گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سنایی

گه بردوزی به دامنم بر دامن

گه نگذاری که گردمت پیرامن

گه دوست همی شماریم گه دشمن

تا من کیم از تو ای دریغا تو به من

انوری

هستم ز تو دلشکسته‌ای عهد شکن

وز دوستی تو با جهانی دشمن

گیرم نبود دست من و دامن تو

بتوان کردن دست من و دامن من

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مهستی گنجوی

دوش از غم هجرت ای بت عهدشکن

چون دوست همی گریست بر من دشمن

از بس که من از عشق تو می‌نالیدم

تا روز همی سوخت دل شمع به من

مولانا

طبع تو چو سنگست و دلت چون آهن

وز آهن و سنگ جسته آتش سوی من

سنگت چو در آتش است ای ماه ختن

خرمن باشم که دل نهم بر خرمن

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه