شماره ۱ - شرح حال: آه آه از جور چرخ چنبری - داد داد از دست ظلم روزگار
شماره ۲ - رحمت پروردگار: ساقی بیار باده که چون نیک بنگری - دنیا و هر چه هست در او اعتبار نیست
شماره ۳ - بنای عدل: الا ای پای بند مال دنیا - که بر رویت در دولت گشاده است
شماره ۴ - فضل خداوندی: صلوه این نیست ای مرد مصلی - که گاهی خم شوی گاهی شوی راست
شماره ۵ - آرزوی وصل: راهی ست پر خطر ره عشق تو ای نگار - کس بی خطر به منزل از این رهگذر نرفت
شماره ۶ - شراب جهل: از مسلمانی مرا آید عجب - کز شراب جهل خود گردیده مست
شماره ۷ - زلف سیه فام: سختم آید زتو ای زلف سیه فام - کاشفته و ژولیده چرا همچو من استی
شماره ۸ - گاه سخن: الا ای که هرگز به گاه سخن - نه بشنیده کس از تو غیر از نقیض
شماره ۹ - دل بی قرار: شیرین عذار یار من آن سرو خوش خرام - دیشب کناره کرد به خشم از کنار من
شماره ۱۰ - ماه یا که خورشید: ای به رخساره تو زلف سیاه - چون غرابی به شاخ گل آونگ
شماره ۱۱ - باده ناب: تا کی ای بخت خفته ترکی - بر نخیزی زخواب قیلوله
شماره ۱۲ - تاب عشق: افتاده است از نظرم ماه و آفتاب - تا چشم بر جمال تو مه رو گشوده ام
شماره ۱۳ - تیر شباب: نوجوانی به شخص پیری گفت - که چرا قامتت کمان گشته
شماره ۱۴ - جاذب خلق: ترکیا تا زر و سیمت به کف است - جاذب خلق چو مغناطیسی
شماره ۱۵ - بالش زر: روزش چو شب است و شب شب اول قبر - هرکس که به خانه زن زشتی دارد
شماره ۱۶ - بخت خفته: چها که می کشم از دست بخت خفته خویش - که هر چه می کنم از خواب بر نمی خیزد
شماره ۱۷ - محراب دعا: آفتاب از شرم رویش رخ کند پنهان به ابر - ماه من از چهره خود گر براندازد نقاب
شماره ۱۸ - غلام طالع: گر به صنعت عدیل داودی - ور به حکمت نظیر لقمانی
شماره ۱۹ - زر و سیم: سخنی گویمت ز من بشنو - ای که از دشمنان حذر داری
شماره ۲۰ - علامت عشق: عاشقان را بود علامت عشق - ز روی رنگ و لاغری بدن
شماره ۲۱ - تارک الصلاه مباش: نصیحتی کنمت ای پسر ز من بشنو - تو این نصیحت و چون گوهرش محافظ باش
شماره ۲۲ - رحمت حق: وقت آن شد که بلرزیم چو بید از سرما - ساقیا می به قدح کن که زمستان آمد
شماره ۲۳ - خجسته کتاب: هزار شکر که شد ختم این خجسته کتاب - به عون خالق و جبار و قادر قهار
شماره ۲۴ - نخل غفلت: ای که مستی ز باده دولت - تا نمیری کجا شوی هشیار
شماره ۲۵ - خون دل: ای که خواهان راحتی به جهان - دل خود را به دلبران مسپار
شماره ۲۶ - در حقیقت: هر که غالب گشت عقل وی به نفس - رتبه او از ملک بالاتر است
شماره ۲۷ - تیغ تیز: به روزگار از این درد صعب تر نبود - که نزد خلق عزیزی اگر ذلیل شود
شماره ۲۸ - عجوزه دنیا: چه خواهی از دل من ای عجوزه دنیا - طلاق گفتمت از من دگر چه میخواهی
شماره ۲۹ - چراغ: در جهان هر که با تو کرد بدی - در عوض کن به جای او نیکی
شماره ۳۰ - درد بی علاج: گرچه از دردها در این عالم - سخت دردیست دزدی و حیزی
شماره ۳۱ - ندهد سود: هر که را دختری ست در خانه - زود باید به شوهری دادش
شماره ۳۲ - بانگ فریاد: دختری روی همچو ماهی داشت - مادر او به شو نمی دادش
شماره ۳۳ - غم زمانه: ای که گویی غم زمانه مخور - تو چه دانی که از غم آزادی
شماره ۳۴ - عاشق: حال عاشق ز من چه می پرسی - ای که عاشق نگشته ای روزی
شماره ۳۵ - چراغ خویش: ای که داری چراغ مرده به دست - نیست عقلت به جهل نزدیکی
شماره ۳۶ - غم بیهوده: اگر صد سال در این دار فانی - بمانی عاقبت بایست مردن
شماره ۳۷ - یک عمر: یک دمی بیدار شو از خواب ناز - ای که روز و شب به خواب غفلتی
شماره ۳۸ - مجال مکث و درنگ: ای که آسوده خفته ای شب و روز - زیر این طاق لاجوردی رنگ
شماره ۳۹ - هشیار باش: این چند روز عمر که هستی تو در جهان - هشیار باش تا ندهی نام خود بباد
شماره ۴۰ - بخل و حسد: عجب آید مرا که می دانیم - عاقبت جای ماست زیر لحد
شماره ۴۱ - دل تنگ: جهان ماند به خم رنگ ریزان - که هر ساعت از او رنگی بر آید
شماره ۴۲ - حال خویش: گر مردگان ز زیر لحد سر بر آوردند - معلوم زندگان شود احوال حول قبر
شماره ۴۳ - ماه صیام: روزه دارا مکن به ماه صیام - خویش را از گرسنگی خسته
شماره ۴۴ - سر باطن: نظر به ظاهر مردم کن و زیاده مپرس - که این فلان به چه کار است و در چه احوال است
شماره ۴۵ - خدا داند: کسی را گر به بینی درخرابات - مگو این زاهد و پرهیزگار است
شماره ۴۶ - نرم خویی: هر که با تو بدی کند روزی - تو به پاداش او نکویی کن
شماره ۴۷ - ایام شاعری: منت خدای را که در ایام شاعری - مدح کسی نگفته و نگرفته ام صله
شماره ۴۸ - مرد باش: گر کسی از تو غیبتی گوید - بر میاشوب و تند و تیز مشو
شماره ۴۹ - توکل: هر که را باشد توکل بر خدا - کارهای مشکلش آسان شود
شماره ۵۰ - خبث باطن: کسی که جهلش غالب بود به عقل سلیم - میانه حق و باطل کجا گذارد فرق
شماره ۵۱ - مشورت: تا توانی مشورت با زن مکن - زانکه کار شور ناید از زنان
شماره ۵۲ - عقل و معرفت: آدمیرا فخر باشد بر جماد - زآنکه او را تاج عقلی بر سر است
شماره ۵۳ - گوییا: ای فلان از تو سخت می ترسم - که بسی فتنه زیر سر داری
شماره ۵۴ - طریق بندگی: بر جمال و مال خود غره مشو - ای که هستی صاحب مال و جمال
شماره ۵۵ - عمر هزار ساله: گیرم هزار سال کنی عمر و زندگی - ور فی المثل شوی ملک غرب تا به شرق
شماره ۵۶ - آفت تنهایی: گر بدانی به جهان آفت تنهایی را - من بر آنم که یکی روز نمانی تنها
شماره ۵۷ - شیر حق علی: تیغ آتشبار شیر حق علی - نیست آبش چون زبان وام خواه
شماره ۵۸ - نام علی: به هر سخن که در او ذکر نیست نام علی - طعام بی نمکی هست نزد اهل سخن
شماره ۵۹ - کی دهد فروغ: شخصی به طعنه گفت که اشعار شاعران - نیمیش راست باشد و نیم دگر دروغ
شماره ۶۰ - حادثات زمان: در این جهان بود آسوده از کلال و ملا - کسی که طالع او سعد و بخت میمون است
شماره ۶۱ - محبوب القلوب: دلا تا سیم و زر داری به کیسه - میان خلق محبوب القلوبی
شماره ۶۲ - انسان بخیل: عزت انسان به جود است و سخا - خر شرف دارد به انسان بخیل
شماره ۶۳ - رحم و مروت: نه هر کس را توان گفتن مسلمان - مسلمانی به رحم است و مروت
شماره ۶۴ - قول مصطفی: ای که در جهان طالب حقی - رو تو پیشه کن تقوی و ورع
شماره ۶۵ - حسد: عجب آید مرا ز کار کسی - که شب و روز کار وی حسد است
شماره ۶۶ - درد گران: پیری و محتاجی و بیماری و قرض کثیر - از برای آدمی دردی ست صعب و بی علاج
شماره ۶۷ - بزرگی و جاه: زر سرخ مسکوک کامل عیار - بود قفل هر مشکلی را کلید
شماره ۶۸ - راست گویم: آدمی را در این سراچه دهر - نیست چیزی زتن درستی به
شماره ۶۹ - لحظه ای کاش: ای که هستی به رقیبان همدم - کاش یک لحظه بدی همدم من
شماره ۷۰ - عجب آید مرا: عیب می را زراه بی خردی - لب نبرده به ساغران گویند
شماره ۷۱ - مرد عاقل: کسی را می توان گفتش مسلمان - که از دست و زبانش کس نرنجد
شماره ۷۲ - جام جم: یکی نکته گویم زمن گوش دار - از آن کس که شد مست از جام جم
شماره ۷۳ - دریای رحمت: یا رب به حق احمد مختار و آل او - کز شیعیان گناه خفی و جلی ببخش
شماره ۷۴ - خدایا: زطاعون و وبا بدتر بلایی ست - زن بد در سرای نیک مردان
