چرا ز راه لطافت بدین قضیب نیازی
کزین قضیب عزیزی وزین قضیب بنازی
قضیب سخت عزیز است و با منست که او را
به صد زبان بنوازم، زهی غریب نوازی
به دست گیرم و آنگه بدو چه گویم، گویم
رگ آوری و سطبری و پای لغز و درازی
تویی که لَندی و سیکی به هندویی و به ترکی
تویی که ایری و ایری به پارسی و به تازی
چو گردان سگ تازی مطوقی و ز طوقت
رمیده تاز مطوق چو آهو از سگ تازی
چو سر بر آری با موی رومه گوئی رازی
چنانکه از تو بیابم نشان شاهد رازی
سه ایر باشم گر زانوان به ایر برآئی
سه پای گردم گر . . . اگان به زانو بازی
همه نقیصه شعر تو ای سنائی خران
به وصف حمدان گفتم ز روی طیبت و بازی
جواب این غزلست آن کجا سنائی گوید
چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و لطافت یک قضیب (نماد عشق و علاقه) میپردازد و به اهمیت آن در زندگیاش اشاره میکند. او به نغمهپردازی و احساسی که از این قضیب میگیرد، اشاره کرده و به نوعی ستایش میکند. شاعر همچنین از دلالتهای مختلف این قضیب در زبانها و فرهنگهای گوناگون صحبت میکند و نشان میدهد که عشق و زیبایی فراتر از یک زبان یا فرهنگ خاص است. در نهایت، او از سنایی سوال میکند که چرا باید از روی لطافت و زیبایی به این موضوع بپردازد و آن را غریب سازد.
هوش مصنوعی: چرا به خاطر لطافت به این میله نیازی دارم، در حالی که از این میله عزیزتری و از این میله زیباتر؟
هوش مصنوعی: چوب سختی که به دست دارم برای من بسیار ارزشمند است و من میتوانم با صد زبان مختلف به آن محبت و نوازش کنم. چه عجب است که به چنین چیزی با این حساسیت و محبت توجه میشود.
هوش مصنوعی: من او را در آغوش میگیرم و سپس به او میگویم که تو چقدر زندهای و چقدر سنگین و بلندقد و بیثبات هستی.
هوش مصنوعی: تو هستی که در فرهنگها و زبانهای مختلف نقش و هویت داری؛ به زبانهای گوناگون مثل هندی و ترکی و همچنین به زبانهای فارسی و عربی شناخته میشوی.
هوش مصنوعی: زمانی که یک شکارچی (سگ تازی) به دنبال شکار است، شترمرغ (طوق) که در حال فرار است، مانند آهو از او میگریزد.
هوش مصنوعی: وقتی موهایت را به سمت بالا بلند کنی و به من اشاره کنی، راز تو را به گونهای افشا میکنی که من هم علامتی از معشوق را بفهمم.
هوش مصنوعی: اگر سه بار تلاش کنم و از زانوان به زمین بیفتم، اگر هم که فقط با زانو بازی کنی، باز هم بر میخیزم و ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: تمام نقاط ضعفی که در شعر تو وجود دارد، ای سنایی، به خاطر زیبایی و ظرافتی که در آن به کار بردهای، در وصف حمدان صحبت میکنم.
هوش مصنوعی: این شعر به این مضمون اشاره دارد که کسی از سنائی میپرسد چرا به خاطر لطافت و زیبایی، خود را اینگونه عجیب و غریب نمیسازد. یعنی از او میخواهد که از زیباییهای موجود استفاده کند و خود را در قالبی خاص و زیبا نشان دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
که بس غریب نباشد ز تو غریبنوازی
همین شعر » بیت ۹
جواب این غزلست آن کجا سنائی گوید
چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
چرا ز روی لطافت بدین غریب نسازی
که بس غریب نباشد ز تو غریبنوازی
ز بهر یک سخنِ تو دو گوش ما سوی آن لب
ستیزه بر دل ما و دو چشم تو سوی بازی
چه آفتی تو که شبها میان دیده چو خوابی
[...]
زبان دراو مکش ای بی بصر به دست درازی
که پاک سیرت و پاکیزه دامن است و نمازی
ترا که خوف نبوده ست شوق عشق چه دانی
ترا که دیده نباشد نظر چه گونه ببازی
به سر برند به سر عارفان طریق محبّت
[...]
گرفتمت که بگیرم عنان مرکب تازی
کجا روم که فرس بر من شکسته نتازی
تو شاهبازی و دانم که تیهوان نتوانند
که در نشیمن عنقا کنند دعوی بازی
شبان تیره بسی برده ام بآخر و روزی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.