ای مسافر اندرین ره گام عاشقوار زن
فرش لاف اندر نورد و گفت از کردار زن
گر نسیم مشک معنی نیست اندر جیب تو
دست همت باری اندر دامن عطار زن
هرکت از زر باز گوید اوست دقیانوس تو
گر همی دین بایدت خیمه میان غار زن
دیو طرارست پیش آهنگ حرب وی تویی
سوزن تمهید را در چشم این طرار زن
پیش از آن کز غدر عالم لال گردد جان تو
آتش درویشی اندر عالم غدار زن
منزلی کآنجا نشان خیمهٔ معشوق تست
خاک اندر سرمه ساز و بوسه بر دیوار زن
گر نثار پای معشوقان بود در راه وصل
با دو دیده در بپاش و با دو رخ ایثار زن
چون سوار راهبر گشتی تو در میدان عشق
شو پیاده آتش آندر زین و زینافزار زن
هوشیار از باده و مست از می دنیا چه سود
طیلسان فقر و بر فرق چنین هشیار زن
در خرابات خرابی همچو مستان گوشهگیر
خیمهٔ قلاشی اندر خانهٔ خمار زن
پای در میدان مهر کمزنان ملک نه
نرد بازیدی ز مستی حصل بر اسرار زن
جان و دل را در قبالهٔ عاشقی اقرار کن
پس به نام عاشقی مهری بر آن اقرار زن
گر همه دعوی کنی در عاشقی و مفلسی
چون سنایی دم درین عالم قلندروار زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعوت به سفر در مسیر عشق است و نویسنده به مسافران میگوید که با عشق و شور و شوق گام بردارند. او اشاره میکند که اگر فردی به حقیقت عشق پی نبرده باشد، باید تلاش کند و به دامن عطار (شاعر معروف) پناه ببرد. ادامه شعر به موضوعاتی چون جهد در مسیر عشق، بوسه دادن به دیوار معشوق، و نثار کردن خود برای عشق میپردازد. همچنین، نویسنده از بیفایده بودن بادهنوشی و مستی در دنیا سخن میگوید و تأکید میکند که در خرابات و در میان مستان باید پناهگاه خود را جستجو کرد و در نهایت، به عشق و اقرار به آن به عنوان یک مساله چالشبرانگیز در زندگی پرداخت. شعر در نهایت بابی به اندیشه سنایی و دلقک مآبی در عشق میگشاید.
هوش مصنوعی: ای مسافر، در این مسیر با عشق و محبت قدم بردار. فخرفروشی را کنار بگذار و به کارهای نیک و درست خود توجه کن.
هوش مصنوعی: اگر خوشبوئی مشک در دستان تو نیست، پس با تلاش و همت، خود را در دامن عطار بینداز و از او بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: هر کسی که زر و طلا را به خود میگیرد، او مانند دقیانوس است. اگر به دین و مذهب خود اهمیت میدهی، باید در غار چادر بزنید و در جستجوی حقیقت باشید.
هوش مصنوعی: دیو طراوت و نیرنگ پیشوای جنگ است و تو همانند سوزن، نقشه و تدبیر را در چشم این نیرنگزن قرار دادهای.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه جان تو به خاطر خیانت دنیا بیصدا و بیحس شود، در این دنیای فریبنده، شعلهای از فقر و درویشی به وجود آور.
هوش مصنوعی: محلّی که در آن نشانههای عشق تو وجود دارد، آنجا جایی است که خاک را با سرمه مخلوط میکنم و بر دیوار آن بوسه میزنم.
هوش مصنوعی: اگر قرار است در مسیر وصال معشوقان فدای آنها شوی، با دو چشمت اشک بریز و با دو چهرهات عشق و ایثار را نشان بده.
هوش مصنوعی: زمانی که در عرصه عشق وارد میشوی، همچون سوارکاری که در میدان رهبری میکند، خود را آماده کن. اما بدان که باید از سوارکاری به پیادهروی تبدیل شوی و شعلهی آتش را بر دوش بگذاری و تمام تجهیزات سوارکاری را کنار بگذاری.
هوش مصنوعی: بیهوده است که در دنیا و در حین هوشیاری به باده بیفتی، زیرا چنین فردی که فقر را بر خود دارد و در نهایت خود را به دنیای فانی محدود کرده، چه ارزش و فایدهای دارد.
هوش مصنوعی: در یک مکان پرآشوب و شلوغ، افرادی که شیفته زندگی هستند و در گوشهای نشستهاند، زیر چادر پارچهای که نامرتب و به هم ریخته است، در خانهای پر از زحمت و اضطراب به سر میبرند.
هوش مصنوعی: پا در میدان عشق بگذار و با حرکات زیبا و دلنشین وارد شو. دیگر نگران نباش که آیا از مستی و هیجان به درستی پیروز میشوی یا نه. به رازهای عشق دست خواهی یافت.
هوش مصنوعی: روح و قلب خود را در قرارداد عشق به ثبت برسان. سپس به نام عشق، بر آن قلب مهری بگذار.
هوش مصنوعی: اگر در عشق و فقر خود صحبت کنی، مانند سنایی باید در این دنیا به شکل یک قلندر و نابغه رفتار کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱۳
گر همه دعوی کنی در عاشقی و مفلسی
چون سنایی دم درین عالم قلندروار زن
این جواب آن، کجا گوید سنائی غزنوی
ای سنائی دم درین عالم قلندروار زن
چون در معشوق کوبی حلقه عاشقوار زن
چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن
مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن
هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن
گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین
[...]
ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن
باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن
گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه
ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن
پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی
[...]
چون خوری می، با حریف محرم پر درد خور
چون زنی کم، با ندیم زیرک هشیار زن
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن
ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر
بر سر او تو عصای محو موسی وار زن
عقل از بهر هوسها دارداری می کند
[...]
باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن
دست دل در بوستان در دامن دلدار زن
بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان
بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن
باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.