شماره ۷۵ - بنیاد غم: خواستم یک روز بی غم در جهان باشم نشد - داد داد از دست غم فریاد از بیداد غم
شماره ۷۶ - آشنایی: شدم بیگانه من از آشنایان - چو دیدم زآشنایان بی وفایی
شماره ۷۷ - عجب مدار: جوان که موی سیاهش دمیده از رخسار - زمشک ناب نقابی به ماه پوشیده
شماره ۷۸ - ناقص عقل: یکی سخن شنو از من گرت به سر عقلی ست - که این سخن زبزرگان دین چنین شده نقل
شماره ۷۹ - جنبش سیل: حال عاشق زمن چه می پرسی - تو که با عشق نیستت میلی
شماره ۸۰ - آسمانی رنگ: سر و سیم اندام من آن غیرت ماه تمام - آمد از کاشانه بیرون با دو زلفی پر زتاب
شماره ۸۱ - شراب عشق: فرخا حال و خوشا اقبال تو - ای که هستی از شراب عشق مست
شماره ۸۲ - ای نیک مرد: دولت دنیا دو روزی بیش نیست - دل بر این دنیا مبند ار عاقلی
شماره ۸۳ - لباس میش: زاهد که بود به زهد مشهور - زهدش همه فسق و نوش نیش است
شماره ۸۴ - درد غربت: بی کس و بیچاره ام در خاک غربت کرد چرخ - آه آه از درد غربتف داد داد از بی کسی
شماره ۸۵ - عز و شرف: در کرب و بلا اگر شود مدفن من - در عز و شرف نیست کسی مانندم
شماره ۸۶ - مدفنم را نجف نما: بارالها به حق شاه نجف - که بفرما ز لطف ممنونم
شماره ۸۷ - روزگار غدار: ظلم و بیداد و عذر و جور و جفا - عادت روزگار غدار است
شماره ۸۸ - دل نسپاری: خواهی که به فرزند تو دل کس نسپارد - زنهار به فرزند کسی دل نسپاری
شماره ۸۹ - مزرع هستی: این نکته یقین است که در مزرع هستی - خواهی دروی خواجه همان تخم که کشتی
شماره ۹۰ - دل مسکین: تلافی دل مسکین شکستنی نشود - هزار مرتبه گر کعبه را طواف کنی
شماره ۹۱ - خوشتر: هر که خالی است کیسه اش از زر - مرگش از زندگی بود خوشتر
شماره ۹۲ - بی شک: کس در حضور تو کند ار غیبت کسی - بی شک که غیبت تو کند در حضور او
شماره ۹۳ - خجسته کتاب: هزار شکر که شد ختم این خجسته کتاب - ز یمن همت سلطان دین علی ولی
این آمار از میان ۳۷۱ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | ۹۸ | ۲۶٫۴۲ |
۲ | فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | ۹۰ | ۲۴٫۲۶ |
۳ | مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | ۴۳ | ۱۱٫۵۹ |
۴ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۴۲ | ۱۱٫۳۲ |
۵ | مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | ۳۸ | ۱۰٫۲۴ |
۶ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | ۱۶ | ۴٫۳۱ |
۷ | فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | ۱۱ | ۲٫۹۶ |
۸ | مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | ۷ | ۱٫۸۹ |
۹ | مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی) | ۷ | ۱٫۸۹ |
۱۰ | فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | ۷ | ۱٫۸۹ |
۱۱ | فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف) | ۶ | ۱٫۶۲ |
۱۲ | مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | ۳ | ۰٫۸۱ |
۱۳ | فاعلات فع فاعلات فع | ۳ | ۰٫۸۱ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | قطعه | ۳۶۹ | ۹۹٫۴۶ |
۲ | رباعی | ۲ | ۰٫۵۴ |
آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۷۱ بیت و کوتاهترین شامل ۱ بیت شعر است):
ردیف | تعداد ابیات شعر | فراوانی | درصد از ۹۳ شعر |
۱ | ۲ | ۵۱ | ۵۴٫۸۴ |
۲ | ۳ | ۱۰ | ۱۰٫۷۵ |
۳ | ۵ | ۷ | ۷٫۵۳ |
۴ | ۴ | ۶ | ۶٫۴۵ |
۵ | ۱ | ۶ | ۶٫۴۵ |
۶ | ۹ | ۳ | ۳٫۲۳ |
۷ | ۶ | ۳ | ۳٫۲۳ |
۸ | ۷ | ۳ | ۳٫۲۳ |
۹ | ۱۹ | ۱ | ۱٫۰۸ |
۱۰ | ۷۱ | ۱ | ۱٫۰۸ |
۱۱ | ۸ | ۱ | ۱٫۰۸ |
۱۲ | ۱۰ | ۱ | ۱٫۰۸ |