گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کمال‌الدین اسماعیل

بس سر که به عشق رفت بر باد از تو

بس شور که در زمانه افتاد از تو

در مدت دوران تو دیدیم، نبود

یک دل که بدو نرفت بیداد از تو

ابن یمین

ای چرخ فلک هزار فریاد از تو

آن به که نیاورد کسی یاد از تو

سرگشته و با لباس محنت زدگان

پیوسته از آنی که نیم شاد از تو

فیاض لاهیجی

کردم برِ نامحرم اگر داد از تو

داد از تو بتا و داد و بیداد از تو

محتاج به محرمم چرا می‌کردی

تا کار به نامحرمم افتاد از تو!

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه