو ضرب سکوت شروع کنیم، میتوان آنرا سه ضربی خواند.
سیدمحمد جهانشاهی در ۴ ساعت قبل، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴:
عطّار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴
چون عشقِ تو ، داعیِ عدم شد
نتوان ، به وجود متهّم شدجایی که وجود ، عینِ شرک است
آنجا نتوان ، مگر عدم شدجانا میِ عشقِ تو ، دلی خورد
کو ، محوِ وجودِ جامِ جم شددر پرتوِ نیستیِّ عشقَت
بیش از همه بود و کم ز کم شدبر لوح فتاد ، ذرّهای عشق
لوح ، از سرِ بیخودی ، قلم شدعشقِ تو ، دلم در آتش افکند
تا گِردِ همه جهان ، علَم شددل ، در سرِ زلفِ تو ، قدم زد
ایمانش ، نثارِ آن قَدَم شددل در رهِ تو ، نداشت جز درد
با دردِ دلم ، دریغ ضَم شدرازی ، که دلم نهفته میداشت
بر چهرهٔ من ، به خون رقم شدتا تو بنَواختی ، چو چنگَم
رگ بر تنِ من ، چو زیر و بم شدعطّار ، به نقد ، نیم جان داشت
وان نیز ، به محنتِ تو هَم ، شد
غلام دوست در ۴ ساعت قبل، ساعت ۱۰:۱۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۱:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
📝 قصه رستم دستان داستان قهرمانان ایران زمین؛ روایتی تازه از هفت خان رستم
✅ خلاصه مقاله
در مقاله بیان شده که قصه رستم دستان داستان قهرمانان ایران زمین است. هفت خان رستم بر اساس هفت خاندان ممتاز ایران باستان است. خان اول رستم خاندان ساسانی؛ خان دوم رستم خاندان مهران؛ خان سوم رستم خاندان کارن؛ خان چهارم رستم خاندان اسپندیاذ؛ خان پنجم رستم خاندان سورن؛ خان ششم رستم خاندان زیک و خان هفتم رستم خاندان اسپاهبذ است.
✅ متن مقاله
در توضیحات زابلستان در ویکیپدیا بیان شده: «محمد معین در حاشیه برهان قاطع مینویسد که نام زابلستان یا زاولستان از نام قوم Zavul که قبیلهای از هونهای سفید یا هیاتله بودهاست گرفته شده. قومی که در حدود قرن پنجم میلادی به این نواحی هجرت کرده و زندگی میکردهاند. جالب توجه است که در متن برهان قاطع ذیل عنوان افغان آمدهاست که افغانان را همچنین هیاتله نیز گویند. به عبارت روشنتر نام افغانان که هیاتیله نیز خوانده شدهاند در آثار باستانی Zavul (زاول) نیز خوانده شدهاست.» در توضیحات زال در ویکیپدیا بیان شده: ««زال» بر وزن سال، پیر و فرتوت و سفیدموی باشد، و چون او «سفیدموی» به دنیا آمد او را به این نام خوانند. ریشه این نام در اوستا zar (پیر شدن)، در هندی باستان Jāra-Jar (پیر شدن) است. کلمه «زر» در فارسی لغتی است هموزن «زال»، که «ر» به «ل» بدل شده. زال یعنی مانند پیران سپیدموی بودن.» در توضیحات زال در ویکیپدیا بیان شده: «زال به همراه پدر و گردان زابلی که به ایران رفته بودند به زادگاهش برگشت، سام همه سران و بزرگان کشور را جمع نمود و پس از ابلاغ حکم شاه ایران، بدیشان گفت که باید به گرکسار و مازندران لشکرکشی نماید از اینرو زینپس شاه این کشور زال فرزندم خواهد بود و انتظار من اینست همه او را یاری و گوش به فرمان او باشید و بدانید که زال زینهار من است. سپس سام رو به فرزندش زال نمود و گفت به داد و دهش حکم رانی کن و آرام باش و چنان دادن که زابل خان توست و این خان و مان هر چه آبادتر دل دوستداران تو شادتر.» قصه زال برای ایجاد پیوند بین ایران و زابل بوده است. در توضیحات ضحاک در ویکیپدیا بیان شده: «در شاهنامه، فردوسی او را مردی شناسانده که دو مار به انگیزه بوسه اهریمن از شانههایش درآمده بود و سالیان دراز در ایران به ستمکاری و کشتار جوانان ایران و سودجویی از مغز آنان برای خورش مارهای روی شانههایش میپرداخت، تا سرانجام با رستاخیز کاوه آهنگر و فریدون پور آبتین، ضحاک دستگیر و در البرزکوه زندانی گردید. واژه اژدها یک واژه اسطورهای است و آن باید کوه آتشفشان ویرانگر و نابودکننده باشد.» در توضیحات ضحاک در ویکیپدیا بیان شده: «نام وی در اوستا به صورت اژیدَهاکَ آمدهاست و معنای آن، «مار اهریمنی» است.» در توضیحات ضحاک در ویکیپدیا بیان شده: «در اوستا چگونگیِ نبردهای ضحاک با سه دشمنش، آذر (آتَر)، جم (یمه)، و فریدون (ثری ایدون) گزارش شدهاست. در اوستا ضحاک با پاژنامِ (صفت) ثری زَفَن برابر با سه پوزه و سه دهن و ثری کَمِرِذ برابر با سه کله یا سر نیز آمدهاست.» در این مطلب عدد سه ذکر شده است. در توضیحات فریدون در ویکیپدیا بیان شده که نگارش اوستایی فریدون «ثْرَئیتَونَه» است. بخش نخست "ثریته", "ثری" به معنای سومین، سه است. خان سوم رستم نبرد با اژدها است. قصه رستم دستان داستان قهرمانان ایران زمین است. احتمالا خان سوم رستم مربوط به فریدون و کاوه آهنگر است. در توضیحات کاوه آهنگر در ویکیپدیا بیان شده: «همچنین خاندان کارن پهلوی که یکی از هفت خاندان ممتاز ایران باستان به حساب میآیند ادعا کردهاند که از نسل کارن بزرگ و از نوادگان کاوه هستند.» اگر فرض کنیم که خان سوم رستم مربوط به فریدون و کاوه آهنگر است؛ شاید هفت خان رستم بر اساس هفت خاندان ممتاز ایران باستان باشد. در توضیحات «هفت خاندان ممتاز ایران باستان» در ویکیپدیا و در بخش «هفت خاندان ممتاز ساسانی» جدولی قرار دارد که مورد سوم خاندان کارن است. در مورد دوم بیان شده که حوزه نفوذی خاندان مهران در قومس بوده است. در توضیحات قومس در ویکیپدیا بیان شده: «در دوره ویشتاسب جنگهای شدید بین ایرانیان زرتشتی و ارجاسب پادشاه تورانیان درمیگیرد و سپاه تورانیان یعنی فرزندان تورج شامل خیونان یعنی مردم آسیایمیانه میشده است. جنگهای مذکور عمدتاً با شکست ایرانیان پیش میرود تا آنکه در جنگل سپید از ناحیه پتشخوار در کوههای کومش جنگ نهایی اتفاق میافتد. در این جنگ سپاه ایران شکست خورده و درحال پراکندگی و از هم پاشیدگی بودهاند که به ناگاه معجزهای اتفاق میافتد کوه کگمش با صدای مهیبی از هم میپاشد و قطعات آن به اطراف (میان دشت) پراکنده میشود تورانیان و خیونان که بیابانگردان سادهدل و بدوی بودهاند به تصور معجزه و خشم خداوند از ترس گریخته و سپاه شکست خورده ایران به پیروزی غیرمنتظره نهائی دست یافت.» در این مطلب بیان شده که تورانیان و خیونان بیابانگردان سادهدل و بدوی بودهاند. خان دوم رستم گذر از بیابان سخت است. در جدولی که به آن اشاره گردید در مورد اول بیان شده که حوزه نفوذ خاندان سلطنتی ساسانی در پارس بوده است. در توضیحات پارس در ویکیپدیا بیان شده: «پارسها قومی از نژاد آریایی بودند که با اسبها و دامهای خود در میان دشتها و کوهستانهای گرمسیری و سردسیری تردد میکردند. شاهنشاهی هخامنشی بر یکجانشینی این قوم تأثیر زیادی گذاشت. پارتها و پارسها شیوه زندگی تقریباً یکسانی داشتند و بهترین اسبسواران زمان خود بودند. یکی از معانی پارس، اسب میباشد. ایرانیان باستان لقب افراد را بر پیشه اسب خود شناسایی میکردهاند، مانند سفید اسب، سه اسب پیر اسب زراسب و… در دربار هخامنشی اسبهای تربیت یافتهای بوده است در سفرنامه فیثاغورث نادرترین گونه اسب جهان نامیده شدهاند که به آنها پارسی میگفتهاند.» خان اول هفت خان رستم نبرد رخش اسب رستم با شیر است. در جدولی که به آن اشاره گردید بیان شده که حوزه نفوذ خاندان اسپندیاذ در ری بود. در توضیحات ری در ویکیپدیا بیان شده: «چون آثار بجا مانده از اشکانیان توسط سلسله بعدی یعنی ساسانیان از بین رفتهاست از عصر اشکانیان اطلاعات زیادی در دست نیست ولی آنچه مسلم است ری همچنان اهمیت خود را حفظ کرده زیرا برج و باروی عظیمی در نزدیکی و ابتدای چشمه سوربن یا چشمه علی فعلی که اختصاص به شاهان و امرا داشت ساخته شدهاست. در این دوران ری به صورت یک مرکز دینی تجاری و قطب کشاورزی و دامداری به حیات خود ادامه دادهاست.» در توضیحات «هفتخان رستم» در ویکیپدیا و بخش «خان چهارم: کشتن جادوگر» بیان شده: «رستم شاد و پویا راه دراز را میپیمود تا به چشمهساری پر گل و سبزه رسید. سفرهای آراسته در کنار چشمه دید که برههای بریان شده و دیگر خورشها بر سُفره بود. جامی زرین پر از می نیز کنار سفره خودنمایی مینمود. رستم خوشحال و بیخبر از همه جا خواست سورچرانی کند امّا آن سفره، تله اهریمن بود. رستم پیاده شد و بر سفره نشست، جام را نوشید و تنبور را برداشت و ترانهای فرحبخش در وصف حال خویش خواند و تنبور را نواخت» در مطالبی که درباره شهر ری و خان چهارم رستم بیان شده کلمات چشمه و ری ذکر شده است. در جدولی که به آن اشاره گردید بیان شده که حوزه نفوذ خاندان سورن در سیستان بود. در توضیحات سیستان در ویکیپدیا بیان شده: «یزدگرد روزی از شهریار سیستان که با وی با اکرام رفتار نموده و بزرگ میداشت طلب خراج کرد. شهریار سیستان نیز این امر را خوش نداشت و شاه نیز سیستان را ترک کرده روانه خراسان شد، اما به دست نیروهای ماهویه، مرزبان مرو در خانه یک آسیابان و به نقلی دیگر به فرمان وی به دست آسیابان کشته شد.» خان پنجم رستم جنگ با اولاد مرزبان است. در جدولی که به آن اشاره گردید در مورد ششم بیان شده که حوزه نفوذ خاندان زیک در آذربایجان بود. در توضیحات آذربایجان در ویکیپدیا بیان شده: «نام «آذربایجان» به معنای «نگهبان آذر» (آتش مقدس مزدیسنا) است؛ این منطقه در دین زرتشتی اهمیت دینی دارد و کانون مغان بوده است.» در توضیحات «هفتخان رستم» در ویکیپدیا و بخش «خان ششم: جنگ با ارژنگ دیو» بیان شده: «رستم و اولاد به کوه اسپروز یعنی محلی که در آن دیو سپید، کاووس را در بند کرده بود، رسیدند؛ چون تاریکی شب سر رسید از جانب شهر مازندران خروشی برآمد و هر گوشه شهر شمع و آتشی افروخته شد. رستم از اولاد پرسید: آنجا که از چپ و راست آتش افروخته شد کجاست؟ اولاد گفت: آنجا آغاز کشور مازندران است و دیوهای نگهبان در آن جای دارند و آنجا که درختی سر به آسمان کشیده خیمه ارژنگدیو است که هر از گاهی فریاد برمیآورد..» در این مطلب به آتش و نگهبان اشاره شده است. در جدولی که به آن اشاره گردید در مورد هفتم بیان شده که حوزه نفوذ خاندان اسپاهبذ در طبرستان بود. در توضیحات تبرستان در ویکیپدیا بیان شده: «در این آیین جدید اهورامزدا، به عنوان خدای روشنایی، حامی زیست کشاورزی، آبیاری، درختکاری و دانایی و خرد، پرستیده میشد. اهالی البرز که هنوز بیشتر به دامداری متکی بودند، این مذهب جدید را در ابتدا برنتافتند و مقاومت گزیدند. بدین جهت بود که زرتشت در کتاب اوستا این سرزمین را «مَزِنَه» به معنای جایگاه و سرزمین دیوها، نامیده. دروازه دوزخ نیز به نام «ارزوه گریوه» در میان کوههای البرز قرار داشت.» خان هفتم رستم جنگ با دیو سپید است. در توضیحات هفتخان رستم در ویکیپدیا بیان شده: «در خان آخر، رستم و اولاد به هفت کوه که غار محل زندگی دیو سپید در آن قرار داشت، رسیدند. شب را در حوالی آنجا سپری کردند. صبح روز بعد رستم پس از بستن دست و پای اولاد، به نگهبانان غار حملهور شد و آنان را از بین برد. وی سپس وارد غار تاریک بیبن شد. در غار با دیو سپید مواجه شد که همانند کوهی به خواب رفته بود.» در توضیحات تبرستان در ویکیپدیا بیان شده: «قدمت بقایای باستانی به دست آمده از غار شوپری رستمکلا به بیش از یکصدهزار سال گذشته بازمیگردد؛ این بقایا شامل دستافزاهای سنگی و فسیل استخوانهای جانورانی است که توسط انسانهای عصر پارینه سنگی شکار شدند.»
