گنجور

 
ترکی شیرازی

سخنی گویمت ز من بشنو

ای که از دشمنان حذر داری

دشمنانت تمام دوست شوند

تا که در کیسه سیم و زر داری

ور تهی کیسه ات شد از زر و سیم

دشمن از دوست، بیشتر داری

خاصه آن کس که هست همسر تو

که ز جانش عزیزتر داری

بی کس استی اگر تهی دستی

گر برادر، و گر پسر داری

بی زری طایر شکسته پری

زرت ار هست، بال و پر داری

گر ز نابخردی و کج فهمی

نبستی در جهان، به خر داری

هست در کیسهٔ تو چون زر و سیم

تاج فخر و شرف، به سر داری

ور ز سقراط و بوعلی سینا

علم و حکمت، زیادتر داری

چون زرت نیست، اعتبارت نیست

هر کجا رو کنی خطر داری

 
 
 
جدول شعر
نظامی

گر سه حمال کارگر داری

چار حمال خانه‌بر داری

اثیر اخسیکتی

کژ نهادی کُله، چه سرداری

به جز آن که‌م ز پای برداری

خدمت جان بر تو آوردم

به جز این خدمت دگر داری

به من‌ات سر کجا فرود آید

[...]

سعدی

ای کریمی که از خزانهٔ غیب

گَبر و تَرسا وظیفه‌خَور داری

دوستان را کجا کنی محروم

تو که با دشمن این‌نظر داری

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه