گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مسعود سعد سلمان

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «افکند دلم زمانه در زاری‌ها» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ا» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ز
س
ش
ع
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: گرچه فلک از پیش برانده ست مرا

شماره ۲: بر کار به جز زبان نمانده ست مرا

شماره ۳: گر بند کند رای بلند تو مرا

شماره ۴: گر زر گردیم می نجویی ما را

شماره ۵: تا دیده ام آن لب گهر بار تو را

شماره ۶: روزی بر من همی نیایی صنما

شماره ۷: افکند دلم زمانه در زاری‌ها

شماره ۸: ای مدحت تو فرض و دگر نافله‌ها

شماره ۹: خویش از پی من همی گریزد ملکا

شماره ۱۰: هر شیر که بود مرغزاری شاها

شماره ۱۱: عشق تو بلند و صبر من پست چرا

شماره ۱۲: در حبس مرنج با چنین آهن‌ها

شماره ۱۳: می دانستم چو روز روشن صنما

شماره ۱۴: قبله ست به دوستی ندای تو مرا

شماره ۱۵: از مهر نکرد سایه کوی تو مرا

شماره ۱۶: چون بار فلک بست به افسون ما را

شماره ۱۷: بر آب روان بخت روانت ملکا

شماره ۱۸: کس نتواند ز بد رهانید مرا

شماره ۱۹: ای دوست به امید خیالت هر شب

شماره ۲۰: دانی تو که با بند گرانم یارب

شماره ۲۱: دل در هوس تو بسته بودم همه شب

شماره ۲۲: تفت این دل گرم از دم سردم همه شب

شماره ۲۳: مهمان من آمد آن بت و کرد طرب

شماره ۲۴: دیبا به رخی بتا و زیبا به سلب

شماره ۲۵: ای روی تو و زلف تو روز اندر شب

شماره ۲۶: چون آتش و آب از بدی پاکم و ناب

شماره ۲۷: تن در غم هجر داده بودم همه شب

شماره ۲۸: من غرقه ز خون دیده بودم همه شب

شماره ۲۹: تا روزه حرام کرد بر لب می ناب

شماره ۳۰: صالح تر و خشک شد ز تو دیده و لب

شماره ۳۱: ز آن سوزد چشم تو و زآن ریزد آب

شماره ۳۲: بودم صنما چو رفته هوشان همه شب

شماره ۳۳: ساقی که به دست من دهد جام شراب

شماره ۳۴: چون همت تو به حال من مقرونست

شماره ۳۵: اول ز پی وصال روح افزایت

شماره ۳۶: اشکم که زمین از نم او آغشتست

شماره ۳۷: مار دو سر چهار چشم است ای دوست

شماره ۳۸: امروز به شهر حسن همنام تو نیست

شماره ۳۹: بر روی دو زلفین بتابم زد دوست

شماره ۴۰: مسعود ملک ملک نگهبان چو تو نیست

شماره ۴۱: از وصلت آنکه همچو سوسنش تنست

شماره ۴۲: آن را که تو در دلی خرد در سر اوست

شماره ۴۳: در نعمت و مال اگر زبر دستی نیست

شماره ۴۴: چشم ابرست و اشک ازو ژاله شدست

شماره ۴۵: دوشم همه شب چنگ چو شمشیر بخست

شماره ۴۶: بر جان منت جان رهی فرمانست

شماره ۴۷: ای آنکه مرا قبله وثاق تو بسست

شماره ۴۸: وصلش شادیست وز پسش زود غم است

شماره ۴۹: آویخته در هوای جان آویزت

شماره ۵۰: رویم ز غمت گونه خال تو گرفت

شماره ۵۱: ای شاه ز بزم تو جهان را خبرست

شماره ۵۲: گر نور فلک چو طبع ما گردد راست

شماره ۵۳: طاهر که خطاب تو بر از نام تو نیست

شماره ۵۴: با ما ثقت الملک هم آوازی نیست

شماره ۵۵: چشم تو چو فتنه جهان سوزانست

شماره ۵۶: شد صالح و از همه قیامت برخاست

شماره ۵۷: اندر خور نعمت توام خدمت نیست

شماره ۵۸: آن شیر که او به صید جز شیر نکشت

شماره ۵۹: رنج دل  رنج دیده جز دیده نجست

شماره ۶۰: در ماه چه روشنی که در روی تو نیست

شماره ۶۱: در فرقت آن کس که تن و جان تو اوست

شماره ۶۲: از چرخ چو بر تو مهر فرزندی نیست

شماره ۶۳: از حصن بلند دوزخ سرد مراست

شماره ۶۴: خوی تو چو رخسار نکوی تو نکوست

شماره ۶۵: آنی که زمان زمان مرا عشق تو بوست

شماره ۶۶: تا من سر آن روی چو مه خواهم داشت

شماره ۶۷: ای بازوی دولت آستینت ظفرست

شماره ۶۸: آن بت که هوای او بداندیش منست

شماره ۶۹: جویان وصال تو جدا از جانست

شماره ۷۰: هر چند گنهکار است آخر علوی است

شماره ۷۱: این طالع من یارب و این اختر چیست

شماره ۷۲: تا تن به غم هجر تو نابود شده است

شماره ۷۳: گر دورم از آن روی جهان آرایت

شماره ۷۴: اشک من و رخسار تو همرنگ شده است

شماره ۷۵: بادام دو چشم تو دلم زار بخست

شماره ۷۶: گر شاه به من چو شیر دندان خایست

شماره ۷۷: بر چرخ فتاده نور ایران ملکست

شماره ۷۸: امروز جهان بهار از ایران ملکست

شماره ۷۹: با من چو زمانه تیر در شست گرفت

شماره ۸۰: آنی شاها که جز سخا کیش تو نیست

شماره ۸۱: در بأس چو طاهر علی آهن نیست

شماره ۸۲: تا بار غمت نهاده بر محمل ماست

شماره ۸۳: هر جای که عشوه ایست پرورده توست

شماره ۸۴: در شعر مرا نیک و بد چرخ یکی است

شماره ۸۵: ای صدر جهان ناصر تو یزدان باد

شماره ۸۶: آرام ز خویشتن جدا خواهم کرد

شماره ۸۷: زین پس اگرم ضعیف تن خواهد بود

شماره ۸۸: جان و دل و دین دست فراهم کردند

شماره ۸۹: گیتی و فلک به کشتن من یارند

شماره ۹۰: باز این تن مستمند زندانی شد

شماره ۹۱: چون چرخ زهر چه بود درویشم کرد

شماره ۹۲: در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد

شماره ۹۳: احسان خداوند به من بنده رسید

شماره ۹۴: گر تو به سفر شدی نگارا شاید

شماره ۹۵: از مال فلک برهنه چون شیرم کرد

شماره ۹۶: چون بند تو بنده را همی پند بود

شماره ۹۷: گر صبر کنم عمر همی باد شود

شماره ۹۸: گر باد هوای کوی سرایت سپرد

شماره ۹۹: تا این دل من تو را خریدار آمد

شماره ۱۰۰: تا دل به هوای تو گرفتار آمد

شماره ۱۰۱: سودای تو آتش دلم افزون کرد

شماره ۱۰۲: کارم همه جز مهر تو دلجوی نبود

شماره ۱۰۳: امید وصال چون مرا بفریبد

شماره ۱۰۴: هر مرد که لاف زد شدش مردی باد

شماره ۱۰۵: ای دیده کشد همی ز بی خوابی درد

شماره ۱۰۶: مونس همه شب خیال دلجوی تو بود

شماره ۱۰۷: از باغ طرب گشت گل وصل پدید

شماره ۱۰۸: با من در مهر گرم چون آتش بود

شماره ۱۰۹: چون باره فتح تو به میدان تازد

شماره ۱۱۰: بر عارض نو مشک همی افزاید

شماره ۱۱۱: آنی که ز کبر ما نپسندی مهد

شماره ۱۱۲: در بند تو ای شاه ملکشه باید

شماره ۱۱۳: دل بیش کشد رنج چو دلبر دو شود

شماره ۱۱۴: دوشم چو شب از بنفشه رویی ننمود

شماره ۱۱۵: چون غنچه رهی راز تو در دل دارد

شماره ۱۱۶: گوشم ز تو نشنود بتا جز همه سرد

شماره ۱۱۷: تیری که بزد چرخ مرا پنهان زد

شماره ۱۱۸: ای شاه جهان جهان شد از داد تو شاد

شماره ۱۱۹: ای شاه شبانگاه تو شبگیر شود

شماره ۱۲۰: تا چرخ مرا به چنگ عشق تو سپرد

شماره ۱۲۱: هنگام گل ار به باغ بلبل نبود

شماره ۱۲۲: هر گه که فلک دل مرا ریش کند

شماره ۱۲۳: گردون همه در بند گرانم دارد

شماره ۱۲۴: شاها ملکا همه ثناگوی تواند

شماره ۱۲۵: گردون شرف و جاه در انگشت تو دید

شماره ۱۲۶: شاها ملکا جهان به فرمان تو باد

شماره ۱۲۷: آنی که جهانی ز تو سامان گیرد

شماره ۱۲۸: بورشد رشید کز فلک ماه آورد

شماره ۱۲۹: آن کوه گذار آهوی دشت نورد

شماره ۱۳۰: چون موج سیاه روی هامون گیرد

شماره ۱۳۱: خاک از رخم ار برو نهم زرد شود

شماره ۱۳۲: تا دعوت دولت تو در گوشم شد

شماره ۱۳۳: اول گردون ز رنج در تابم کرد

شماره ۱۳۴: بر هم زده بود عشقت اسباب خرد

شماره ۱۳۵: من شاهم و شاعران سواران منند

شماره ۱۳۶: گر زر گردی جفا عیار تو بود

شماره ۱۳۷: چون در چشمم ز حسن تو زیبی زد

شماره ۱۳۸: رویی که چو او چرخ فلک ننگارد

شماره ۱۳۹: چون روی هوا دوش به قیر اندودند

شماره ۱۴۰: گر خون نشود قوت جانم که دهد

شماره ۱۴۱: اندر ریشم همه خسک پاک برید

شماره ۱۴۲: ترسم ما را ستارگان چشم کنند

شماره ۱۴۳: چرخ فلک از قضا یکی پیکان زد

شماره ۱۴۴: در هند کمال جود موجود آمد

شماره ۱۴۵: چون بنشینند و مطربان بنشانند

شماره ۱۴۶: آن را که ز بخت دستیاری باشد

شماره ۱۴۷: در عشق تو جانم انده ناب خورد

شماره ۱۴۸: آنان که سر نشاط عالم دارند

شماره ۱۴۹: خون در تن من که اصل نیروست نماند

شماره ۱۵۰: تا خط چو دود تو دل از من بربود

شماره ۱۵۱: آن بت که دل مرا فرا چنگ آورد

شماره ۱۵۲: با من فلک از خشم همی دندان زد

شماره ۱۵۳: ای شاه فلک متابع کام تو باد

شماره ۱۵۴: در باغ هنر تخم وفا کاشت خرد

شماره ۱۵۵: صالح تن من ز عشق دامن بفشاند

شماره ۱۵۶: در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد

شماره ۱۵۷: دیدار تو از نعمت دو جهان خوشتر

شماره ۱۵۸: یک بوسه زدم بر لب و بر چشم دگر

شماره ۱۵۹: ز اول به میان ما به هنگام کنار

شماره ۱۶۰: هر ابر که بنگرم غباری شده گیر

شماره ۱۶۱: خورشید رخ تو تافت بر سایه عمر

شماره ۱۶۲: تعریف مرا عشق تو ای ساده شکر

شماره ۱۶۳: سلطان ملک است در دل سلطان نور

شماره ۱۶۴: چاه ز نخ تو ای دلارام پسر

شماره ۱۶۵: یک چشم تو گر تباه گشت ای دلبر

شماره ۱۶۶: ای روی تو آفتاب و من نیلوفر

شماره ۱۶۷: آمد به وداعم آن نگار دلبر

شماره ۱۶۸: ز اندیشه هجران و ز نادیدن یار

شماره ۱۶۹: در عشق تو همچو ابر می گریم زار

شماره ۱۷۰: ای پیل سوار خسرو شیر شکار

شماره ۱۷۱: پیوست فلک با من پیکار دگر

شماره ۱۷۲: این ابر چراست روز وشب چشم تو تر

شماره ۱۷۳: اکنون که شدی به بتکده عاشق زار

شماره ۱۷۴: مشکین کله تو گر شبست ای دلدار

شماره ۱۷۵: نا رفته هنوز بوی شیرت ز شکر

شماره ۱۷۶: تا دیده ام آن روی چو خورشید انور

شماره ۱۷۷: اندیشه مکن به کارها در بسیار

شماره ۱۷۸: ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور

شماره ۱۷۹: اندک اثر آبله بر دو رخ یار

شماره ۱۸۰: در زندان تا کرد مرا گردون پیر

شماره ۱۸۱: سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر

شماره ۱۸۲: چون پیرهنت گرفته ام تنگ به بر

شماره ۱۸۳: از سنگم یا ز چیستم جان پدر

شماره ۱۸۴: بر مرگ تو چون نمویم ای جان پدر

شماره ۱۸۵: می گویمت ای سعادت ای نیک پسر

شماره ۱۸۶: در غور فلک تعبیه ای ساخت چو ابر

شماره ۱۸۷: گویی که هوا به زیر گردست امروز

شماره ۱۸۸: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز

شماره ۱۸۹: ای فقر بخاست روز بازار تو خیز

شماره ۱۹۰: ای شاه علاء دولت ملک افروز

شماره ۱۹۱: چرخ از دم کون برنمی گردد باز

شماره ۱۹۲: خورشید رخا وصل تو جویم همه روز

شماره ۱۹۳: ای سود و زیان عمر فرسوده بترس

شماره ۱۹۴: ای یار چو صبر هیچ یاری مشناس

شماره ۱۹۵: از بخشش دست من ز سیم و زر پرس

شماره ۱۹۶: مسعود که بود سعد سلمان پدرش

شماره ۱۹۷: مسعود که بود سعد سلمان پدرش

شماره ۱۹۸: تا از من می جهی چو دود از آتش

شماره ۱۹۹: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع

شماره ۲۰۰: آتش به سرم همی فرو ریزد عشق

شماره ۲۰۱: ای چرخ مدور خسیس بی باک

شماره ۲۰۲: گردون نکشد کمال مسعود ملک

شماره ۲۰۳: من همت باز دارم و کبر پلنگ

شماره ۲۰۴: من چون دل لاله ام تو چون رنگ به رنگ

شماره ۲۰۵: ای بدر شده من از غمان تو هلال

شماره ۲۰۶: ای کلک ملک وصف تو گویم همه سال

شماره ۲۰۷: عیبم که ز من زمانی ای مشکین خال

شماره ۲۰۸: دل می ندهد که از تو بردارم دل

شماره ۲۰۹: آن دل که نخواستت چه نامست آن دل

شماره ۲۱۰: سرما چون شد ز دست صحرا شد گل

شماره ۲۱۱: رویت بر من چنان که گل بر بلبل

شماره ۲۱۲: نامد به کف آن زلف سمن مال به مال

شماره ۲۱۳: بنگر که ز شاخ می چه گوید صلصل

شماره ۲۱۴: چون روی بتان گشت به باغ اندر گل

شماره ۲۱۵: خامش نشود همی ز غلغل بلبل

شماره ۲۱۶: من ادهمم از خون دل ابرش گردم

شماره ۲۱۷: در دولت شاه چون قوی شد رایم

شماره ۲۱۸: غمهای تو از راندن خونها کارم

شماره ۲۱۹: هر چند که این بند ز پای افکندم

شماره ۲۲۰: من در عدم از جود تو موجود شدم

شماره ۲۲۱: ای طبع بده ور ندهی بستانم

شماره ۲۲۲: ای غمزه تو کآشفته بنیاد دلم

شماره ۲۲۳: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم

شماره ۲۲۴: گر من برم از مردم بد سازم برم

شماره ۲۲۵: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم

شماره ۲۲۶: ای زرین نام لعبت سیم اندام

شماره ۲۲۷: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم

شماره ۲۲۸: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم

شماره ۲۲۹: من دوش که از هجر تو در تاب شدم

شماره ۲۳۰: تا کی غم یار و درد فرزند کشم

شماره ۲۳۱: هر روز همی فلک به تیری زندم

شماره ۲۳۲: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم

شماره ۲۳۳: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم

شماره ۲۳۴: بر بسته شد از بستن ماتم دستم

شماره ۲۳۵: سروی خواهم ز چرخ داری زندم

شماره ۲۳۶: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم

شماره ۲۳۷: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم

شماره ۲۳۸: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم

شماره ۲۳۹: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام

شماره ۲۴۰: جستم از توبه بی زبانی جستم

شماره ۲۴۱: شب زار به جای بستر آتش ریزم

شماره ۲۴۲: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم

شماره ۲۴۳: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم

شماره ۲۴۴: وصف لب رنگین تو از دل جویم

شماره ۲۴۵: چون از گل روی تو بهاری رسدم

شماره ۲۴۶: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم

شماره ۲۴۷: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم

شماره ۲۴۸: کوهی که بر او بلا ببارند منم

شماره ۲۴۹: امروز ز هر دوست گزندی دارم

شماره ۲۵۰: از عشق تو در چشم خرد میل زدم

شماره ۲۵۱: بونصر من ار عاشق ایام توام

شماره ۲۵۲: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم

شماره ۲۵۳: جز در غم عشق تو سفر می نکنم

شماره ۲۵۴: من به الم ای صنم گرفتار نیم

شماره ۲۵۵: گر تیز به روی خوب تو درنگرم

شماره ۲۵۶: هر یک چندی به قلعه ای آرندم

شماره ۲۵۷: صالح دل اگر به جای جامه بدرم

شماره ۲۵۸: بر روی تو مهربان و دلسوز منم

شماره ۲۵۹: گنجی که ز پیش آن بجستند منم

شماره ۲۶۰: نه از همه خلق حق گزاری دارم

شماره ۲۶۱: گر حور بود بدان که نازش نکشم

شماره ۲۶۲: از آتش دل همیشه اندر تابم

شماره ۲۶۳: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم

شماره ۲۶۴: هرگه که به پیراهن تو درنگرم

شماره ۲۶۵: دلخسته چشم ناوک انداز توام

شماره ۲۶۶: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم

شماره ۲۶۷: شب ز انده تو همی نیاید خوابم

شماره ۲۶۸: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم

شماره ۲۶۹: من دوش که از هجر تو در تاب شدم

شماره ۲۷۰: از بند رحم ببند مهد افتادم

شماره ۲۷۱: شه پندارد که ما خردمندانیم

شماره ۲۷۲: در آرزوی بوی گل نوروزم

شماره ۲۷۳: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم

شماره ۲۷۴: تا روز همه شب از هوس بیدارم

شماره ۲۷۵: بر دیده خیال دوست بنگاشته‌ام

شماره ۲۷۶: امروز در این حبس من آن ممتحنم

شماره ۲۷۷: از دل بدم آتشی برانگیخته‌ام

شماره ۲۷۸: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم

شماره ۲۷۹: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم

شماره ۲۸۰: آن مرد که در سخن جهانیست منم

شماره ۲۸۱: هر جای که آتش نبردیست منم

شماره ۲۸۲: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم

شماره ۲۸۳: با ناله همی چو ابر بهمن گریم

شماره ۲۸۴: از بلبل نالنده تر و زارترم

شماره ۲۸۵: روزان و شبان در آن غم و تیمارم

شماره ۲۸۶: ای جان جهان تا خبرت یافته ام

شماره ۲۸۷: از خود به تو من بتا گمان‌ها دارم

شماره ۲۸۸: سیراب گلابی تو بر آتش خارم

شماره ۲۸۹: از هر چه بگفته اند پندی دارم

شماره ۲۹۰: من بستر برف و بالش یخ دارم

شماره ۲۹۱: در تاریکی ز بس که می بنشینم

شماره ۲۹۲: آنم که اگر به خلد جایی سازم

شماره ۲۹۳: هر گه که تو را به رهگذاری بینم

شماره ۲۹۴: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم

شماره ۲۹۵: با خود گفتم که من عیال تو شدم

شماره ۲۹۶: آنکو گوید هست قضا تیشه من

شماره ۲۹۷: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن

شماره ۲۹۸: در سمجی چون توانم آرامیدن

شماره ۲۹۹: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن

شماره ۳۰۰: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن

شماره ۳۰۱: سر کردمت ای نگار چون تو سر من

شماره ۳۰۲: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن

شماره ۳۰۳: چون دانش بود مهربان دایه من

شماره ۳۰۴: چشم و دهن آن صنم لاله رخان

شماره ۳۰۵: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم

شماره ۳۰۶: این دیبه دو روی به کلک دو زبان

شماره ۳۰۷: تا نسبت کرد اخوت شعر به من

شماره ۳۰۸: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن

شماره ۳۰۹: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن

شماره ۳۱۰: از کفر کشد زریر شیبانی کین

شماره ۳۱۱: ای برتر من کرده هزاران احسان

شماره ۳۱۲: در خدمت طاهر علی بارم جان

شماره ۳۱۳: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان

شماره ۳۱۴: ای پای برنجن من ای بند گران

شماره ۳۱۵: چون قمری زار زار می نالم من

شماره ۳۱۶: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن

شماره ۳۱۷: زنده به تو مانده ام من ای جان جهان

شماره ۳۱۸: انده چه خورم چراست اندر خوردن

شماره ۳۱۹: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان

شماره ۳۲۰: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من

شماره ۳۲۱: نه روزم هیزم است و نه شب روغن

شماره ۳۲۲: ای روز مرا جز شب دیجور مدان

شماره ۳۲۳: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من

شماره ۳۲۴: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن

شماره ۳۲۵: گردنده چو روز نوبهاری با من

شماره ۳۲۶: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن

شماره ۳۲۷: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان

شماره ۳۲۸: امروز منم تفته دل و رفته روان

شماره ۳۲۹: بگشای چو گل به وعده راست دهن

شماره ۳۳۰: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین

شماره ۳۳۱: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن

شماره ۳۳۲: دیدی که غلام داشتم چندان من

شماره ۳۳۳: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو

شماره ۳۳۴: دل بست شود چو سرفرازد با تو

شماره ۳۳۵: آنی که بری دست نیازد با تو

شماره ۳۳۶: هر جان که بود برتر از آن باشی تو

شماره ۳۳۷: نورست ای ماه حسن سرمایه تو

شماره ۳۳۸: ای نای تو را نقل و می روشن کو

شماره ۳۳۹: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو

شماره ۳۴۰: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو

شماره ۳۴۱: صالح پس ازین طرب نباید بی تو

شماره ۳۴۲: ای شمع شدم به عشق پروانه تو

شماره ۳۴۳: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو

شماره ۳۴۴: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو

شماره ۳۴۵: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو

شماره ۳۴۶: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو

شماره ۳۴۷: روی و بر من تا بشدم از بر تو

شماره ۳۴۸: از کوفتن پای تو و گشتن تو

شماره ۳۴۹: با من به میان رسول باید با تو

شماره ۳۵۰: ای ملک به دولت تو دارا گشته

شماره ۳۵۱: آنی که ز فالها همه فال تو به

شماره ۳۵۲: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه

شماره ۳۵۳: چندان داری ز حسن و خوبی مایه

شماره ۳۵۴: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه

شماره ۳۵۵: آمد بر من به چشمکان خواب زده

شماره ۳۵۶: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه

شماره ۳۵۷: این خوشرویان که ایستادند همه

شماره ۳۵۸: امروز منم چو ماری اندر سله ای

شماره ۳۵۹: دانم که وفا ز دل برانداخته ای

شماره ۳۶۰: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای

شماره ۳۶۱: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای

شماره ۳۶۲: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی

شماره ۳۶۳: روزی که چو باد پیش من برگذری

شماره ۳۶۴: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی

شماره ۳۶۵: مرهم گفتم تو با دل ریش همی

شماره ۳۶۶: دولت ز علاء دولت عالی رای

شماره ۳۶۷: از شیرینی چون به سخن بنشینی

شماره ۳۶۸: با هر تاری ساخته چون پود شوی

شماره ۳۶۹: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی

شماره ۳۷۰: آخر نگذاردم فلک چون زاری

شماره ۳۷۱: ای دولت هند را جمالی دادی

شماره ۳۷۲: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی

شماره ۳۷۳: عشق آتشی افروخت که از بسیاری

شماره ۳۷۴: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی

شماره ۳۷۵: در پیش گل وصال ما را بویی

شماره ۳۷۶: گرچه کندت مساعدت روز بهی

شماره ۳۷۷: فر ابدی و نعمت جاویدی

شماره ۳۷۸: ای حورا زاده لعبت نوشادی

شماره ۳۷۹: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی

شماره ۳۸۰: ای نای هوا بریدم از نای دمی

شماره ۳۸۱: عشوه دهیم همی سرابی گویی

شماره ۳۸۲: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی

شماره ۳۸۳: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای

شماره ۳۸۴: چون بلبل داریم برای رازی

شماره ۳۸۵: امید به زندگانیم نیست بسی

شماره ۳۸۶: مسعود چو دربند گرفتار شدی

شماره ۳۸۷: نالنده تر از نایم در قلعه نای

شماره ۳۸۸: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی

شماره ۳۸۹: بر شاهان جمله پادشاهی داری

شماره ۳۹۰: آمد بر من خیال زیبا یاری

شماره ۳۹۱: ای چرخ همه کار به پرگار زدی

شماره ۳۹۲: از غنچه ناشکفته مستورتری

شماره ۳۹۳: از بلبل بر سرو طربناک تری

شماره ۳۹۴: ای قلعه نای مادر ملک تویی

شماره ۳۹۵: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی

شماره ۳۹۶: چون موی شدم رنج هر بیدادی

شماره ۳۹۷: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی

شماره ۳۹۸: چون دید که بر عزم سفر دارم رای

شماره ۳۹۹: این چرخ بسی بدل کند نوها را