هزار شکر که شد ختم این خجسته کتاب
به عون خالق و جبار و قادر قهار
اگر چه شیوهٔ من نظم و مدح و مرثیه بود
مرا به نظم غزل کرد دوستی ناچار
به غیر مدح رسول و ائمه و اطهار
ز شعرهای دگر می کنم من استغفار
بزرگوار خدایا تو خویش شاهد باش
که م به معصیت خویش می کنم اقرار
گناه های من از کوه هاست سنگین تر
به نزد عفو تو خود ذره ای ست بی مقدار
اگر چه غرق گناهم و لیک می دانم
که بر تمام گناهان من تویی غفار
مرا که «ترکی» خوار و ذلیل و مسکینم
بزرگوار خدایا! به خویش وامگذار
اگر چه مجرمم و، شرمسار و، نامه سیاه
تو بگذر از سر جرمم به حق هشت و چهار
علی و یازده فرزند او شفیع منند
وگرنه وای بر احوال من، به روز شمار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از ختم یک کتاب خجسته خوشحالی میکند و از خداوند که قهار و قادر است، مدد میطلبد. او با وجود اینکه شیوهی شعرش مدح و مرثیه است، به دلیل دوستی ناچار به سرودن غزل پرداخته است. شاعر از شعرهای غیرمدح استغفار میکند و به گناهان سنگین خود اعتراف دارد. او خدا را شاهد میگیرد و میداند که گناهانش در برابر عفو الهی کوچک و ناچیزند. با وجود احساس خوار و ذلیل بودن، از خداوند میخواهد که او را به حال خود نگذارد. شاعر به شفاعت امام علی و یازده فرزندش اشاره میکند و میگوید که اگر آنها نباشند، سرنوشتش در روز حساب بد خواهد بود.
هوش مصنوعی: هزار بار سپاس که این کتاب خوشبختانه به پایان رسید، به یاری خالق و خداوند بزرگ و توانا.
هوش مصنوعی: هرچند که من عادت داشتم به سرودن شعر در مدح و سوگواری، ولی دوستی مرا ناچار کرد که به سرودن غزل بپردازم.
هوش مصنوعی: من از شعرهای دیگر جز ستایش پیامبر و ائمه معصومین، پوزش میطلبم.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، تو خود شاهد باش که من به گناه و خطای خود اعتراف میکنم.
هوش مصنوعی: گناهان من به قدری سنگین و بزرگ هستند که انگار از کوهها سنگینترند، اما در برابر بخشش تو، این گناهان تنها مانند یک ذره بیاهمیت و بیمقدار به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: اگرچه در گناهان بسیاری غرق شدهام، اما میدانم که تو بر همه گناهان من بخشندهای.
هوش مصنوعی: خدایا! من را که به خاطر وضعیت ناتوان و ذلیل خود احساس بیپناهی میکنم، تنها نگذار و به خودت واگذار نکن.
هوش مصنوعی: اگرچه من گناهکار و شرمنده هستم، اما خواهش میکنم نامهام را به خاطر گناهم نادیده بگیر و بر من رحم کن.
هوش مصنوعی: علی و یازده فرزندش به عنوان شفیع من مطرح هستند وگرنه وضعیت من بسیار دشوار خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.