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «گوشهای از تحریفها در کتابهای مقدس و دینها» است که آدرس آن در زیر آمده است.
📖 آدرس مقاله «گوشهای از تحریفها در کتابهای مقدس و دینها» در سایت بلاگ اسپات
📚 منابع
۶. «هفت خاندان ممتاز ایران باستان» در ویکیپدیا
۱۴. «هفت خاندان ممتاز ایران باستان» در ویکیپدیا و در بخش «هفت خاندان ممتاز ساسانی»
غلام دوست در ۴ ساعت قبل، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
📝 سیمرغ در قاف یا آخرین مرحله کمال قسمت خورد
✅ خلاصه مقاله
در مقاله بیان شده که منظور از کوه قاف دوردستترین جای ممکن در راه کمال یا آسمان هفتم یا جهانهای عدم است. در مقاله بیان شده که حرف المص در ابتدای سوره اعراف به المصطفی اشاره میکند. در این نوشته برای توضیح بهتر مطالب از کلمات برخی کتابها و شعرها کمک گرفته شده است. این مقاله بخشی از مجموعهای بزرگتر با عنوان «کتاب نور و کتاب نشانهها» است که در آن دلیل انتخاب کتابها و اشعار به تفصیل بیان شده است.
✅ حرف مقطعه قاف
سوره ق در قرآن با حرف مقطعه ق یا قاف آغاز میشود. در ویکیپدیا بیان شده که موضوع این سوره بیشتر درباره معاد، قیامت و انتقال به جهانهای دیگر پس از مرگ است. این نشان میدهد که قاف بیانگر یک جهان است. در آیه ۷ سوره قاف به کوه اشاره شده که نشانهای از کوه قاف است. آیه ۷ سوره قاف بیان میکند: «و زمین را گستراندهایم، و در آن کوهها را درانداختهایم، و در آن از هرگونه خرمی رویاندهایم» بیت زیر از سعدی مشابه آیه ۷ سوره قاف است. بیت زیر بیان میکند که خداوند آنچنان جهان گستردهای خلق کرده است که سیمرغ در دوردسترین مکان یعنی قاف نیز به سهم خود میرسد. بنابراین قاف یا کوه قاف دوردستترین جای ممکن در راه کمال است. منظور از کوه قاف آسمان ۷ ام یا آخرین مرحله کمال یا جهانهای عدم است. در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمه قاف و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات آخر، هفت آسمان و عرش و در قطعه ۱ خاقانی کلمات عرش و کرسی و در باب ۱ انجیل برنابا کلمه کرسی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات آخر، الاخرة، عدم و وصال و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی کلمه عدم و در قصیده ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات آخر، لقا، عدم، فنا و عارف و در متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات عارفان و فانی و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمه عارفان و در برگ ۱۲۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا نوشته عبدالحسین زرینکوب کلمه عرفا و در غزل ۱۲۵۰ شاه نعمت الله ولی کلمه عارفانه و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی کلمات عرش و عارف و در غزل ۱۵۲ صغیر اصفهانی کلمه عرش و در آیه ۱۵۲ سوره آل عمران کلمه آخرت و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات عدم، فنا و وصل و لقا و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمات آخر، مقام و فنا و در غزل ۱ حافظ و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در برگ ۱۵۲ کتاب الف و در برگ ۱۵۲ کتاب والکیریها نوشته پائولو کوئلیو و در غزل ۲۵۱ سنائی و در برگ ۲۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت نوشته مصطفی فرزانه کلمه آخر و در قصیده ۱ فضولی کلمات آخر و فنا و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در قصیده ۱ عراقی کلمات آخر و وصال و در غزل ۲۵۱ خاقانی کلمات وصل و وصال و در غزل ۲۵۱ جویای تبریزی کلمه وصل و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در شعر ۱ مجلس اول در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمه وصال وجود دارد. منظور از وصال خداوند، مقام عارف و مقام فنا رسیدن به عرش یا جهانهای عدم یا آخرین مرحله کمال است. در توضیحات کوه قاف در ویکیپدیا به نقل از حکایت عقل سرخ از شهابالدین یحیی سهروردی بیان شده که کوه قاف رمز عالم بالاست. در سوره قاف کلمات کوه، عقل، عالم و بالا و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه الشهب یا شهاب و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در قصیده و ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی و در غزل ۱۱۹ حافظ و در آیه ۱۵۲ سوره انعام و در غزل ۱۵۲ خاقانی و در غزل ۱۵۲ صغیر اصفهانی و در غزل ۱۵۲ ابن یمین و در برگ ۵۲۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در غزل ۱۵۲۰ مولانا کلمه عقل و در قطعه ۱ خاقانی و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه عقول و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء و قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمه سرخ ذکر شده است. کلمات قرمز و سرخ هم معنی هستند. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «زبان سرخ» است. درگذشت سهروردی در سال ۱۱۹۱ میلادی بوده است. ارقام عددهای ۱۱۹ و ۱۱۹۱ مشترک هستند. اگر عبارت «حرف مقطعه قاف» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۵ میشود. سوره قاف ۴۵ آیه دارد. اگر کلمه قاف را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۸۱ میشود. آیه ۱ سوره قاف و ترجمه انصاریان بیان میکند: «ق، سوگند به قرآن مجید [که محمّد، فرستاده ماست و وقوع قیامت حق است.]» اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۸۱ میشود. سوره جمعه ۸۱۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۸۱ و ۸۱۱ مشترک هستند. جمعه در آخر هفته قرار دارد. در باب ۱ کتاب مقدس استر و در برگ ۲۱۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه هفته وجود دارد. هفته ۷ روز است. در بیت زیر از قصیده ۱ حافظ کلمات سیمرغ و عروج ذکر شدهاند. منظور از عروج رفتن به جهانهای عدم است.
چنان پهن خوان کرم گسترد *** که سیمرغ در قاف قسمت خورد (شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز»)
سیمرغ وهم را نبود قوّت عروج *** آنجا که بازِ همّت او سازد آشیان (قصیده ۱ حافظ)
✅ حرف المص، المصطفی
سوره اعراف در قرآن با حرف مقطعه «المص» آغاز میشود. کلمه المص اول کلمه المصطفی قرار دارد. کلمه المصطفی ۷ حرف دارد. سوره اعراف سوره ۷ قرآن است. اگر در سوره اعراف به جای المص، المصطفی قرار دهیم به این جمله میرسیم که محمد المصطفی مورد خطاب قرار گفته است: «المصطفی، این کتابی [با عظمت] است که به سوی تو نازل شده است؛ پس نباید در سینهات از ناحیه [تبلیغِ] آن تنگی و فشار باشد، تا به وسیله آن مردم را بیم دهی، و برای مؤمنان [مایه] تذکّر و پند باشد.» مقام محمد المصطفی(ص) و بسیاری از بزرگان دیگر وصال خداوند یا آخرین مرحله کمال یا آسمان ۷ ام یا جهانهای عدم است. در بیت ۱ شعر مجلس اول سعدی به جهانهای عدم و در بیت ۱۱ شعر مجلس اول سعدی به محمد المصطفی(ص) اشاره شده است. در آیه نور عبارت «آسمانها و زمین» ذکر شده است. جهان مادی ۱ آسمان دارد. اشو نویسنده کتابهای «فقط یک آسمان» و «راه کمال» است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در لمعات ۱ عراقی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۱ فضولی کلمات راه و کمال و در غزل ۱۵۲ سعدی و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی کلمات ره و کمال و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در غزل ۱ حزین لاهیجی و در آیه ۱۵۲ سوره انعام و در برگ ۲۱۵ کتاب زهیر نوشته پائولو کوئلیو و در غزل ۲۵۱ خاقانی کلمه کمال وجود دارد. منظور از آسمانها راه کمال است. منظور از «آسمانها و زمین» کل راه کمال یا آخرین مرحله کمال یا جهانهای عدم است. در شکل راه کمال که در مقاله «کتاب نور و کتاب نشانهها» آمده این موضوع مشخص شده است. آیه نور ۲۵۱ حرف دارد. آیه نور و ترجمه خرمشاهی بیان میکند: «خداوند نور آسمانها و زمین است داستان نورش همچون چراغدانی است که در آن چراغی هست، و چراغ در آبگینهای هست، که آبگینه گویی ستارهای درخشان است، که از درخت مبارک زیتون -که نه شرقی است و نه غربیافروخته شود نزدیک است که روغنش، با آنکه آتشی به آن نرسیده است، فروزان گردد، نور در نور است، خداوند به نور خویش هر کس را که خواهد هدایت کند، و خداوند برای مردم مثلها میزند و خداوند به هر چیزی داناست» اگر این آیه را به عددهای ابجد کبیر و وسیط تبدیل کنیم حاصل ۲۹۱۰۶ و ۱۱۸۸ میشود. ارقام عددهای ۱۸۱، ۸۱۱ و ۱۱۸۸ مشترک هستند. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه انعام وجود دارد. آیه ۱ سوره انعام و ترجمه الهی قمشهای بیان میکند: «ستایش خدای راست که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایی را مقرّر داشت (و با آنکه نظم آسمان و زمین دلیل یکتایی اوست) باز کافران به پروردگار خود شرک میآورند.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۲۹۶ میشود. ارقام عددهای ۱۰۲۹۶ و ۲۹۱۰۶ مشترک هستند. در آیه نور و در آیه ۱ سوره انعام عبارت «آسمانها و زمین» وجود دارد. در آیه ۱۲۵ سوره انعام کلمات آسمان و زمین ذکر شدهاند.
الحمدلله الذی خلق الوجود من العدم *** فبدت علی صفحاته انوارُ اسرار القدم (بیت ۱ شعر مجلس اول سعدی)
نعت النبی المصطفی لمّا عفی رسم الصفا *** تهدی به اوصافنا برشاده سبل الاعم (بیت ۱۱ شعر مجلس اول سعدی)
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «کتاب نور و کتاب نشانهها» است که آدرس آن در زیر آمده است. برای محاسبه ابجد از آدرس زیر در سایت بلاگ اسپات استفاده کنید.
📖 آدرس مقاله «کتاب نور و کتاب نشانهها» در سایت بلاگ اسپات
📖 آدرس مقاله «سیمرغ در کوه قاف یا آخرین مرحله کمال قسمت خورد» در سایت تریبون زمانه
🔢 آدرسی در سایت بلاگ اسپات برای محاسبه ابجد
❓ سوالات متداول
❓ منظور از حرف مقطعه قاف چیست؟
حرف مقطعه قاف در ابتدای سوره قاف به کوه قاف یا دوردستترین جای ممکن در راه کمال یا مرحله آخر کمال یا جهانهای عدم یا وصال خدا اشاره میکند.
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۹۱۲۶ میشود. در مقاله بیان شده که اگر آیه نور و ترجمه خرمشاهی را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۹۱۰۶ میشود. آیه ۱ سوره انعام و ترجمه الهی قمشهای به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۲۹۶ میشود. بین عددهای ۹۱۲۶، ۱۰۲۹۶ و ۲۹۱۰۶ چهار رقم مشترک هستند. در آیه نور و در آیه ۱ سوره انعام عبارت «آسمانها و زمین» وجود دارد. منظور از «آسمانها و زمین» کل راه کمال یا آخرین مرحله کمال یا جهانهای عدم است.
