سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح فخرالدین علی بن احمد: گل روی ترکی و من اگر ترک نیستم - دانم بدین قدر که به ترکی است گل حجک
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳: تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم - دانم من این قدر که به ترکی است آب سو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - مطایبه: هست این جواب آنکه سنائی بنظم کرد - این ابلهان که بی سببی دشمن منند
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۶ - در مذمت دشمنان و جاهلان: این ابلهان که بیسببی دشمن منند - بس بوالفضول و یافهدرای و زنخ زنند
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱ - باز باد اندر فتاد: این جواب آن کجا گوید سنائی غزنوی - باز تابی در ده این زلفین عالمسوز را
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵: باز تابی در ده آن زلفین عالم سوز را - باز آبی بر زن آن روی جهان افروز را
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲ - ایام چو تو دلبر طناز نیابد: اینست محابات یکی شعر سنائی - ایام چو تو دلبر طناز نیابد
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳: ایام چو من عاشق جانباز نیابد - دلداده چنو دلبر طناز نیابد
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴ - عاشقان پیش تو گر تحفه همه جان آرند: این جوابست مرآنرا که سنائی گوید - عاشقان پیش تو گر تحفه همه جان آرند
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱ - در استغنای معشوق طناز و وفای عاشق: عاشقانت سوی تو تحفه اگر جان آرند - به سر تو که همی زیره به کرمان آرند
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱ - ای بلبل خیل تو طربناک: تا بیش سنائی این نگوید - ای بلبل خیل تو طربناک
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۷: ای بلبل وصل تو طربناک - وی غمزت زهر و خنده تریاک
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵ - صنما تا به کف عشوه عشق تو دریم: این جوابست مر آن را که سنایی گوید - صنما تا به کف عشوه عشق تو دریم
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸: پسرا تا به کف عشوهٔ عشق تو دریم - از بد و نیک جهان همچو جهان بیخبریم
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷: اینست جواب غزل خواجه سنائی - ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - این قطعه را بر گور نظام الملک محمد نوشتند: ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم - صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹ - آخر چه هست این؟: چون شعر سنائی کم گویند درین عالم - ای چون تو ندیده جم، آخر چه جمالست این
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۸: ای چون تو ندیده جم آخر چه جمالست این - وی چون تو به عالم کم آخر چه کمالست این
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰ - ای سنائی دم در این عالم قلندروار زن: این جواب آن، کجا گوید سنائی غزنوی - ای سنائی دم درین عالم قلندروار زن
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶: گر همه دعوی کنی در عاشقی و مفلسی - چون سنایی دم درین عالم قلندروار زن
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱ - مرا عشقت بنامیزد بدان سان پرورید ای جان: کرا شاهد جنین آید، سناییوار کی گوید - مرا عشقت بنامیزد بدان سان پرورید ای جان
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳: مرا عشقت بنامیزد بدانسان پرورید ای جان - که با یاد تو در دوزخ توانم آرمید ای جان
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵ - ای گشته ز تابش و صفای تو: اینست جواب آن کجا گوید - ای گشته ز تابش و صفای تو
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹: ای گشته ز تابش صفای تو - آیینهٔ روی ما قفای تو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۹ - عقل و جانم برد شوخی آفتی بتیاره ای: هم بر آن وزن سنایی گفت سلمانی بچه - عقل و جانم برد شوخی، آفتی، پتیارهای
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۵: عقل و جانم برد شوخی آفتی عیارهای - باد دستی خاکیی بی آبی آتشپارهای
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۲ - چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی: جواب این غزلست آن کجا سنائی گوید - چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۷: چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی - که بس غریب نباشد ز تو غریبنوازی
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۴ - گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی: این جواب آن، کجا گوید سنائی غزنوی - گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۸: گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی - شور در میراثخواران بنیآدم زنی