❓ منظور از حرف مقطعه المص چیست؟
سوره اعراف در قرآن با حرف مقطعه «المص» آغاز میشود. کلمه المص اول کلمه المصطفی قرار دارد. کلمه المصطفی ۷ حرف دارد. سوره اعراف سوره ۷ قرآن است. اگر در سوره اعراف به جای المص، المصطفی قرار دهیم به این جمله میرسیم که محمد المصطفی مورد خطاب قرار گفته است: «المصطفی، این کتابی [با عظمت] است که به سوی تو نازل شده است؛ پس نباید در سینهات از ناحیه [تبلیغِ] آن تنگی و فشار باشد، تا به وسیله آن مردم را بیم دهی، و برای مؤمنان [مایه] تذکّر و پند باشد.»
اگر سوال و جواب بالا را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۱۶۹۲ میشود. ارقام عددهای ۱۶۹۲ و ۹۱۲۶ مشترک هستند.
کوروش در ۵ ساعت قبل، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة:
وای اگر بر عکس بودی این مطار
پیش تو گلزار و پیش خویش زار
منظور از مطار چیست ؟
کوروش در ۵ ساعت قبل، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة:
درد داروی کهن را نو کند
درد هر شاخ ملولی خو کند
مصرع دوم یعنی چه ؟
کوروش در ۵ ساعت قبل، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة:
عشوهها در صید شلهٔ کفته تو
بی ملولی بارها خوش گفته تو
یعنی چه ؟
کوروش در ۵ ساعت قبل، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة:
در تو جوعی میرسد تو ز اعتلال
که همیسوزد ازو تخمه و ملال
یعنی چه ؟
امیرعلی قاسمی در دیروز شنبه، ساعت ۲۰:۵۳ در پاسخ به نیما واحدیان دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۲ - حکایت در این معنی:
action word better than word
Farzad Mahshad در دیروز شنبه، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱:
در منابع عربی گمانم این ضرب المثل اینگونه رایج تر است :
کنور المغلوب یصول علی الکلب
یعنی شغال مغلوب به سگ حمله می کند .
که در مجمع الامثال امده است
ahmad aramnejad در دیروز شنبه، ساعت ۱۸:۵۰ دربارهٔ ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴:
درود و عرض ادب این شعر دارای تعدادی اشتباه تایپیست که بشرح زیر اصلاح میشود
مصراع سوم ای عکس چهره من چون می رسی بکویش
مصراع چهارم درپای او بر افشان یکباره جان و تن را
مصراع پنجم زان طره معنبر کان ماه را به چنبر
باسپاس از خدمات ارزشمند گنجور
فریما دلیری در دیروز شنبه، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷:
ساده ولی بسیار زیبا
احمد خرمآبادیزاد در دیروز شنبه، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:
چون
1-در مصرع نخست بیتهای شماره 1، 5 و 7 و نیز مصرع دومِ بیتهای 5، 6 و 7 از ضمیر «او» استفاده شده است؛
2-در مصرع دوم بیت 4 ضمیر چسبان «َش» به کار رفته است؛
3-در مصرع نخست بیت شماره 6، ضمیر اشاره «آن» دیده میشود؛
4-در مصرع نخست بیت شماره 6، ضمیر اشاره «آن» دیده میشود؛
5-به استناد نسخههای خطی مجلس (به شماره دفتر 13312 و 11948)؛
در مصرع نخست بیت شمارۀ 4، «روی او» (به جای«روی تو») درست است.
*نگرش سیستمی و هوشیاری نسبت به فریب ذهن را در کار پژوهشی، به خاطر بسپاریم.
غلام دوست در دیروز شنبه، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۱ - حکایت دختر حاتم در روزگار پیغمبر (ص):
در مقالهای که آدرس آن در زیر آمده و در حاشیه مربوط به شعر ۵ اسرار خودی اقبال لاهوری با عنوان «در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد» در سایت گنجور مطالبی درباره تحریف حکایت ۲۱ باب دوم در احسان بوستان سعدی بیان شده است.
📖 آدرس مقاله «تحریف حکایت بیست و یک باب دوم در احسان بوستان سعدی» در سایت تریبون زمانه
📜 شعر ۵ اسرار خودی اقبال لاهوری «در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد» در سایت گنجور
غلام دوست در یک ساعت قبل، ساعت ۱۳:۰۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهینبانو به مداین: